دو روز قبل در گوشهای از این جهان، اتفاقی افتاد که باز هم «ذهن مقایسهگر» ما را درگیر این سئوال کرد که اگر این اتفاق در «ایران اسلامی» رخ داده بود، واقعاً چه میشد؟ به وضعیت و ابعاد این ماجرا در مقایسه با موارد داخلی نگاه میکنیم:
?خبر: خانم «پارک گونهوئه» رئیس جمهور ۶۵ ساله کره جنوبی که «فرزند شهید» هم هست، روز پنجشنبه با رأی دادگاه عالی آن کشور برکنار شد و مصونیت قضایی خود را از دست داد تا درباره «احتمال همدستی» او با دوست صمیمیاش در سوءاستفاده مالی (اختلاس) محاکمه شود. تا پایان دوره ریاست جمهوری او فقط یک سال باقی مانده بود، اما به او مهلت ندادند بر مقام خود باقی بماند!
اگر با مقیاسهای جمهوری اسلامی ایران، ماجرا را ببینیم و مقایسه کنیم نتیجه چه خواهد شد؟
در جامعه غیراسلامی کره جنوبی، که در مجاورت دشمن اتمیاش کره شمالی، هر روز زیر سایه حمله اتمی زندگی میکنند، میبینیم چطور قاطعانه به «قانون» عمل میکنند و بدون ترس از آشفتگی احتمالی و یا حتی تجاوز دشمن شمالی، با تخلف عالیترین مقام کشور برخورد میشود. این را قیاس کنید با حکومت «ولایت فقیه» که چطور از تخلفات سنگین و فسادهای نجومی هشت ساله دولت احمدینژاد گذشتند و از جرم هر کسی که با ولایت فقیه «همنظر» باشد، چشمپوشی میکنند.
?وضعیت: وقتی میگویم او فرزند شهید است، واقعاً هست. پدر و مادر خانم «پارک گونهوئه» توسط دشمن ترور شدهاند. مادر خانم پارک (وقتی که او فقط ۱۲ ساله بود) توسط مأموران «دشمن» یعنی کره شمالی در سال ۱۹۷۴ در سالن تئاتر ترور و کشته شده. پنج سال بعد، پدرش هم که رئیس جمهور کشور بود، ترور و کشته شد. به عبارتی خانم «پارک» یک فرزند شهید «دو قبضه» است. او از ۱۷سالگی، «یتیم» شد، درس خواند، کار کرد و ازدواج هم نکرد، تا عاقبت در ۶۱ سالگی (همین چهار سال پیش) با «رأی مردم»، به عنوان اولین رئیس جمهور دموکراتیک کره جنوبی و «اولین رئیسجمهور زن» در این کشور انتخاب شد.
در قانون کره جنوبی، هر فرد اجازه دارد فقط برای «یک دوره ۵ ساله» رئیس جمهور شود. یعنی حتی اگر خانم پارک برکنار نمیشد، سال آینده خودبخود باید جایش را به منتخب بعدی میداد. اما از سه ماه قبل، با برملا شدن تخلفات مالی دوست صمیمیاش، خانم پارک هم متهم شده که «از تخلفات او خبر داشته» و با همان اتهام، از ریاست جمهوری برکنار شد.
دقت کنید! این فرزند شهید که تا پارسال بسیار هم محبوب بود، فقط به خاطر «احتمال همدستی» با تخلف مالی دوستش برکنار شده و حالا راه برای پیگرد قضاییاش باز شده است.
«ذهن مقایسهگر» ما هزار سئوال دارد!
? جرم: خانم پارک گونهوئه نه میلیاردها دلار پول صرف واردات «دسته بیل و میخ و سوزن و الاغ و…» کرده، نه ثروت ملی را به کشورهای دیگر بخشیده، نه وامهای کلان به رفقا و خودیهایش داده، نه چندین دکل نفتی «گم» کرده، نه میلیاردها دلار در دولتش «گم» شده،… اینها تخلفات رئیس جمهور سابق ایران اسلامی است که «نظر رهبر به او نزدیکتر بود». جرم خانم پارک حتی در مقابل جرم نوچههای احمدینژاد هم، «جرمی کودکانه» است.
از اخبار مختلفی که تاکنون منتشر شده، احتمالاً رقم سودجویی «دوست رئیسجمهور» که همدستی خانم پارک با او هنوز ثابت نشده، نهایتاً چند میلیون دلار باشد. یعنی رقمی که فقط با «یک فقره» از دزدیهای یک مسئول دولت احمدینژاد (مثل سعید مرتضوی در شستا و سازمان تأمین اجتماعی) قابل قیاس نیست. و تازه خود مرتضوی هم در مقابل ابعاد شاهکار بابک زنجانیها «بچهدزد» است. و تازه اینها همگی در مقابل «دزدیهای کابینهای» دولت احمدینژاد و بقایی و رحیمی و مشایی و… به شوخی شبیه هستند.
به عبارتی در مقابل ارقام و موارد متعدد چپاول و غارت و اختلاس بیتالمال در «ایران ولایت فقیه» اتهام خانم پارک تازه «اگر اثبات شود» حتی به اندازه «پول خرد» هم نیست. اما قانون در کره و کشورهای توسعهیافته، چنان قاطعانه بر مسئولان سختگیری میکند که (قبل از اثبات آن اتهام در دادگاه)، خانم پارک گونهوئه را برکنار میکند!
?ولایت و دستگاه قضایی: با اینکه حکومت ولیفقیه «مدعی عدل علوی» است، اما در کره جنوبی غیرمسلمان میبینیم که قانون «عادلانه» اجرا میشود و یقه عالیترین مقام کشور را میگیرد!
