خانواده ستار بهشتی در مصاحبه با “روز” اعلام کردند که پدر ستار در “صحت و سلامتی کامل” به گیتی پورفاضل وکالت داده و خواهان پی گیری و مجازات قاتل فرزندش شده است اما نیروهای امنیتی درصددند با زیر سئوال بردن سلامتی او، پرونده را مختومه کنند.
گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی گفت که از او با تهدید و فشار رضایت نامه گرفته اند و اکنون نیز میخواهند پدر ستار را از نظر سلامتی زیر سئوال برده و شکایت او و وکالت نامه اش برای پی گیری را بی اعتبار جلوه دهند تا پرونده بدون رسیدگی مختومه شود.
خانم عشقی همچنین از فشارهایی گفت که بر او و خانواده اش از سوی نیروهای امنیتی وارد شده و این روزها هم تشدید شده است، می گویند: “با هیچ رسانه ای مصاحبه نکنید، سکوت کنید، دیه بگیرید و دیگر پی گیری نکنید”.
ستار بهشتی، وبلاگ نویس ۳۵ ساله به گفته خانوادهاش، سه شنبه، ۹ آبان ماه در منزل مسکونیاش در رباط کریم بازداشت و۱۶ آبان ماه خبر مرگ او در زندان منتشر شد.در آن روز خانواده بهشتی در مصاحبه با رسانه ها اعلام کردند پلیس فتا از آنها خواسته برای فرزندشان قبر بخرند.
مرگ این وبلاگ نویس واکنش های بسیاری به دنبال داشت، کمیسیون امنیت ملی مجلس کمیته ای برای پی گیری تشکیل داد و مسئولان دستگاه قضایی نیز اعلام کردند که این مساله را پی گیری خواهند کرد، اما تاکنون و با گذشت سه ماه از جان باختن ستار بهشتی در زندان، نه تنها پرونده او مورد رسیدگی قرار نگرفته است بلکه برای خانواده وی هم مشکلات بسیاری به وجود آورده اند.
گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی پیش تر در مصاحبه با “روز” گفته بود که دستگاههای امنیتی میخواهند پرونده را مشمول مرور زمان و از ارسال آن به دادگاه جلوگیری کنند.
او توضیح داده بود: ۴ نفر را آوردند بازپرسی. البته بازپرس سه نفر را بیرون کرد و گفت قبلا از آنها بازجویی شده و یک نفر ماند و گفتند او عامل قتل است. البته بدین معنا نیست که سه نفر دیگر دخیل نبودند، آنها هم ستار را مورد آزار و ضرب و شتم قرار داده بودند، منتهی گفتند کسی که اثرات ضرباتاش بیشتر بوده این یک نفر است. او هم از مادر ستار تقاضای عفو کرد. متهمان از پلیس فتا هستند و الان درواقع مجرم کاملا برای بازپرس شعبه یک بازپرسی امور جنایی مشخص شده است. به گفته خودشان ابتدا ۱۰ نفر را بازداشت کرده بودند بعد گفتند ۷ نفر متهم هستند و در نهایت مجرم را معرفی کردند. حالا دیگر باید پرونده تکمیل و به دادگاه فرستاده شود تا من اجازه پیدا کنم پرونده را بخوانم، چون در این مرحله اجازه مطالعه پرونده را به من نمیدهند اما همچنان در ارسال پرونده به دادگاه تعلل میکنند.
اکنون اما مادر ستار بهشتی به “روز” میگوید: ۱۰ روزی پدر ستار ناپدید شد.اکنون پس از یافتن او می گویند از نظر سلامتی در وضعیتی نیست که وکالت نامه اش اعتبار داشته باشند یعنی رسما میخواهند وکالت نامه ای را که او به خانم پورفاضل برای پی گیری پرونده داده بی اعتبار جلوه دهند.
می پرسم: این ده روز پدر ستار کجا بود، اکنون وضعیت سلامتی او چگونه است و در این مدت چه اتفاقی افتاده است؟ مادر ستار بهشتی توضیح میدهد: قبل از کشته شدن ستار، کاملا سالم بود اما بعد از کشته شدن ستار دچار شوک شد.بعد او را در بیمارستان بستری کردیم و او در نهایت با سلامتی از بیمارستان مرخص شد. حالش هم خوب بود و در کمال صحت و سلامت به خانم پورفاضل وکالت داد تا به عنوان وکیل پرونده را پی گیری کند. بر پی گیری پرونده و قصاص قاتل ستار هم تاکید دارد. اما بعد ناپدید شد و از اوبی خبر بودیم تا اینکه از کلانتری اطلاع دادند او را یافته اند. گفتند که در ترمینال غرب او را یافته اند. نه توضیح دادند که این مدت کجا بوده و نه توضیح دادند که اصلا چرا ناپدید شده بود. البته قبل از ناپدید شدن پدر ستار، برخی از همسایه ها دیده بودند که چند نفر لباس شخصی با او در حال صحبت کردن هستند.
