سایت ملیون ایران

الهه امانی: شبکه‌های اجتماعی، بازوی توانای جنبش‌های اجتماعی

         الهه امانی

ماهنامه خط صلح – تا دهه‌های اخیر، حوزه‌ی علوم سیاسی و مطالعات جنبش‌های اجتماعی توجه بسیار کمی به نقش مهم و کلیدی ارتباطات و ساز و کارهای وسایل ارتباطی در شکل گیری و تداوم جنبش‌های اعتراضی داشتند. اما امروزه -به ویژه در پرتو شبکه‌های اجتماعی-، ارتباطات، نحوه‌ی برقراری آن و ابزارهایی که آن را میسر می‌کنند، مورد توجه قرار گرفته است. جنبش‌های اجتماعی فرآیند عصر مدرن، جامعه‌ی صنعتی، شهرنشینی، پیشرفت‌های تکنولوژی و دموکراتیزه شدن جوامع بشری است. این متخصات سبب شده تا شهروندان به طرز آشکاری خارج از نهادهای رسمی حاکمیت به دنبال دگرگونی در نظم اجتماعی حاکم در جامعه باشند. کنشِ کشمکش آمیز افراد و گروه‌های اجتماعی برای مطالبات، دسترسی به منابعی که برای آنان ارزشمند است و دفاع از بخش‌هایی از جامعه که در قدرت نیستند، نهادهای رسمی را مورد انتقاد قرار داده و به این اعتبار جنبش‌های اجتماعی معترض بوده و بیانگر تضادهای ساختاری سیستم اجتماعی که با تنش‌ها و بحران‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برآمد کرده و فعال می‌گردند. از آن‌جا که جنبش‌های اجتماعی پویا و سیال ‌هستند، اعضای آن بالقوه آماده‌ی برهم زدن نظم حاکم اجتماعی‌‌اند. تحقق اهداف جنبش‌های اجتماعی در گرو شکل دادن به هویت جمعی، متقاعد کردن و کسب اعتماد، بسیج و سازماندهی موثر شهروندان است. یکی از گروه بندی‌ها در جنبش اجتماعی، تفاوت و تمایز جنبش‌های کلاسیک یا قدیمی و جنبش‌های نوین اجتماعی است.

جنبش‌های نوین اجتماعی به عبارتی، فرایند جهانی شدن سرمایه و سیاست‌های نئولیبرال است که با نیت حداکثر کردن سود حامیان سرمایه و کمپانی‌های چند ملیتی، جهان را به یک “خط تولید” عظیم تبدیل کرده، منابع طبیعی را بی‌رحمانه مورد آماج قرار داده و نیروهای زن کشورهای فقیر را -که ارزان ترین نیروهای کار در جهان هستند-، به کار گرفته است. تکنولوژی مدرن و ارتباطی زمینه ساز نظم نوین جهانی است که سرعت انتقال اطلاعات و مبادلات شبکه‌ی پیچیده‌ای از مناسبات مالی را ایجاد نموده است. اما تکنولوژی مدرن و سهولت و سرعت انتقال اطلاعات هم‌چنین راه گشای جنبش‌های اجتماعی و توانمندی آن‌ها نیز بوده است. در پرتو تکنولوژی مدرن، جنبش‌های اجتماعی -به ویژه جنبش‌های نوین اجتماعی-، مشارکت فراگیر و فراملیتی، فرا مذهبی و غیر ایدئولوژیک را دارند، مطالبه محور و از اعتماد و توان نوینی برخوردار شده‌اند. جهانی شدن سرمایه و خط تولید جهانی فرآیند گریز ناپذیر همگرایی جنبش‌های مردمی را نیز به نحوی جهانی نموده و جنبه‌ای فرا ملیتی به بسیاری از این جنبش‌های نوین اجتماعی داده است. همبستگی جنبش “زندگی سیاه پوستان هم مطرح است” (Black Lives Matter) با جنبش مردم فلسطین، جنبش‌های حفظ محیط زیست و مقاومت در برابر کمپانی‌هایی که جنگل‌های آمازون را مورد حمله قرار داده و آن‌ها را نابود می‌سازند (قطع درختان) با جنبش مقاومت آمریکایی‌های بومی و سایر هواداران محیط زیست، از نمونه‌های اخیر همین همبستگی‌های فرا ملیتی جنبش‌های اجتماعی است.

