مجلس خبرگان رهبری در بیانیهای طرح موضوع اهمیت نقش مردم در حکومت اسلامی را مردود دانسته و در عین حال تاکید کرده که جایگاه رهبری منشاء “مردمسالاری” دینی است.
پایگاه اطلاعرسانی مجلس خبرگان متن بیانیهای را در مورد نقش مردم در حکومت اسلامی منتشر کرده و این نظر را که رای و نظر مردم منشاء مشروعیت حکومت اسلامی است مردود و مغایر مبانی دین اسلام دانسته است.
اخیرا حسن روحانی، رئیس جمهوری، با ذکر یک جمله از نهجالبلاغه، اظهار داشت که “رای و نظر مردم هدیه دنیای غرب بعد از رنسانس برای ما نیست. ما دارای مذهب و مرام و دینی هستیم که امیرالمومنین مبنای حکومت و فرمانروایی را، رأی مردم میداند.”
در بیانیه مجلس خبرگان که به امضای احمد جنتی، رئیس این مجلس منتشر شده، آمده است که “در روزهای اخیر مطالبی پیرامون مشروعیت و مقبولیت حکومت ا سلامی و تصدی ولایت و حاکمیت مبتنی بر آرا مردم با استناد به کلمات امیرالمومنین در جامعه مطرح شد” و افزوده است که این نظر “با برخی مبانی دینی اعم از مبانی دینی اهل سنت و تشیع که در فقه سیاسی اسلامی مورد بحث قرار گرفته متعارض و ناسازگار است.”
این بیانیه یادآور شده است که در جامعه اسلامی، هدایت مردم و زعامت سیاسی و اجتماعی “متوقف بر خواست و نظر و رای مردم نیست بلکه باید گفت که ولایت، روح اسلام است.” این بیانیه میافزاید که آیات الهی قبل از نج البلاغه، “مقام ولایت را همانند مقام نبوت، الهی میدانند.”
در مورد موضوع بیعت که برخی از معتقدان به اهمیت رای مردم در حکومت اسلامی آن را معادل انتخابات آزاد در دموکراسیهای امروزی معرفی کردهاند نیز این بیانیه توضیح داده که بیعت مردم با پیغمبر و امامان “به معنای مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نمیباشد بلکه تاکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است؛ بنابراین نباید آن را با رای مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد.”
این بیانیه همچنین با استناد به بخشهای مختلف از نهج البلاغه میافزاید که در خطبهای که امام اول شیعیان در آن حکومت را به عنوان حق خود مطالبه کرده “سخنی از رای و خواست و نظر مردم در میان نمیآید.”
این بیانیه در پایان گفته است: ” مجلس خبرگان رهبری با اذغان به نقش و جایگاه مردم در استقرار و استمرار حکومت اسلامی، بر اهمیت منحصر به فرد جایگاه رفیع امامت، ولایت و رهبری که منشا مشروعیت نظام اسلامی بوده و مردمسالاری دینی را به ارمغان آورده” تاکید میگذارد.
پیش از این هم آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید در قم، سخنان آقای روحانی در مورد اهمیت رای و خواست مردم درحکومت اسلامی را مورد انتقاد شدید قرار داده و گفته بود که “نباید بگوییم که حاکم را رأی مردم تعیین میکند، رسول اکرم فرمود که تعیین جانشین من با خدا است و خداوند به هر کسی که خواست، ولایت میدهد”
این نظر که در جمهوری اسلامی، مانند دموکراسیهای غربی، تعیین حکومتگر و سیاستهای حکومتی ناشی از رای و خواست مردم است توسط برخی از مدافعان قانون اساسی جمهوری اسلامی مطرح شده است. آنان در عین حال برای توجیه تفاوت بین این نظام و دموکراسیهای امروزی، مفهوم “مردم سالاری دینی” را مطرح کردهاند و برگزاری انتخابات را به شکل کنونی نشانه دموکراتیک بودن نظام حکومتی مبتنی بر ولایت فقیه در ایران معرفی کردهاند.
در عین حال، بر خلاف قانون اساسی در دموکراسیهای امروزی، قانون اساسی جمهوری اسلامی، به حاکمیت مردم اعتقاد ندارد بلکه حاکمیت را رسما از آن خداوند و در عمل متعلق به ولی فقیه میداند. طبق قانون اساسی، رهبر یا ولی فقیه دارای اختیارات مطلق در تمامی امور کشوری است و معمولا متصدیان نهادهای حکومتی، چه انتخابی و چه انتصابی، اجرای خواست او را وظیفه اصلی خود میدانند.
ولی فقیه توسط مجلس خبرگان و از میان فقها به صورت مادام العمر برگزیده میشود. اعضای مجلس خبرگان نیز باید از صنف فقهای معتقد به ولایت فقیه باشند که پس از گزینش توسط فقهای شورای نگهبان، در انتخاباتی با حضور مردم شرکت میکنند. فقهای شورای نگهبان منصوب رهبر هستند.
طرفداران “مردم سالاری دینی” انتخابی بودن فقهای عضو مجلس خبرگان را منشا مردمی بودن و اهمیت رای مردم در نظام اسلامی دانستهاند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی برخی حقوق رایج در نظامهای آزاد امروزی، مانند آزادی بیان و برخورداری از حمایت قانون وجود دارد اما به گفته منتقدان، با توجه به اصل ولایت فقیه، این اصول همواره میتواند به تشخیص و برای حفظ مصالح حکومت تغبیر یا تضعیف شود.
در مقابل، مخالفان مردمی بودن منشاء حکومت اسلامی تاکید دارند که رای مجلس خبرگان به ولی فقیه به معنی تفویض حاکمیت نامحدود الهی به اوست و مشارکت مردم در تعیین متصدیان نهادهای انتخابی هم صرفا به منظور نمایش “مقبولیت” حکومت و نشان دادن حمایت مردم از آن صورت میگیرد و نباید تاثیر عملی در تعیین حاکم و نحوه حکومتداری داشته باشد زیرا حکومتداری تابع تشخیص ولی فقیه است و نیازی به نظر و خواست مردم ندارد.
امروزه در برخی از کشورهای اسلامی بیعت با حاکمان به عنوان نشان وفاداری و تبعیت مقامات حکومتی و مردم رواج دارد هر چند در سالهای اخیر، بعضی از این کشورها گفتهاند که اصلاحاتی را به منظور نوینسازی ساخت حکومتی و حرکت به سوی دموکراسی آغاز کردهاند.
از: بی بی سی