در روزهای منتهی به روز دانشجو، گروههای دانشجویی در دانشگاههای مختلف در اعتراض به سیاستهای دولت در عرصه آموزش عالی تجمع کردند. همزمان ۳۲ شورای صنفی دانشگاههای ایران نیز به مناسبت روز دانشجو، بیانیهای منتشر کردهاند که در آن مطالبات صنفی خود را مطرح کردهاند.
در حوالی روز دانشجو، دانشجویان با در دست داشتن پلاکاردهایی به اجباری شدن شهریه، لزوم پایبندی دولت به وظایفش در آموزش عمومی و عالی، بیکاری، فقر، تبعیض جنسیتی و فشار در خوابگاههای دختران پرداختند. شعارهایی مثل «دانشگاه پولگردان تضعیف زحمتکشان»، «دانشگاه پادگان بود، بانک هم شد»، «از پذیرش دانشجویان بیپول معذوریم». مهر ماه هم دانشجویان در تجمعی پرجمعیت شعار میدادند: «آموزش کالایی، حماقت اجرایی» و «میگه برو از ایران، اینجا تو رو نمیخواد.»
دانشجویان به واگذاری بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی، خصوصیسازی و گرانسازی خدمات اجتماعی، تشدید سازوکارهای کنترلی بر مبنای انواع و اقسام تبعیضهای اجتماعی و نظارتهای امنیتی اعتراض دارند. آنها میگویند سیاستهای خصوصیسازی در عرصه آموزش عالی باعث فشار اقتصادی مضاعفی بر دانشجویان شده است. برخی ناچارند میان انجام تکالیف و کار در شرکت، یکی را انتخاب کنند یا برای تامین هزینه کتاب، غذا و خوابگاه در «شرکتهای هرمی» مشغول به کار شوند. برای دانشجویان دسترسی به تحصیلات دیگر بر پایه توانایی نیست، بلکه به «توانایی پرداخت» وابسته شده است.
دانشجویان همچنین دلایل مسوولان را برای این تغییرات اقتصادی باور ندارند. مسوولان «کمبود منابع» را دلیل این تغییرات میدانند اما دانشجویان به فراوانی رستورانهای خصوصی و ساخت طبقهای بالای دانشکده برق و هزینههای مربوط به آنها اشاره میکنند.
در بیانیه شوراهای صنفی دانشگاههای ایران همچنین به تغییراتی اشاره شده که این خصوصی سازی در تغذیه دانشجویان به وجود آورده است. به عنوان نمونه ساخت رستورانهای خصوصی در برخی از دانشگاهها و افزایش قیمت غذا باعث «کاهش کیفیت تغذیه عمومی» دانشجویان شده است. از سوی دیگر واگذاری خوابگاهها به بخش خصوصی نیز باعث بالا رفتن این هزینه نیز شده است. در حالیکه به گفته دانشجویان، به وضعیت خوابگاهها از نظر کیفی نیز رسیدگی نمیشود.
شوراهای صنفی دانشگاهها در عینحال سیاستهای دولتهای اخیر را در نسبت با معلمان، کارگران، پرستاران، مسکن نیز پرداخته و به افزایش چشمگیر مدارس غیرانتفاعی و همچنین «کالاییسازی» آموزش اعتراض کردهاند. مسالهای که به حوزه آموزش عالی هم رسیده است. در این بیانیه آمده: «در دهههای اخیر، دولتها هر چه بیشتر از حمایتهای اقتصادیِ خود از دانشگاهها کاستهاند. در برنامهی پنجم توسعه – دستپُختِ دولت «مهرورزی»– وظیفهی احداث و تأمین خوابگاه برای دانشجویان از دوش دولت برداشته شده است. در کنار پولیسازی و گرانسازیِ خدمات رفاهی، برخورداری از پُشتیبانی مالی نیز برای دانشجویان دشوار و دشوارتر شده است. در شش سال اخیر، در این زمینه سنگ تمام گذاشتهاند: با دانشجویانی که از تسهیلات و وام استفاده کردهاند، همچون بدهکار بانکی برخورد میشود.»