ساز و کارهای جنبش‌های اجتماعی کلاسیک و مدرن اگرچه وجوه مشترکی دارند اما در زمینه‌هایی متفاوت از یکدیگر نیز هستند. خواستگاه طبقاتی، گروه سنی و روندهای غالب در زمینه‌ی ارتباطات در مورد تظاهرات اول ماه مه که در بسیاری از کشورهای جهان برگزار می‌شود و آکسیون جنبش اجتماعی حقوق کارگران است با جنبش‌های نوین اجتماعی چون، جنبش‌های هواداران محیط زیست، حق دسترسی به تکنولوژی مدرن، احترام به حقوق انسانی افرادی که در جامعه هویت جنسیتی متفاوت دارند و ال.جی.بی.تی(LGBTQ) خطاب می‌شوند، مبارزات متنوع و گسترده برای حقوق انسانی و برابر زنان، مبارزه با بیگانه هراسی و غیره دارای ویژگی‌های متمایزی هستند.
در جهانِ قرن بیست و یک، شاهد اعتلای جنبش‌های اجتماعی نوینی هستیم که گهگاه به شکاف‌های طبقاتی سایه انداخته و فرا ایدئولوژیک هستند. از اواسط قرن بیستم نیروهای راست و واپسگرا، مستقل از احزاب سیاسی به مثابه نیروهای سیاسی در حال رشد در جهان برآمد شده‌اند. این نیروها اعم از افراط گرایی در مذاهب مختلف، نژاد پرستی، بیگانه هراسی، مبارزه با تنوع جنسیتی، در اروپا و آمریکا در حال رشد هستند. مسیحیان راست، نیروهای فاشیستی و نئو نازی‎ها در زمره حرکت‌های اجتماعی هستند که ویژگی‌های مشترکی دارند و با تکیه بر تکنولوژی مدرن به ترویج عقاید و نظریات خود پرداخته‌اند. آنان بی پرده و روشن خشونت را تشویق و ترغیب کرده، تنش‌های اجتماعی را حدت بخشیده، به مقابله با نقش رسانه‌ها، خبرنگاران، شبکه‌های اجتماعی معترض با آنان، روشنفکران و سایر گروه‌های اجتماعی مبادرت می‌ورزند. هم‌چنین گروه داعش با به کارگیری رسانه‌های اجتماعی، نارضایتی جوانان را حتی در دنیای غرب به سود اهداف راست و واپسگرایانه‌ی و ضد مردمی خود را هدایت می‌کند.

اگر گفته می‌شود که در تاریخ فرهنگی بشر پس از اختراع خط هیچ رویدادی به اهمیت چاپ نبوده، چرا که قفل‌های گنجینه‌های دانش را گشود و دیوارهای انحصار را فرو ریخت، اینترنت با ابعاد به مراتب گسترده تری، همسویی و همگرایی کانال‌های توزیع اطلاعات و پلاتفرم‌های ارتباطی از جمله شبکه‌‌های اجتماعی را امکان پذیر نموده و به این اعتبار عصر کنونی، عصر اطلاعات، عصر دیجیتال، عصر کامپوتر، و حتی عصر شبکه‌های اجتماعی خوانده می‌شود. مشخصه‌ی این عصر، سرعت در انتقال اطلاعات و به وجود آوردن امکانات تعامل اجتماعی و هماهنگی نه تنها در زمینه‌ی نوشتاری، بلکه گفتاری و دیداری در فضای مجازی است.

شبکه‌های اجتماعی امروزه در بافت زندگی روزمره، حیات و بقا زندگی اجتماعی و حرفه‌ای بسیاری از مردم جهان تنیده شده است. دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی همان مکانی است که ما هر روزه به موازات جهان واقعی با هویت‌های گوناگون شخصی، سیاسی، اجتماعی و حرفه‌ای در آن حضور داریم.

