سایت ملیون ایران

ملی شدن صنعت نفت به ضرر ایران و به نفع انگلستان؟

مطلبی در صفحه ۱۸ نشریه آزادی شماره ۳۳ با تیتر «علی امینی و قرارداد کنسرسیوم بین‌المللی نفت» نوشته‌ی آقای محمد مجزا آمده بود که سئوال و بحث‌انگیز بود و نشانگر حمله به مصدق به بهانه طرح قرارداد «امینی پیچ». حقیقت اینکه دستگیرم نشد که خویشاوندی امینی با مصدق چه ارتباطی با خیانت امینی در باره‌ی قرارداد «امینی پیچ» دارد مگر اینکه بپذیریم که آقای مجزا مخصوصاً این دو موضوع را از هم مجزا نکرده است که بهانه‌ای برای حمله به مصدق بدست آورد بخصوص که این روزها بازار مصدق‌ستیزی گرم شده و آخوندها، توده‌ای‌ها و آریامهری‌ها مشترکاً آغازگر آن شده‌اند.

قرارداد کنسرسیوم و نقش دکتر امینی بر همگان روشن است ولی او در انجام این برنامه تنها نبود، عوامل کودتای ۲۸ مرداد تنها انگلیس و آمریکا نبودند. متأسفانه دربار و روزنامه‌های وابسته به انگلستان و وکلای مجلس در پایه‌گذاری و به ثمر رساندن آن سهم عمده داشتند.

در این راستا زمانی که قرارداد کنسرسیوم مطرح بود، حزب ایران جزوه‌ای منتشر کرد با عنوان «قرارداد کنسرسیوم بین‌المللی نفت» که در ۸۰ صفحه نیم ورقی توسط مهندس حسیبی با همکاری آقایان دکتر شایگان، عبدالحسین دانشپور و اصغر پارسا و مهندس بیات فراهم شد و به صورت جزوه‌ای به نام «نشریه شماره ۱۸ حزب ایران» برای نمایندگان مجلس و روزنامه‌ها و سفارت‌خانه‌ها ارسال شد که با توجه به جو موجود در رسانه‌ها انعکاس نشد که در آن ماهیت قرارداد و زیان‌های آن با دلیل و مدرک آمده بود و جای هیچگونه حرف و سخن برای توجیه عمل ضدملی دست‌اندرکاران از جمله آقای امینی باقی نمانده بود. البته خدمت آقای امینی بی اجر هم نبود. بنا به تلگراف برادرش که در رسانه‌ها هم منعکس شد، ۲ میلیون دلار نصیبش شد.

نویسنده محترم دفاع مصدق در شورای امنیت و دادگاه لاهه را که منجر به پیروزی ایران علیه شرکت نفت شد تا آنجا که قاضی انگلیسی هم برعلیه انگلستان و به نفع ایران رأی داد که در آن روزها مورد بحث روزنامه‌ها بود، نادیده گرفته است. نویسنده محترم این اقدام را ضرر بزرگ وارد شده توسط مصدق به ملت ایران دانسته و نوشته‌اند این است خدمت مصدق و نوه خاله‌اش علی امینی ضرر بزرگی که به ملت ایران وارد کردند و خدمت بزرگی به انگلستان بود.
نویسنده محترم مثل اینکه نخواسته‌اند به خود زحمت بدهند و به آنچه در باره‌ی مصدق و ملی شدن نفت و توطئه برای براندازی حکومت مصدق توسط انگلیس و آمریکا در صدها کتاب داخلی و خارجی و هزاران مقاله در جراید داخلی و خارجی آمده نگاهی بیفکنند. در این باره کافیست فقط به خاطرات ایدن نظری بیاندازند که به فارسی هم ترجمه شده و در دسترس است.

آقای ایدن وزیر خارجه وقت انگلستان در صفحه ۱۹۰ خاطرات خود می‌نویسد: «ما به این نتیجه رسیدیم که حکومت مصدق را ساقط کنیم و با جانشینش موضوع را حل کنیم. ابتدا حادثه نهم اسفند را بوجود آوردیم، چون موفق نشدیم طرح استیضاح را در مجلس مطرح کردیم ولی مصدق در جلسه حاضر نشد».

در این رابطه مقاله‌ای در سهند شماره ۲۹ با عنوان «باز هم مصدق» آمده که در برگیرنده تمام توطئه‌های انگلیس و آمریکا و اجرای طرح چکمه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقل از رسانه‌های خارجی و داخلی آمده است و در باره‌ی ملی شدن نفت و ماجراهای مربوط به این موضوع به روشنی با ذکر مأخذ اشاره شده است که می‌توانید در سهند شماره‌ی ۲۹ صفحه‌ی ۳۵ در آدرس زیر: www.sahand.fr مطالعه فرمائید. اصولاً مطالبی که در نشریه آزادی آمده ضد و نقیض است و هر خواننده بی‌نظر درمی‌یابد که هدف اصلی حمله به مصدق است. در صفحه ۱۹ ستون سوم مطلبی آمده که وینستون چرچیل با همکاری مصدق با بهره‌گیری از ماجرای ملی شدن نفت توانست برای بار دوم به نخست‌وزیری انگلستان برسد و در اولین سخنرانی خود گفت ما به ملت انگلیس مژده می‌دهیم که نفت ایران مجدداً به دست ما خواهد افتاد.

آنچه راجع به اظهارات چرچیل در این نوشته آمده کاملاً درست است ولی ثمره‌ی این وعده حادثه ۲۸ مرداد و براندازی حکومت مصدق بود که چرچیل در سفری به آمریکا با واگذاری ۴۰ درصد سهام نفت که مدت‌ها مورد مذاکره بین دو کشور بود موافقت کرد به شرط اینکه آمریکا طرح براندازی مصدق «طرح چکمه» را عملی سازد که همگی شاهد آن بودیم که به اجرا درآمد. حتماً نویسنده محترم خواهند فرمود این یک بازی بوده است، اما ایشان در بخش دیگری از مقاله نوشته‌اند: «این ضرر بزرگ را مصدق به ملت ایران وارد آورد. این است خدمت مصدق و نوه خاله‌ش به انگلستان؟!»

در اینجا این سئوال پیش می‌آید: اگر مصدق با اقدام خود به نفع انگلستان عمل کرده بود چرا با آمریکا دست به کار براندازی حکومت مصدق می‌شود و یک خدمتگذارش را با آن وضع یورش به خانه‌اش و غارت اموالش از حکومت برکنار می‌کند و زمینه محاکمه و سه سال زندان و حبس خانگی او را برای تمام عمر بدست دادگاه نظامی فراهم می‌کند ؟!

رحیم شریفی، پاریس، ۲۲ نوامبر ۲۰۱۲

خروج از نسخه موبایل