در گفتگوی اختصاصی با “خسرو سیف”
دبیر حزب ملت ایران
امیر کاویان
اولین سوال را به کانون بحران در منطقه اختصاص میدهم، بحرانهایی که اکنون در عراق و سوریه شاهد آن هستیم، تداوم این شرایط چه تاثیراتی در ایران خواهد داشت؟
– قطعا تاثیر گذار خواهد بود و کشور ما نمیتواند نسبت به تحولات منطقه به عنوان کشوری که در طول تاریخ نقش تعیین کننده بر خاور میانه داشته است، بی تفاوت باشد. شما دقت داشته باشید که چرا عربستان بی محابا اکنون شمشیر را از رو برای ایران بسته است؟ چون احساس میکند منافع ژئوپلتیک این کشور در منطقه به دلیل هژمونی تاریخی، جغرافیایی و البته فرهنگی ایران رو به فزونی است و بعد از توافق هسته ای این کشور عملا احساس کرد که دیگر نمی تواند نقش به سزایی در دکترین سیاست خارجی آمریکا و اروپا به عنوان بالانس کننده و مهار کننده قدرت ایران در منطقه خلیج پارس داشته باشد. اگر چه به لحاظ توان ژئوپلتیک و همچنین منابع انسانی و جغرافیایی، عربستان در حد و اندازهی رقابت با ایران هیچگاه نبوده ولی همیشه شیطنت های خودش را داشته است و این منحصر به دوران استقرار حکومت جمهوری اسلامی نیست بلکه پیش از انقلاب نیز همواره در پی ضربه زدن به ایران بوده، تحولات سوریه و حمایتهای پیدا و پنهان عربستان و کشورهای عربی دیگر در کنار ترکیه و حمایتهای صریح آمریکا از نیروهای تکفیری نیز عملا در راستای محدودسازی حوزه نفوذ ایران و به تعبیری، کوتاه کردن دست ایران در سوریه و دریای مدیترانه بوده. البته حاکمیت دلایل ایدئولوژیک خود را تحت عنوان دفاع از اماکن مقدس و حمایت از جبهه مقاومت علیه اسراییل مطرح میکند.
البته در طول ۶ سال اخیر شاهد هیچ گونه تحرکی علیه اسراییل از خاک سوریه نبودیم.
_ واقعیت این است که در پس این شعارهای ایدئولوژیک منافع ژئوپلتیک نهفته است و شخصا بر این باورم که اگر به جای جمهوری اسلامی هر حکومت دیگری نیز بود چه بسا به شکلی دیگر همین اتفاق در سوریه و یا عراق روی میداد. البته وابستگی های فرهنگی و تاریخی نیز به دلیل قرار گرفتن عراق و سوریه در حوزه ی تمدنی فلات ایران را نباید نادیده گرفت.
دولت ترکیه نیز در این سالها دچار نوعی نوسان در مواضع اش نسبت به بحران سوریه بوده، نقش این دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
– در مورد ترکیه نیز میبینیم که این کشور به دلیل نداشتن پتانسیل های مورد لزوم برای تاثیرگذاری در منطقه خاورمیانه عملا شکست خورد. دخالت این کشور در مصر و حمایت از “محمد مرسی” و سرانجام تیره شدن روابطاش با مصر به دلیل روی کار آمدن نظامیان و سرکوب اخوان المسلمین و سپس دخالت در سوریه و حمایت از داعش و جبهه النصره و تکفیری ها طی پنج سال گذشته در نهایت منجر به کودتای ارتش این کشور بر علیه حزب حاکم ترکیه یعنی حزب عدالت و توسعه به رهبری “اردوغان” شد. کودتا شکست خورد اما واقعیت این است که به بهانه کودتا پاکسازی های گسترده ای در بدنه و راس ارتش این کشور انجام شد که این صدمات جبران ناپذیری برای ترکیه خواهد بود. اقتصاد ترکیه که وابستگی شدید به صنعت توریسم داشت سقوط آزاد را تجربه کرد و طبعا نارضایتی های اجتماعی ترکیه در آیندهی نه چندان دور خودش را نشان خواهد داد و این گونه نیست که اردوغان خود را پیروز مطلق میدان سیاست ترکیه بداند. این کشور از سوی اتحادیه اروپا عملا به شکل اعلام نشده طرد شده و از سویی درگیر جنگ داخلی با کردها میباشد. همین چندی قبل بود که دادگاه این کشور حکمی پنج ساله برای “سلیمان دمیرتاش” رهبر ائتلاف اکراد در این کشور که روش مسالمتآمیز داشت صادر کرد و این در شرایطی است که استان هاتای ترکیه نیز از این نابسامانی مصون نخواهد بود؛ چون سرکوب شدید علویان در سالهای اخیر و همچنین در واقعهی کودتا، بر نارضایتی گستردهی علوی ها دامن زده است. اردوغان با توجه به روحیات تمامیت خواهانه خود، حتی “داوود اوغلو” نخست وزیر را که تئوریسین تاثیر گذار حزب عدالت و توسعه بود را محترمانه کنار گذاشت؛ چون دیکتاتورها در مواقع خطیر زیر دستان خودشان را قربانی سیاست های خود میکنند. او علیرغم همه ی رجزخوانیها بر علیه روس ها به دیدار “پوتین” رفت و رسما از او عذرخواهی کرد. یعنی نشان داد که در عین این که دیکتاتورمنش و تمامیت خواه است اما برای حفظ و ادامه منافع حزبی و البته خودش، حاضر است انعطاف های این چنینی نیز از خود نشان دهد. در چنین شرایطی طبیعی است که این رویدادها بر کشور ما در زمینه های امنیتی و اقتصادی نیز بی تاثیر نباشد و این اوضاع حکم میکند که کاربدستان حکومت درایت و تیزهوشی بیشتری را برای تامین منافع کشور به کار ببندند که همه ی آن ها مستلزم احترام نهادن به حقوق ملت و شفاف بودن با مردم است.