بر خلاف عصر صنعتی که شهروندان تنها دریافت کننده‌ی اطلاعات و اخبار بوده و در شکل گیری مباحث طرح شده نقشی نداشتند، شبکه‌های اجتماعی و وب ۲٫۰ (Web 2.0) امکان ارتباط و تعامل دو سویه را در اختیار کاربران فضای مجازی قرار داده است. دگرگونی عظیمی که در دنیای ارتباطات و شبکه‌های مجازی صورت گرفته، کاربران را به سرعت از میلیون‌ها نفر به بیلیون گذر داده است. شبکه‌های اجتماعی بزرگی چون فیس بوک، امروزه “سومین جامعه‌ی بزرگ دنیا” (از نظر تعداد افراد عضو)، هستند. آمازون بزرگ‌ترین کتاب فروشی جهان، ویکیپدیا بزرگ‌ترین دایره المعارف جهان و ای.بی بزرگ‌ترین مارکت جهان هستند. این دگرگونی عظیم، زندگی بسیاری از جهانیان و ساز و کارهایی را که اعتراضات و مطالبات خود را عنوان نموده‌اند، نیز دگرگون کرده است. هم بودی جهانیان به رغم فاصله‌های عظیم، سرعت و سهولت انتقال ایده‌ها و اطلاعات، تعامل گسترده‌ی میلیون‌ها انسان -که حتی تصور ملاقات در دنیای واقعی را نیز نمی‌توانند داشته باشند-، فرصت‌ها و چالش‌های خود را در برابر جهانیان گشوده است.

وبسایت آمار زنده‌ی اینترنت (www.internetlivestats.com) ابعاد غیر قابل تصور و وسعت شبکه‌های اجتماعی و تعامل روزافزون آن‌ها را به طور زنده و متغیر انعکاس می‌دهد.

آیا این فضای مجازی گسترده، ارتباطات دو سویه و شبکه‌های اجتماعی قدرتمند ابزاری در زمینه‌ی رشد و اعتلای جنبش‌های اجتماعی هستند؟ آیا می‌توانند در مناسبات قدرت در جامعه تاثیر بگذارند؟ آیا افرادی که در موقعیت فرودست در جامعه قرار دارند و ساختارهای قدرت محلی، ملی و جهانی تا کنون صدای آنان را انعکاس نداده، می‌توانند به یمن تکنولوژی مدرن خواسته‌های خود را مطرح کرده و در تعامل با یکدیگر و کنش جمعی در اعتلای جنبش‌های اجتماعی نقش آفرینی داشته باشند؟

ادبیات در حال رشدی در زمینه‌ی جنبش‌های اجتماعی و رسانه‌های اجتماعی، چگونگی استفاده‌ی افراد و نهادهای جامعه‌ی مدنی از شبکه‌های اجتماعی، اشکال مختلف روش‌های ارتباطی، فرصت‌ها و محدودیت‌های آن‌ها، تقابل و تعارضات کاربران در فضای مجازی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، نحوه‌ی تحکیم و یا تضعیف مناسبات قدرت توسط شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی نه تنها وجود دارد بلکه از پویایی بی سابقه‌ای نیز برخوردار است.

گیلن ات ال (Gillan et al) می‌گوید چگونگی استفاده و رابطه‌ی کنشگران جنبش‌های اجتماعی با رسانه‌های اجتماعی را می توان در تقاطع شرایط اجتماعی، اهداف سیاسی و تکنولوژی ارزیابی نمود. کاربران شبکه‌های اجتماعی در فضایی که آزادی‌های آنان محترم شمرده شود، می‌توانند از پتانسیل این شبکه‌ها به طور کامل در جهت اعتلای جنبش‌های مردمی بهره گیرند. اگرچه فضای مجازی و پلاتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برای حضور شخصی افراد است، اما بافت در هم تنیده‌ی آنان تنها محدود به هویت‌های شخصی کاربران نبوده؛ بلکه هویت‌های سیاسی و اجتماعی آنان را نیز در بر می‌گیرد. نحوه‌ی به کارگیری این فضاها، چنان‌چه جامعه از آزادی‌های اجتماعی برخوردار نباشد، نمی‌تواند پتانسیل کامل این ابزارها را مورد بهره‌برداری قرار دهد. آن‌چه که جنبش فمنیستی مطرح می‌سازد که “آن‌چه که شخصی است، سیاسی است و آن‌چه که سیاسی است، شخصی است”، امروزه می‌تواند مفاهیم نوینی در شبکه‌های اجتماعی جستجو کند.

