فرارو– دکتر محمدجلالی نائینی با نقل خاطره ای از دکتر مصدق رفتار وی با خانواده اش پیرامون مسائل سیاسی را نشان می دهد.
دکتر غلامحسین مصدق، فرزند محمد مصدق نخست وزیر سابق وقتى که دکتر مصدق براى ادامه تحصیلات عازم سویس شد فرزند خردسال خود غلامحسین را با خود برد. وى کلیه تحصیلات خود را اعم از ابتدایى و متوسطه و عالى در سویس گذرانید و درجه دکتراى پزشکى در رشته زنان گرفت. در ۱۳۱۶ به ایران آمد به تدریس در دانشگاه پرداخت و سالها کرسى مامائى نظرى در دانشکده پزشکى با او بود. علاوه بر آن جراح چندین بیمارستان شد و مدتها ریاست بیمارستان نجمیه موقوفه مادر مصدقالسلطنه با او بود. دکتر غلامحسین مصدق سالها در تهران اشتهار زیادى داشت و در فن خود کمنظیر شد. بارها او را براى مقامات مختلف دعوت به کار کردند ولى مصدقالسلطنه زیربار نمىرفت و ورود فرزندان خود را به سیاست منع مىکرد. وى مردى دانشمند، درستکار، جدى و ملایم بود و به کار خود عشق مىورزید. در ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.
آنچه میخوانید خاطرهای از دکتر محمدرضا جلالی نائینی و برداشت او از شیوه مدیریت دکتر محمد مصدق است که نشان میدهد او حتی به پسرش اجازه سوءاستفاده از قدرت نخست وزیر مملکت را نداده است.
«در مقام همکار روزنامه «باختر امروز» که به سردبیری زندهیاد دکتر حسین فاطمی منتشر میشد، صبح زودی در منزل دکتر محمد مصدق که دفتر کار نخستوزیر وقت بود، برای نشان دادن مقالات به دکتر مصدق نزد او بودم. دکتر غلام حسین خان با تواضع و ادب بسیار وارد اتاق شد و نامهای به دست پدر داد و خواهش کرد زیر آن دستور مقتضی صادر کنند. یک مرتبه، دکتر مصدق با عصبانیت تمام از کوره در رفت و با کلمات تند به پسرش پرخاش کرد و نامه را جلوی او انداخت و از اتاق بیرونش کرد. او که از اتاق رفت، دکتر مصدق رو به من (جلالی نائینی) کرد و گفت: این نامه و این درخواست، به خودی خود چیز مهم یا خلاف قانونی نبود و یک نامه معمولی بود؛ اما اگر من آن را میگرفتم، از فردا اینجا تبدیل میشد به دفتر مخصوص دکتر غلام حسین مصدق. تندی من از این جهت بود که میخواستم جلوی این کار را بگیرم.»
(تصاویر) مصدق و پسرش