سایت ملیون ایران

ضیاء مصباح: بمناسبت شصت و چهارمین سالگرد کودتای ننگین ۲۸ امرداد

نقش اجتماعی و سیاسی مردم در دوران پر فراز و نشیب حضور بسیار موثر و ماندگار شادروان دکتر محمد مصدق از دیدگاههای متفاوتی قابل تامل مینماید:

حضور توأم با شورو نشاط در عرصه‌ی سیاسی منتهی به ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱و نهضتی که همراه با احساسات پاک و خالص ملی بر آمده از هماهنگی و درک موقعیت و شرایط بوجود آمد…. که بدون شک مرهون کوششی بود که مجموعه دولت مندان آنزمان با درایت کامل و با هماهنگی بدون اختلاف دیدگاه به هدایت اصولی ملت همت گماردند و به کسب موفقیت وموقعیت انجامید.

 با فاصله ای اندک که در طی یکسال بعد ببار نشست _ برنامه ریزی گروههای سازمان یافته وهدایت شده مزدوران داخلی و نقش انان در توفیق برنامه های استعماری دولتهای انگلیس و آمریکا با هماهنگی دربار منتهی به کودتا یی شد که عاملی اساسی در ادامه حکومت دیکتاتوری وقت تا سال ۵۷ به شمار می‌رود…

براین مبنا که قابل مطالعه میباشد همان سیاهی لشکر در یکروز دو چهره متفاوت از خود نشان میدهد

تا قبل از امرداد ماه ۳۲ حمایت مردم از دکتر مصدق غیرقابل انکار می‌باشد اما، در روز کودتا مردمی که در یک خیابان به نفع دکتر شعار می‌دادند در مسیری دیگر مرگ او را می‌خواستند …

این چگونگی را بایستی با ادبیات مناسب‌تری بدون توهین به مردم که در هر دو ماجرا نقش داشتند عنوان کرد به این ترتیب که مردم ایران بیشتر با تکیه بر شورشان وارد کنش‌های سیاسی و اجتماعی می‌شوند تا تکیه بر بلوغشان، که برآمده از میزان بینش و نحوه‌ی مطالعه و تحلیل محدود آنان است

به عبارت دیگر طی جنبش ملی شدن صنعت نفت، شاید بتوان گفت مردم حضوری از سر شور داشته نه بر مبنای بلوغ سیاسی

این دلیل تغییر رویکرد مردم، اتفاقاتی است که از آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت پیش آمد و به وقایعی منجر شد که زمینه‌ساز کودتای ۲۸ مرداد گردید

این شر و شور را در غالب روزهای خاص و ایام مذهبی قوی‌تر و بهتر میتوان مشاهده کرد

حتی امروز بخشی از جامعه‌ را می‌توان با تشریح فوق همراه دید و مثال زد، به این ترتیب یعنی آنان که در صحنه حضور می‌یابند با ۱۸۰ درجه تفاوت موضوع، مثلاً حمایت از غنی‌سازی و حقوق هسته‌ای و شعار بر علیه استکبار جهانی…

 یا تأیید عملکرد دولت روحانی و کادر سیاسی او در مذاکرات با آمریکا و انعقاد قرارداد هسته‌ای که منجر به رفع تحریم‌ها و مشکلات عدیده‌ی اقتصادی شد.

ارتباطات اصولی و موردنیاز بین المللی، حضور در صحنه انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه گذشته و رای میلیونی به انانکه « با پیامی از طریق گوشیهای همراه » از طریق « چهره های مبرا از هر گونه پیرایه » مبادله میشود و حمایت از این و آن.

ممانعت از برگزاری کنسرتها، نفی و اثبات قرار داد با شرکت توتال فرانسه و سپس مخالفت با همان موضوع !از جمع مشتاق، پر شر و شور و احساسی حسب خواست آنانی که « این گروه‌ها را رهبری، حمایت و تغذیه می‌نمایند » و برنامه‌ریز اصلی هستند، انچنانکه همین دیروز کیهان عملکرد کره شمالی را در مقابل آمریکا می ستود و تبعیت از آنرا توصیه داشت

در این تصویر قصد تضعیف، تایید یا نفی همراهی ها ی سیاسی اخیر مطلقا وجود ندارد و در مواردی صرفا بعنوان نمونه ذکر گردید که غیر قابل انکار مینماید.

