دکتر محمود عنایت، یکی از نامدارترین روزنامهنگاران ایران و مدیر مجله نگین، در هشتاد سالگی در گذشت.
محمود عنایت و برادر دوقلوی (توأمان) او، حمید عنایت در سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمدند. حمید عنایت، استاد نامی فلسفه و علوم سیاسی در سال ۱۳۶۱ با ایست قلبی درگذشت.
دو برادر تحصیلات ابتدائی را در مدرسه خاقانی شروع کردند و سپس از سال سوم ابتدائی به مدرسه سپهر رفتند. هر دو مدرسه از دبستانهای معتبر تهران قدیم بودند. آنها بیشتر تحصیلات متوسطه را در “دبیرستان فیروز بهرام” ادامه دادند.
محمود عنایت در دانشگاه تهران شروع به تحصیل پزشکی کرد و سرانجام در رشته دندانپزشکی فارغ التحصیل شد، اما به دلیل علاقه به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی هرگز به کار طبابت نپرداخت.
همکاری با “نیروی سوم”
محمود عنایت زمانی که تازه دیپلم گرفته بود، اولین مقاله خود را در سال ۱۳۳۰ در روزنامه “شاهد” ارگان “حزب زحمتکشان ملت ایران” منتشر کرد. در این زمان التهابات جنبش ملی شدن صنعت نفت، کشور را فرا گرفته بود و مقالات عنایت خواه ناخواه رنگ سیاسی با گرایش ملیخواهانه داشت.
“حزب زحمتکشان” از ائتلاف دو جناح شکل گرفته بود: جناح راست به رهبری مظفر بقائی که با محمد مصدق دشمنی داشت و جناح چپ به رهبری خلیل ملکی، که با قاطعیت از مصدق پشتیبانی میکرد.
به دنبال انشعاب در حزب زحمتکشان، خلیل ملکی و یارانش تشکیلات “نیروی سوم” را تأسیس کردند. محمود عنایت به هیئت تحریریه این جریان پیوست و در کنار کسانی مانند علی اصغر حاج سید جوادی، جلال آل احمد، محمدعلی خنجی، ناصر وثوقی و نادر نادرپور از نویسندگان اصلی “نیروی سوم” بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فعالیتهای نیروی سوم ممنوع و ارگان آن توقیف شد. برخی از فعالان این جریان سیاسی منشعب از حزب توده دستگیر شدند.
سالهای پس از کودتا برای دکتر محمود عنایت فرصتی بود تا به تحصیل دندانپزشکی ادامه دهد و مدرک بگیرد.
او بار دیگر از سال ۱۳۳۷ به روزنامهنگاری روی آورد و همکاری را با هفتهنامه “فردوسی” شروع کرد. او تا سال ۱۳۴۳ با این مجله همکاری داشت و دو سالی نیز، از ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ سردبیر آن بود.
محمود عنایت در سال ۱۳۴۴ امتیاز انتشار نگین را کسب کرد و آن را به یکی از وزینترین و مؤثرترین مجلات فرهنگی ایران بدل ساخت.
نگین، به ویژه در سالهای تسلط سانسور، تا انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷ نقش بارزی در زندگی روشنفکری ایران ایفا کرد.
“نگین” با این که به صورت نشریهای ادبی و فرهنگی منتشر میشد، بسیاری از مطالب اجتماعی و سیاسی را با زبانی محتاط و دید انتقادی بازتاب میداد.
نگین تا اردیبهشت ۱۳۵۹ انتشار یافت و پس از آن، ظاهرا به دلیل انتشار مقالهای از علی اکبر سعیدی سیرجانی، به محاق توقیف افتاد.
در نگین به ویژه سرمقالههای محمود عنایت جذاب بود که با عنوان “راپرت” منتشر میشد. در سال ۱۳۴۹ مجموعهای از “راپرتها” به انتخاب علی موسوی گرمارودی به صورت کتاب منتشر شد و به چند چاپ رسید.
محمود عنایت در سالهای پیش از انقلاب در روزنامه کیهان نیز مقالاتی خواندنی مینوشت که گزیدهای از آنها در سال ۱۳۵۴ در کتابی زیر عنوان “محاکمه استثنائی” منتشر شد.
مقالات عنایت با زبان ساده و جاندار و بیانی شوخ و نیشدار، معروفیت و محبوبیت زیادی پیدا کرده بود. هنر او در آن بود که پیچیدهترین مسائل اجتماعی و سیاسی را به
بیانی روشن و دلنشین بیان میکرد.
عنایت درباره سبک خود در جایی گفته است: «این روشی است که از قدیم و ندیم سابقه داشته است. طنز و هزل نوعی پوشش است در جوامعی که اظهار عقیدۀ صریح ممکن نباشد. بسیاری از حقایق تلخ و ناخوشایند را اهل قلم در پوشش طنز و تمثیل بیان کردهاند. تمثیل زمانی که با طنز و یا حتی فکاهیات توأم باشد تأثیر فراوان بر خواننده میگذارد.»
ترجمههای عنایت
محمود عنایت بر زبان انگلیسی تسلط داشت و در سالهایی که از کار مطبوعات دور افتاده بود، به ترجمه کارهای سیاسی و اجتماعی روی آورد. از ترجمههای او که با همان نثر ساده و گویا انجام گرفته است، میتوان به چند کتاب اشاره کرد:
کتاب “مهاتما گاندی و پیروان او” که نگاهی انتقادآمیز به سرگذشت پیشوای بزرگ هند است.
کتاب “کالبدشناسی چهار انقلاب” یا “از انقلاب مذهبی کرامول تا انقلاب سرخ لنین” که نگاهی تاریخی و تطبیقی به چهار انقلاب بزرگ تاریخ است: آمریکا، فرانسه، روسیه و انگلیس.
مجموعه مقالات سیاسی و اجتماعی “صدای مردم” از چند نویسنده نامی مغرب زمین.
و سرانجام کتاب “انسان در عصر توحش”، اثری پژوهشی به زبان ساده درباره زندگی انسانهای اولیه.
محمود عنایت در اواخر دهه ۱۳۶۰ برای معالجه بیماری قلبی از ایران خارج شد، نخست به اروپا رفت و سپس به امریکا مهاجرت کرد و در لس انجلس اقامت گزید.
او در مهاجرت تلاش کرد “نگین” را منتشر کند، اما توفیق چندانی نیافت.
محمود عنایت در سالهای گذشته با بیماری و ناتوانی روبرو بود. او بامداد پنجشنبه هفدهم ژانویه، برابر ۲۸ دی ماه، در کالیفرنیا درگذشت.
از: بی بی سی