“طبق معمول سرد و خاموشند
موجهای مبلّغ پوچی
باز مات نمایش نوبل است
بانوی صلح، آنگ سان سوچی”
این را عباس احمدی، شاعر ایرانی، ۱۴مرداد۹۱ در حضور آیت الله خامنه ای خواند، در اعتراض به وضعیت مسلمانان میانمار. قنبرعلی تابش، شاعر افغان هم شعری معترضانه دراین باره خواند. پس از شعرخوانی شعرا، رهبر جمهوری اسلامی اشاره ای به میانمار نکرد ولی دو هفته قبلش مفصل گفته بود: «در میانمار – هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت … مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند … توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست». خامنه ای به جز امروز، ۲۱شهریور۹۶ که اعلام موضع کرده و کشورهای اسلامی را دعوت به اقدام عملی کرده، دو بار دیگر هم درباره میانمار لب تر کرده وگفته آنجا مسلمان کشی می کنند. در سایت او از این موضوع بعنوان «مسئله میانمار» یاد شده ولی هیچ گاه گزارشی منتشر نشده که در این ۵سال که میانمار مسئله شده، جمهوری اسلامی جز «اعلام موضع»، چه «اقدام عملی» انجام داده است.
فارغ بودن جمهوری اسلامی از اقدام عملی در حالی ست که به تصریح «زید رعد الحسین، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل»، عملیات ارتش میانمار علیه مسلمانان، «پاکسازی قومی» است. بر مبنای همین گزارش هاست که سوئد و بریتانیا درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت برای بررسی موضوع میانمار کرده اند. بعید است شورای امنیت اقدام فوق العاده ای انجام دهد، به ویژه اینکه میانمار قبلا اعلام کرده پشتگرم به رایزنی های چین و روسیه است تا از صدور هر قطعنامه ای جلوگیری کند و اگر هم صادر شود، طبعا حمایت این دو به ویژه چین برای اجرایی شدن صورت نمی گیرد.
رهبر جمهوری اسلامی اشاره ای به این پشتگرمی ها نمی کند و به آنگ سان سوچی، رهبر ملی برمه حمله کرده و او را «زن بی رحم» خوانده است. اختیارات سوچی در مقابل ارتش میانمار چیزی ست شبیه اختیارات حسن روحانی در مقابل سپاه ولی اصل انتقاد از فعال نبودن او در قبال این کشتار، منطقی و موجه ست.
با این حال پرسش کلیدی تر این است که چرا با وجود اینکه خامنه ای می گوید مسئله میانمار یک مسئله سیاسی ست و روسیه و چین، نزدیک ترین متحدان میانمار هستند و خامنه ای بارها مستقیم و غیرمستقیم دولت روحانی را تشویق یا مجبور کرده که جای غرب، با این دو کشور روابط استراتژیک برقرار کنند، اکنون از این دو کشور برای فشار به میانمار استفاده نمی کند و جای آن با کشورهای مسلمانی صحبت می کند که طبق معمول توجه ای به ایده و نصایح او ندارند؟
در روزهای گذشته، مصطفی کواکبیان و الیاس حضرتی، دو نماینده مجلس به صراحت نوشتند «دوستى ما با روسیه و چین» نباید مانع از اقدام علمی شود ولی در ظاهر چنین شده است. علی مطهری، دیگر نماینده مجلس هم به اقدامات عملی ترکیه اشاره کرد و خیلی از اصولگرایان هم غمگین به تماشای سفر امینه اردوغان، همسر رئیس جمهور به میانمار نشستند و نوشتند ترکیه در حال ترمیم چهره خود در روزگار پسا داعش ست، بی آنکه بپرسند جمهوری اسلامی در حال ترمیم چهره اش برای کدام دولت است؟
اصولگرایان وفادار به خامنه ای در این ماجرا نه تنها تعریضی به چین نداشته اند که دکتر رضا سراج، تحلیل گر وابسته به سپاه در مقام توجیه چین برآمد و نوشت: « چین سعی داشته با تقویت حضور خود در میانمار، مانع از دستیابی آمریکا به تنگه مالاکا شود. در مقابل شورای آتلانتیک از طریق بنیاد اعطای دموکراسی و بنیاد سوروس، کوشید با طراحی و حمایت از «انقلاب زعفرانی» بوداییها در میانمار، حکومتی همسو با غرب را در این کشور روی کار بیاورد. کشتار مسلمانان میانمار مقدمهای برای راهاندازی جنگ بودایی-اسلامی و حضور تروریستها در این منطقه است تا شورای آتلانتیک بتواند، به بهانه مقابله با حملات تروریستی، به این منطقه وارد شده و آن را نظامی کند.»
نمونه این تلاش ها برای نسبت دادن همه چیز به غرب کم نبود و آش چنان شور شد که محمود صادقی، نماینده مجلس سه روز پیش در توییتر نوشت: «بخش خبری ساعت۲۱ سیما آسمان را به ریسمان بافت تا فاجعه کشتار مسلمانان میانمار را به آمریکا و اسرائیل ربط دهد! چرا؟!» واکنش اصولگرایان به محمود صادقی ساده و قابل پیش بینی بود. او را سخنگوی اسرائیل خواندند و صورت مسئله پاک شد؛ عین سخنرانی امروز رهبر.
از: ایران وایر