با چنین شرایطی که در منطقه به وجود آمده، حضور نظامی ایران در سوریه و عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
_ من به عنوان یک فعال سیاسی که در جایگاه اپوزیسیون نشسته ام و بیش از سه دهه در حال مبارزه با این رژیم هستم با توجه به عملکردهای ناصواب حاکمیت در حوزه های سیاسی و محدودیت های موجود برای دگراندیشان سیاسی که خواهان دموکراسی و آزادیهای مشروع هستند نمیتوانم تایید کننده سیاست های حاکمان باشم؛ اما به عنوان یک شهروند ایرانی در درجه نخست در بعد سیاست خارجی، منافع ملی و عزت و احترام شهروندان کشورم مطرح است، حرف من این است که شما برای حضور نظامی در هر جای دنیا باید نخست با ملت خودت با صداقت مسایل را در میان بگذاری و دلایل این حضور نظامی را بیان کنی؛ نه این که بعد از بارها تکذیب کردن، ما میبینیم که جانباختگان ایرانی در سوریه یا عراق تحت عنوان مدافع حرم اجسادشان به کشور بازگردانده میشوند در حالی که اکثر این قربانیان در مناطقی جان باختهاند که ربطی به اماکن مذهبی نیز نداشته و هیچ گونه منافعی نیز برای کشور ما در برنداشته است. این مسایل برای مردم ایران پذیرفته نیست و چه بسا اگر با صداقت بیشتری در این خصوص با ملت ایران رفتار میشد، دیدگاه ها تغییر میکرد. البته طبیعی است که هر کشوری برای دفاع از منافع خویش نیروی نظامی به حوزه های تعریف شده که در آن جا منفعتی داشته باشد، اعزام میکند؛ نگاه کنید ببینید آمریکا و اروپا نیز همین سیاست را دارند و سالها است که اصلا دکترین نظامی آنها بر این اصل استوار شده که دیگر نیازی نیست با دشمن در نوار مرزی یا داخل کشورشان مبارزه کنند بلکه با دشمن در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود میجنگند. منتهی آنجا چون یک سیستم اطلاع رسانی درست و آزاد است تقریبا چیزی از دید رسانه ها پنهان نیست و این است فرق کشور ما با آنجا. البته باید عرض کنم که دخالتهای قدرتهای بزرگ و همچنین دخالتهای نظامی روسیه در سوریه و اکراین مورد تایید من نمیباشد؛ با این حال وجود نیروهای نظامی ایران هم هیچگونه سودی از نظر استراتژی، سیاسی یا اقتصادی نه تنها برای ما ندارد که تا کنون میلیاردها دلار از سرمایه های کشور ما صرف دفاع از حکومت “بشار اسد” شده است
جدا از مسایل منطقه، معضل “اعدام” نیز یکی از فاکتورهایی است که محافل مرتبط بر حقوق بشر بر آن حساس میباشند. موضع “حزب ملت ایران” در این مورد چیست؟
_ حزب ملت ایران اولین سازمانی بود که در بیانیهای در تاریخ ۱۹ آذر ماه ۷۶ مخالفت خود را با اعدام اعلام نموده است؛ بدین ترتیب ما با هر اعدام به هر بهانه ای مخالف هستیم و خواهان یک دادرسی عادلانه و شفاف برای متهمان هستیم؛ اما در خصوص این که میگویند بعضی گروهها اقدام به تشکیل گروههای مسلح کرده یا بمبگذاری کرده اند و رسما اعلام کرده اند که چه مواضعی دارند، نمیتوان با اغماض برخورد نمود، یعنی نه در ایران، در هیچ کجای دنیا حتی آمریکا و اروپا هم با تروریستها با اغماض رفتار نمی شود. ولی عرض کردم چون در کشور ما متاسفانه بستر مناسب و آزاد برای اطلاع رسانی نیست و حاکمیت نیز در این گونه موارد شفاف مسایل را با ملت در میان نمیگذارد، ابهام هایی چه درست و چه نادرست پدید میآید. پدیده تروریسم نه تنها منطقه و کشور ما بلکه همه ی جهان را در برگرفته و لازم است که این معضل ریشه یابی شود و ریشه کن شود.
از: نشریه بین المللی کورش