خانم عشقی می افزاید: الان هم او، ستار را یادش است و میداند که کشته شده. مدام هم می گوید ستار را کشتند و میخواهد که قصاص خون ستار گرفته شود.
می پرسم آیا تنها پدر ستار به خانم پورفاضل وکالت نامه داده بود یا اینکه شما و دیگر اعضای خانواده هم داده اید؟ مادر ستار بهشتی میگوید: خانم پورفاضل از طرف من و پدر ستار وکالت نامه دارد. مرا که قبل از اینکه حتی قاتلی معرفی شود یا در مظان اتهام باشد و همان زمان که مدعی می شدند مرگ ستار طبیعی بوده بردند زیر فشار و با تهدید و اجبار از من رضایت نامه گرفتند. حالا هم این ستاریو را سر پدر ستار پیاده میکنند که پرونده را مختومه کنند یا به هر حال نگذارند رسیدگی شود. در حالیکه من بارها اعلام کرده ام و باز هم میگویم رضایت نامه را با تهدید از من گرفتند. گفتند دخترت را می گیریم و من ترسیدم ستار دیگری کشته شود. ترسیدم سر دخترم هم همان بلا را بیاورند و رضایت نامه نوشتم اما آن رضایت نامه را قبول ندارم و میخواهم به پرونده رسیدگی کنند، دادگاه علنی بگذارند و قاتل بچه ام را مجازات کنند.
پیشتر گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی نیز در این زمینه به “روز” گفته بود: اصلا و ابدا آن رضایت نامه قابل استناد نیست. اولا خودشان میدانند پلیس فتا مقصر بوده و مجرم را هم به ما معرفی کرده اند.
دوما با زور و تهدید مادر ستار را به دفترخانه ای برده اند که او حتی شماره آن را هم نمیداند و از او رضایت نامه کلی گرفته اند. از سوی دیگر رضایت باید قائم به مجرم اصلی و مشخص باشد نه به صورت کلی. اگر مجرم اصلی بتواند از مادر ستار عفو و رضایت بگیرد آن چیز دیگری است؛هر چند حتی در آن صورت هم نمی توانند او را آزاد کنند و تنها یک درجه تخفیف به او میدهند چون از نظر جنبه عمومی جرم باید مجازات شود. نکته دیگر اینکه رضایت نامه ای که از مادر ستار گرفته اند ارزش قانونی ندارد چون به صورت کلی گفته است نسبت به پلیس فتا ادعایی ندارد. مگر او نسبت به همه اعضای پلیس فتا ادعا داشته؟ او خواهان مجازات قاتل فرزندش است. گذشته از همه اینها پدر ستار هم زنده است و او رضایت نامه کلی هم نداده است.
مادر ستار بهشتی هم اینک می گوید: میخواهند ماست مالی کنند. حتی همان قاتلی که به ما نشان دادند و او از ما تقاضای عفو کرد را هم نمی خواهند بیاورند دادگاه وگرنه چه دلیلی دارد که این همه تعلل کنند بعد هم چنین رفتاری با پدر ستار بکنند و بخواهند کلا وکالت نامه او را بی اعتبار کنند و بعد بگویند مادر ستار هم رضایت داده و تمام؟ خون بچه بی گناه من را میخواهند پایمال کنند؟ خون کدام بی گناهی پایمال شده که خون بچه من هم بشود؟ همانطور که ستار و ستارها رفتند و خون شان پایمال نشد خون ستار من هم روی زمین نمی ماند.
او اشاره میکند به گزارش مجلس درباره ستار بهشتی که به صورت سانسور شده از تریبون مجلس قرائت شد و میگوید: در تمام این مدت تنها علی مطهری بود که با ما دیدار کرد و ما هم همه چیز را گفتیم؛ از نحوه برخورد و ورودشان به منزل و دستگیری ستار تا همه اتفاقات و مسائل بعدی، تهدید ها، فشارها و کتک ها و اینکه نگذاشتند مراسم بگیریم تا فشارهایی که الان وجود دارد.
میپرسم در حال حاضر چه فشارهایی بر شما و خانواده تان اعمال می شود و دقیقا از شما چه میخواهند؛ اینکه پرونده را پی گیری نکنید؟ مادر ستار بهشتی میگوید: صد البته. مخصوصا که فشار می آورند و میگویند مصاحبه نکنید، حرف نزنید، سکوت کنید. بعد هم پیشنهاد داده اند که بیایید دیه بگیرید و تمام شود اما من همیشه گفته ام و باز هم میگویم دیه نمیخواهم، دادگاه را به صورت علنی برگزار کنند، قاتل را محاکمه کنند و حکمی عادلانه صادر کنند. این تنها چیزی است که ما میخواهیم.
خانم عشقی سپس می گوید: ما پی گیری میکنیم به امید روزی که هیچ زندانی نباشد، که هیچ زندانی ای هم نباشد که شکنجه شود و زیر شکنجه کشته شود. پی گیری میکنیم به امید روزی که هیچ ستاری زیر شکنجه پر پر نشود.
از: روز