 هرچند با فرهنگ رایج که عامل اصلی دغدغه معاش، عدم اعتماد به آینده، حکومت رابطه ها، روز مره گی و نکاتی بسیار اساسی از این قبیل در تغییر مواضع میتواند دور از ذهن نباشد…

که آینده استواری دیدگاهها یا خلاف آنرا نشان خواهد داد.

 البته به چگو نگی پای بندی منتخبین و متولیان امور در این دوران بسیار حساس به حفظ منافع ملی و ارزشها نیز ارتباط مستقیم دارد.

 مهمتر آنکه عامل این تشتت را میتوان نبود برنامه ریزی گروههای سیاسی در قالب تشکل های فعال و شناخته شده بعنوان حزب و رعایت اصول تحزب با مفهوم اصولی دانست که موانعی متعدد و اشکاردر این مسیر کماکان وجود دارد.

بنابراین بر متفکرین و رهبران راستین، دلسوز، میهن دوست و آینده‌نگر جامعه است که این شور به بلوغ تبدیل شود و به تابعیت محض از رهبران تبدیل نگردد، یعنی یک روز« در حمایت از حرکت گروه یا هر جنبش سیاسی » و روز دیگر « بی‌تفاوتی و به نظاره نشستن » که شرایط مطلوبی در پی نخواهد داشت و به خوبی چگونگی این حالت مشاهده می‌شود.

اما اینکه چرا جبهه‌ی ملی تشکل سیاسی معتبر، متشکل و دلسوز آنزمان نتوانست و یا نخواست از هوادارانش بخواهد برای حمایت از رهبرشان در روزهای مانده به ۲۸ امرداد به خیابان بیایند تا حدودی از همین شناخت نشأت می‌گرفت:

 در این رابطه باید گفت جبهه‌ی ملی اول از احزاب: ایران ـ ملت ایران ـ زحمت‌کشان و مجمع مجاهدین اسلام تشکیل شده بود و یک حزب تک بعدی نبود که حمایت و حرکت آنان را به سادگی بتوان هدایت و مدیریت کرد

به این دلیل که: حزب ملت ایران به رهبری شادروان داریوش فروهررا – ناسیونالیست‌های تندرو هدایت می‌کرد ند و از قدرت چندانی برای سازماندهی مردم برخوردار نبود ندو به همین دلیل نقش چندانی در جریان ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با کودتا ایفا نکردند.

حزب ایران دیگر حزب این ائتلاف، به وسیله‌ی گروهی از روشنفکران و اساتید دانشگاه که اندیشه‌ی ناسیونالیستی داشتند مانند: مهندس زیرک‌زاده ـ مهندس حسیبی ـ شاپور بختیار ـ نظام‌الدین موحد ـ کریم سنجابی و الهیار صالح بنیانگذاری شده و از پایگاه اجتماعی چندان مستحکمی برخوردار نبود و نمی‌توانست نقش مؤثری برای سازماندهی توده‌ی مردم داشته باشد.

حزب زحمتکشان به نسبت قدرت بسیج عمومی مردم را داشت ولی، به مرور و با شدت گرفتن اختلاف خلیل ملکی و مظفر بقایی (دو تن از رهبران این حزب) و اعلام انشعاب خلیل ملکی و تشکیل گروه خط سوم هر چند که تا پایان وفادار به مصدق ماند ولی، وقوع این انشعاب بیانگر ضعف شدید تشکیلاتی و وجود اختلاف در نیروی تشکیل‌دهنده‌ی جبهه‌ی ملی بود

مجمع مجاهدین اسلام به رهبری آیت‌الله کاشانی، قدرتمندترین عضو ائتلافی و داری بیشترین نفوذ در بین توده‌ی مردم، در بزنگاه‌ها به خوبی از این نفوذ استفاده کرد و با پوشش روحانی و حضور در مجالس و منابر به سادگی مردم را برای قیام تهییج می‌کرد و خروج آن در پی ائتلاف با جبهه‌ی ملی این حربه را از دست سیاسیون وقت خارج کرد.

بنابراین با افول جبهه‌ی ملی در پی خروج کاشانی و حزب زحمتکشان، ۲۸ مرداد به وقوع پیوست که این مهم کمتر به آن پرداخته شده است.