در کره غیرمسلمان، قانون همه را یکسان میبیند ولی در ایران اسلامی و متصل به خدا (که رهبرش را باید سیصد آیتالله و حجتالاسلام مجلس خبرگان «کشف» کنند)، قانون برای همه یکسان نیست. با یک دزد خردهپا در مشهد و شیراز و قم «با حکم قطع دست» برخورد میکنند؛ اما رئیسالقضات آیتالله آملی لاریجانی (رئیس قوه قضائیه) خودش «رباخوار» است و سود ۶۳ حساب بانکی قوه قضائیه را به حساب شخصیاش میریزد!
در کره جنوبی که «ولایت فقیه» ندارند و صدها هزار حجتالاسلام امور مملکت را قبضه نکردهاند، عدالت آنقدر «سختگیر» است و در مملکت ولایت فقیه که در هر روستا اگر درمانگاه و مدرسه نباشد، حتماً یک «مُبلغ حوزه و امام جمعه حقوق بگیر» وجود دارد، فساد حکومتی غوغا میکند و قانون و قضات نه تنها پیگیر فساد بزرگان نیستند، بلکه قوه قضائیه خودش رسماً «شریک دزد» است!
? مهلت به مجرم: در کره غیرمسلمان به محض «احتمال همدستی رئیس جمهور» به او حتی یک سال باقیمانده را هم مهلت نمیدهند تا «تک دوره» ریاست جمهوریاش را تمام کند.
اما در ایران ولایت فقیهی، وقتی سال ۸۸ مردم به انتخاب متقلبانه یک «شارلاتان» اعتراض میکنند، با فرمان رهبر معترضان را به گلوله میبندند و چهار سال دیگر هم برای دزدی به آن دزد مهلت میدهند! حالا هم او بدون پاسخگویی درباره دزدیهای قبلی، باز به صحنه بازگشته است!
? بهانه دشمن: در کره جنوبی، با اینکه «دشمن» اتمی و خطرناکی مثل کره شمالی در آن سوی مرز کمین کرده و هزار بهانه و مصلحت برای لاپوشانی جرم بزرگان و مسئولان وجود دارد، «قانون» آنچنان قاطع و سختگیر است. ولی در ایران که ولی فقیه دارد، و دشمن متخاصمی در نزدیکی خود هم ندارد و توسط مالهکشان به آن «جزیره ثبات منطقه» لقب دادهاند، به بهانه «دژمن» روی هر جنایت و فساد خودیها را با توجیه شرعی میپوشانند.
در ایران ولایت فقیه، (با معذرت) حتی آروغ زدن انتقادآمیز هم به بهانه واهی سوءاستفاده دشمن(!) قدغن است. از ولی فقیه «پرسش کردن» ممنوع است و مسئولان حتی بعد از پایان هشت سال کثافتکاری و دزدی آشکار چندین میلیارد دلاری، هنوز «عزیز درگاه فرعون» هستند و خود دستگاه قضایی را هم اگر با اسید بشویند، از فساد و لجن پاک نخواهد شد!
?شعارها و واقعیتها: حالا از «رسانه میلی» روزی هزار بار به فرزندان پرسشگر و نسل امروزی از خدا و دین و اندیشه اسلامی بگویید. وقتی مردم با یک «سرچ ساده اینترنتی» عملکرد ظالمانه حکومت ولایت فقیهی را میبینند، و مقایسه میکنند با عدالت در کره که یا بودایی هستند یا آتئیست و مارکسیست (و مسلمان ولایی نیستند)، انتظار چه نتیجهای دارید؟
جوان امروزی میبیند این آقای خامنهای که سررشته همه امور در اختیار اوست و خودش «هم حاکم است و هم منتقد و اپوزیسیون!»، آنقدر از پاسخگویی وحشت دارد که حتی یک بار هم درباره کارنامه ۲۷ ساله حکومت خودش با یک خبرنگار خارجی مصاحبه نکرده! کاری که شاه همیشه انجام میداد.
این چه ولایت مفلوک و نکبتی است که از پرسش میترسد! ولیامر آن، حتی یک بار «مسئولانه» با یکی از جراید مستقل بینالمللی حرف نزده تا شاید برای جوان امروزی «حتی یک شباهت» بین حکومت ولایت فقیه با ممالک دیگر نشان بدهد و دلش را به اندازه همان یک عدد شباهت، به بهبودی اوضاع فاسد کشورش امیدوار کند.
رهبر معظم حتی به اندازه «یک مصاحبه آزاد» با یک رسانه خارجی هم «شبیه» به حاکمان کشورهای دیگر نیست. در کشور او «اقتصاد مقاومتی» باید اجرا شود در حالی که هر روز بر «تجملات» حسینیهای که در آن سخن میراند، اضافه میشود!
بگذریم!
برای نسل امروز، «مقایسه کردن» راهی است برای فهمیدن خوبیها و بدیها. و خیلی ساده است فهمیدن این حقیقت که؛ حکومت ولایت فقیه در ایران «حتی یک شباهت مثبت» هم با حکومتهای متمدن و موفق در جهان ندارد؛ حتی یک شباهت! دانستن این فاصله عمیق از جهان، هیزم یک آتشفشان خواهد شد. برای همین دزدها از آگاهی میترسند و غارتگران ولایت مدار با اینترنت و دانستن و دانش دشمنی دیرینه دارند!
[بابکداد]
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵
۱۱ مارس ۲۰۱۷- پاریس
نشانی تلگرام:
وبلاگ فرصت نوشتن:
از: گویا