اگرچه حضور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌تواند با هویتی متفاوت با هویت واقعی افراد صورت گیرد، اما وجود آزادی‌های اجتماعی، همان‌گونه که مایه حیات و پویایی مطبوعات است، زمینه‌ی اعتلا و نقش آفرینی شبکه‌های اجتماعی هدفمند در زمینه‌ی اعتلای جنبش‌های مردمی نیز هست. کنش هدفمند افراد و نهادهای جنبش‌های اجتماعی می‌بایست از استراتژی‌ها و اهداف دقیق برخوردار باشد تا تاثیر گذار باشد. کلای شیرکی(Clay Shirk) یکی از اولین محققانی بود که درباره‌ی شبکه‌های اجتماعی به مثابه ابزاری موثر برای جنبش‌های اجتماعی به منظور عمل مشترک تحقیق کرده است. وی چنین استدلال می‌کند که سیستم ارتباطی جهان در خلال سال‌های اخیر، پیچیده‌تر، متراکم‌تر و دربرگیرنده‌ی مشارکت گسترده‌ی مردم شده است. این امر فرصت‌های بیش‌تری برای ارتقای آگاهی در فضای مجازی را به وجود آورده که در مجموع توان عمل مشترک را می‌تواند اعتلا بخشد.

دورتی کید(Dorothy Kidd) معتقد است که نقش رسانه‌های اجتماعی در دموکراتیزه کردن ارتباطات و تعامل هرم ارتباطی، ساختار عمودی رسانه‌های دنیای کنونی را به چالش کشیده و اجازه می‌دهد ارتباطات متقابل بین شهروندان/کاربران عادی فضای مجازی مطرح گردد. پنج مرحله‌ی شکل گیری جنبش‌های اجتماعی که شامل ارتباطات، سازماندهی، بسیج، کسب اعتماد و اعتبار و اشاعه و گستردگی دامنه‌ی جنبش‌های اجتماعی است، امروزه نیز به قوت خود باقی است؛ در حالی‌که رسانه‌های اجتماعی، ساختار قدیمی ارتباطات بسیج و سازماندهی را جایگزین کرده‌اند. در کنار اماکنی چون دانشگاه ها، جلسات حضوری، مراکز اجتماعات شهری، کلیساها و مساجد که فضاهای عمومی شکل گیری جنبش‌های اجتماعی بوده، در حال حاضر امکانات فضای مجازی نیز وجود دارد و می‌تواند به بسیج و سازماندهی شتاب بخشید. در واقع رسانه‌های اجتماعی در تمام مراحل رشد و اعتلای جنبش‌های اجتماعی می‌توانند کارا و موثر واقع گردند. اگر اطلاعات از طریق استفاده از جزوات، پوسترها، فکس، نوار کاست و غیره منتقل می‌گردید، امروزه رسانه‌های اجتماعی به راحتی و به سرعت می‌تواند اطلاعات را در اختیار کاربران قرار دهد. شاید پررنگ‌ترین ویژگی شبکه‌های اجتماعی آن است که هیراشی قدرت رسانه‌های سنتی را گذر می‌کند، شهروندان و کاربران را در تغییر سیاست‌های اجتماعی که خواهان تغییر آن هستند، توانمند می‌سازد.

اما آیا فضای مجازی و شبکه‎های اجتماعی به خودی خود می‌توانند مسبب تغییرات اجتماعی شوند؟ واقعیت آن است که فضای مجازی و عرصه‌های واقعی جنبش‎های اجتماعی در ارتباط دیالکتیکی با یکدیگر قرار دارند. این تعامل است که می‌تواند عمل مشترک را به تغییرات اجتماعی گذر دهد.

ابزارها، امکانات و فرجه‌های نوین فضای مجازی سبب نمی‌گردد که افرادی که تعهد اجتماعی نداشته، دست به عمل مشترک بزنند اما افراد و گروه‌هایی که متعهد به یک خواست و مطالبه اجتماعی هستند، این فرصت را دارند که هدفمند با قواعد و ساز و کارهای نوین و امکانات فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی در جنبش‌های اجتماعی و اعتلای آن حضور یابند.