جهت آگاهی نسل جوان هشیار و برومند از گوشه های نا گفته تاریخ معاصر کشورمان لازم میبیند همزمان به شصت و چهارمین سالگرد فاجعه امرداد ۳۲ ۱۳یاد آور شود:

احزاب ایران ـ ملت ایران و مجاهدین اسلام رسماً در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۲۸ اعلام موجودیت می‌کنند و در بیانیه‌ی رسمی آغاز کار خود، تلاش برای ملی شدن صنعت نفت را جزو اهداف خود قرار دادند.

ضمناً اعضاء فعال جبهه‌ی ملی دکتر مصدق را که از سال ۱۳۲۳ در مخالفت با بحث واگذاری نفت شمال به شوروی نقش فعالی داشت به عنوان رهبر منصوب می‌کنند.

مصدق این بزرگ مرد تاریخ معاصر و رهبر ملی ایرانیان، در دفاعیات خود می‌گوید: من یک گناه بیشتر نکرده‌ام و آن این است که تسلیم تمایلات خارجی نشده و دست آنان را از منابع ملی کشورم کوتاه کردم و در تمام مدت زمامداری از لحاظ سیاست خارجی و داخلی یک هدف داشتم و آن این بود که ملت بر مقدرات خود مسلط گرددو هیچ عاملی در سرنوشت مملکت جز اراد‌ه‌ی ملت دخالت نکند، شادروان مصدق در ادامه میگوید:

امیدوارم تمامی طبقات و آحاد، افراد از پیر و جوان، در هر مسلک، مذهب و دین و در هر شغل و مقامی این معنا را به خوبی درک کنند…

 مردان فرهنگ و سیاست منزه از آلودگیها، میهن دوستان واقعی بعنوان وطن خواهان فعال امروز ایران زمین، ادامه دهنده‌ی این راه و روش می‌باشند.

اینا ن همراه با میلیونها جوان تحصیل کرده و آگاه به مسایل روز منطقه و جهان پر تلاتم با بودن امثال ترامپ و تند روی های متداول وی وگروههای هم سوی با او- در داخل در مصافی پیوسته در گیرند.

 بعنوان نمونه تند روی و بی تدبیری های مصیبت بار احتمالی حکومت کره شمالی را می ستایند، ممانعت شیوخ مستقر در پاره ای بلاد و همراهی استاندار مبعوث در بر گذاری کنسرتها _ که بجای دولت تصمیم میگیرند.

 آنچنانکه روحانی در معرفی کابینه در مجلس اشاره دارد که وضیف ارشاد را از دولت بستانید تا متولی مشخص باشد و دهها مورد دیگر…که ملت را به هیچکدام کاری نیست مگر اینکه تریبونی تصمیم بگیرد و ابلاغ نماید…..

بنابراین میتوان اقرار نمود که در صورت نبود وحدت رویه، اصل تمر کز اختیارات و پاسخگویی _ تضاد های عمیق وآشگار درونی کشورمان و….باهمه ممانعتها و با همه‌ی مسائل موجود و مشکلات پیش رو… وصول به هدف را دور از دسترس مینماید که با خواست دولت در دور دوم نمیخواند.

کوتاه سخن اینکه: تقویت و حفظ منافع ملی واقعی، توجه به جایگاه برتر ایران و ایرانیان، ارزشمند ی مقام ومنزلت دیرینه ما در جهان امروز، اعتماد کامل و راسخ به پایداری ارزشهای واقعی و ملی که آرامش و آبادانی میهن را همراه می آورد و…. تکلیفی برتمامی مردم این مرز و بوم، که پیوسته این رسالت اجتماعی را باید یادآور شد / که چنین باد /

 نمونه بسیار گویایی در رابطه با منظور مطلب که همین امروز در مجلس رخ داد:

دفاع نماینده تند رو و نا معقول رضاییه بود از وزیر امور خارجه که بگفته خودش بناگهان از مخالفین بی منطق به موافقین تبدیل شد و همچنین:

روز گذشته به شدت به امنیتی بودن به اصطلاح وزیر پیشنهادی مخابرات و فن آوری اطلاعات ( عنوان وزارت خانه امیداست صحیح آمده باشد )یورش برد که با گفته ها و عملکرد گذشته نزدیک ایشان، تفاوت فاحش دارد.

خروج از نسخه موبایل