در حالی واحدهای تجاری عینک سازی بهاییان در ایران بعضا با ده ها سال سابقه فعالیت به بهانه نداشتن مجوز کافی پلمب شده اند که حسب سند معاونت درمان در سال ۹۲، افرادی که قبل از سال ۸۲ که رای جدیدی از سوی دیوان عدالت اداری صادر شد از سازمان ها و ارگان های دولتی نظیر وزارت کار، وزارت بازرگانی و سازمان فنی و حرفه ای و آموزش و پرورش مجوزهای لازم را اخذ کرده باشند حسب قاعده عطف به ماسبق میتوانند به عنوان عینک ساز تجربی به فعالیت خود ادامه دهند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی سالهای اخیر گزارشات متعددی از پلمپ واحدهای عینک سازان (تجربی) بهایی با وجود دارا بودن مجوز فعالیت، منتشر شده است. بهانه پلمب این دسته از مشاغل نداشتن مجوزهای لازم حسب رای صادره مورخ سال ۸۳ دیوان عدالت اداری برای ادامه فعالیت ذکر شده است.
این بهانه در حالی طرح و اماکن کسب این شهروندان پلمب شده است که حسب دستور معاونت وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی – سید حسن امامی رضوی – در سال ۱۳۹۲ افرادی که مجوزهای لازم فعالیت از سوی ارگانهای دولتی مانند وزارت کار، وزارت بازرگانی و سازمان فنی و حرفه ای و آموزش و پرورش را تا قبل از سال ۸۳ اخذ کرده اند حسب قاعده عطف به ماسبق می توانند در حرفه عینک سازی تجربی به فعالیت شعلی خود ادامه دهند.
با توجه به محرومیت شهروندان بهایی از تحصیلات عالیه و موانع متعدد دیگر، عمده آنها عینک سازی را به همین شیوه، اخذ مدرک کرده و به شکل تجربی به کار ساخت و فروش عینک اشتغال ورزیدند.
در سند صادره از سوی معاونت درمان وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۲، شبکه های بهداشت را از پلمب محل کسب عینک سازانی که دارای مجوز فعالیت از سازمان ها و ارگان های دولتی قبل از سال ۱۳۸۳ هستند، به علت قانون عطف ماسبق برحذر کرده است. این سند را در ادامه ببینید.
هرانا پیشتر پاسخ یکی از شهروندان بهایی شاغل در حرفه عینک سازی به سئوال کمیسیون اصل نود مجلس را منتشر کرد که به بررسی دلایل رویکرد گسترده بهاییان ایران به این شغل می پردازد، این شهروند بهایی که مکان کسب او نیز پس از سالها فعالیت پلمب شده در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه چرا حرفه ی عینک سازی اینقدر در بین بهائیان ایران طرفدار دارد گفت؛ پاسخ به این سئوال چند بخش دارد:
۱- وارد کننده علم اپتیک و عینک و عدسی به ایران توسط دو برادر بهائی در حدود ۹۰ سال پیش از اروپا به ایران بوده است که بطبع شاگردان و کارمندان آن دو جوان در طول مدت کارشان بهائیان بوده اند و آن شاگردان بهائی نیز بعد از یادگیری از آن علم نوپا در ایران بطور مستقل به این حرفه پرداخته اند و به این ترتیب بطور طبیعی تعداد شهروندان بهائی در این رشته افزایش چشمگیری در دوره قبل از انقلاب داشته است.
۲- دلیل دوم و مهمتر که مربوط به دوره پس از انقلاب بوده و در واقع باعث رشد بیشتر داوطلبین بهائی به این رشته شده است.
بطور مثال بنده در سن ۱۸۸ سالگی مشتاق بودم که در یک رشته مهندسی در دانشگاه ادامه تحصیل بدهم ولی بدلیل تبعیضی که برای بهائیان برای ادامه تحصیل در مراجع عالی وجود دارد از ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه ام بازماندم.
در آن سالها بخاطر تبلیغات سوئی که بین مردم ایران بر علیه بهائیان بشدت افزایش یافته بود شاگردی کردن در بین کارفرمایان مسلمان که در حرفه های دیگری فعالیت داشتن نیز بسیار سخت بوده است.
در آن سالهای جوانی بنده، در واقع دو شغل را حق انتخاب داشتم یکی شغل پدری که علاقه ای به آن نداشتم و دیگری حرفه عینک سازی که در محلمان یک مغازه ی عینک سازی بود که صاحبش بهائی و نیاز به شاگردی داشت و بنده در بین این دو شغل محدود بناچار حرفه عینک سازی را انتخاب نمودم و عینک ساز شدم.
بسیاری از شهروندان بهائی را میشناسم که بعد از انقلاب از شغلهایشان اخراج و به اصطلاح پاکسازی شدند و در آن زمان ها متاهل و دارای فرزند، که نیاز شدیدی به امرار معاش داشتند و توسط حمایت عینک سازان بهائی به این شغل نیز روی آوردند.