راهپیمایی عظیم زنان-۲۱ مارچ۲۰۱۷

حرکت اعتراضی عظیم در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۷ که “راهپیمایی زنان” نام گرفت اما حضور میلیونی زنان و مردان، پیر و جوان از بخش‌های متنوع اجتماعی گرد هم آورد، ۳ /۳ میلیون نفر را در آمریکا و صدها هزار نفر را در اقصی نقاط جهان به خیابان‌ها کشاند و در ۶۷۳ کشور و شهر آمریکا همزمان در اعتراض به انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا صورت گرفت، نمونه‌ی بارزی از توانمندی رسانه‌های اجتماعی در بسیج و سازماندهی جنبش‌های اجتماعی و اعتراض به نهادهای قدرت است.

پیشنهاد و ایده‌ی این راهپیمایی اعتراضی روز بعد از اعلام نتایج انتخابات توسط تریسا شوک (Teresa Shook)، مادر بزرگ بازنشسته‌ای که پیشینه‌ی سیاسی هم نداشت در ایالت هاوایی داده شد. تا تاریخ ۱۱ نوامبر پیشنهاد وی مورد استقبال حدود ۱۰ هزار نفر در شبکه‌های اجتماعی، به ویژه فیس بوک، قرار گرفت. بحث‌ها و تعامل‌هایی که بعضاً با تنش نیز همراه بود در فضای عمومی برخی شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت تا بیانیه‌ای منسجم که در بر گیرنده‌ی بخش‌های گوناگونی که در این حرکت اعتراضی بالقوه می‌توانستند حضور یابند، تنظیم گردد. جیا تولنتینو(Jia Tolentino) در مجله‌ی معتبر نیویورکر در مقاله‌ای اشاره کرد که “این مایه تاسف است که فیس بوک بهترین فضا برای بسیج و بدترین جا برای مباحث و تعامل سیاسی است”. ابزارهای مدرن تکنولوژی اگرچه برای برنامه ریزی، هماهنگی، گردآوردن عکس‌ها، مدارک، اطلاعات و بیانیه‌ها و در مجموع ارتباطات این حرکت اعتراضی گسترده و فرا ملیتی بسیار موثر و کارساز بود، اما آن‌چه که در خیابان‌های واشنگتن، لس آنجلس و شهرهای بزرگ آمریکا تحقق یافت در واقع همان عواملی بود که پنجاه سال پیش مردم آمریکا را برای قوانین شهروندی به خیابان‌ها کشاند. تکنولوژی مدرن و شبکه‌های اجتماعی ابزاری موثر هستند که عرصه‌ی تعارضات و تقابل‌های اجتماعی و سیاسی را به فضای مجازی نیز گشانده‌اند.
برخی از پژوهشگران عرصه‌ی جنبش‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی بر این باورند که سرعت اشاعه و گسترش حرکات اعتراضی جمعی در واقع همان عاملی نیز است که سبب سکوت و فرو ریختن سریع حرکات اعتراضی جنبشی نیز می‌شود. جنبش اعتراضی وال استریت که عمری کوتاه اما پرخاطره و پردستاورد برای بسیاری از کنشگران و پژوهشگران جنبش‌های اجتماعی داشت، یکی از نمونه‌هایی است که در این زمینه قابل تامل است. در واقع عدم وجود ستون‌هایی که جنبش اجتماعی در دنیای واقعی بر آن استوار گردد، پایداری آن را به مخاطره می‌افکند. آران داتی روی می‌گوید: “دنیای دیگر امکان پذیر است و در یک روز ساکت من صدای پای آن‌را می‌شنوم”. برای تحقق دنیایی که از ارزش‌های انسانی برخوردار باشد، صلح، پیشرفت و تعالی انسانی را سبب گردد نه تنها حضور و تلاش هدفمند در فضای مجازی نیاز است، بلکه بدون حضور و نقش آفرینی اکثریت را در جهان واقعی نیز تحقق نمی‌یابد.

خروج از نسخه موبایل