طبق این بیانیه هدف از اجرای چنین سیاستهایی تبدیل دانشجویان به «نیروی کار ارزان» یا حتی «رایگان» است. مهمترین مصداق آنها برای این ادعا، طرح کارورزی است که در دولت دوازدهم پیگیری میشود. طرحی که دانشجویان آن را طرح «بیکاریورزی» میخوانند. دولت یازدهم در روزهای پایانی خود به منظور کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال «برنامه اشتغال فراگیر» را به اجرا گذاشت. یعنی فارغالتحصیلان دانگشاهی به عنوان «کارورزی» بدون تعهد کارفرما به استخدام در بنگاهها و شرکتهای تولدی و خدماتی مشغول شوند. این طرح مورد انتقاد فعالان مدنی و دانشجویی قرار دارد و بیش از ۴۶۰ اقتصاددان و کنشگر بیانیهای در این خصوص منتشر کرده بودند.
محمد شریفیمقدم، فعال دانشجویی دلایل جهت گیری اقتصادی اعتراضات دانشجویی را فشارهای همهجانبه در عرصه خصوصیسازی و کاهش وظایف دولت در آموزش عالی، می داند. به گفته او دولت حسن روحانی در اجرای سیاستهای دولت پیشروی داشته است اما در ارایه خدمات رفاهی عقب نشسته است: «دولت در عرصه سیاسی از دانشگاه عقبنشینی نمیکند. همین الان برای انتشار یک مطلب یا بیان هر حرفی، سیطره امینتی و تیغ سانسور وجود دارد. اما در عرصه اقتصاد از وظایف خود عقبنشینی کرده است. چه در سطح آموزش عالی و چه عمومی.»
به گفته او آمار غیررسمی دانشکده فنی نشان میدهد که «۹۰ درصد دانشجویان» در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کردهاند: «ما شاهد حذف فرودستان از آموزش عالی و تغییر طبقاتی در دانشگاه هستیم. از طرفی در سطح انتقال از آموزش عمومی به آموزش عالی، الان بستههای آموزش کنکور از ۳ میلیون تا ۱۰ میلیون تومان به فروش میرسد. صدا و سیما از ۲۸ کانال استانی و شبکه یک برنامهای با اسم «حرف آخر» پخش میکند که معلمی یک سوال را با راهحل خاص کنکور به راحتی حل میکند و آخر برنامه شماره تلفن مشاوره رایگان را اعلام میکند. این مشاور کارش هدایت مخاطبان برای خرید بستههای آموزشی چند میلیون تومانی است.»
همین مسایل باعث شده که به تعبیر برخی از فعالان دانشجویی، مطالبات این صنف بیشتر به سمت مسایل اقتصادی بگراید. از طرفی فشارهای امنیتی و ساختار تشکلها هم به گفته شریفیمقدم، دانشجویان را از عرصه سیاست دور کرده است: «ما برای یک تجمع هم با مسدود شدن کانالهای ارتباطی میان دانشجویان مواجهیم. یعنی حتی اجازه نمیدهند صدای ما به دانشجویان هم برسد. رسانهای نداریم و زیرپا گذاشتن قانون مثل اصل ۳۰ قانون اساسی که به آموزش رایگان اشاره دارد به شکایت نمیرسد، احضار و سانسور و فضای امنیتی در جریان است.»
او همچنین معتقد است تشکلهای دانشجویی مثل انجمن اسلامی دیگر پذیرای فعالیتهای سیاسی دانشجویان نیست: «فعالیت در تشکلهای قدرتساخته اخته است. مثل انجمن اسلامی. مدیریت تشکلهای ما از بیرون دانشگاه تعیین میشود. تشکلاتی ضعیف که دانشجویان در آن فعالیت نمیکنند. من دانشجو احساس میکنم صرفا ابزاری هستم برای پررنگ شدن فلان شخصیت سیاسی که قرار است در دانشگاه سخنرانی کند. این تشکلات دیگر میان دانشجویان اقبالی ندارند.»
یکی دیگر از اعتراضهای پررنگ دانشجویان در سالهای اخیر به مقررات خوابگاههای دختران برمیگردد. در پلاکاردهایی هم که در دستان دانشجویان در تجمعات اخیر دیده میشود، یکی از شعارها رفع تبعیض جنسیتی عنوان شده است. یکی از مهمترین مقررات که تبعات بسیاری برای دانشجویان به همراه دارد، کنترل ساعت رفت و آمد آنها است. دانشجویان دختر طبق همین مقررات مجبورند حداکثر ساعت ۹ شب به خوابگاه برگردند. در صورتی که زمان از این ساعت بگذرد، مسوولان خوابگاه با خانواده دختران تماس میگیرند و باعث نگرانی آنها میشوند. آنها بعد از ساعت ۹ شب نمیتوانند در کتابخانه بمانند یا به کافهای بروند. همانطور که دانشجویان معترض میگویند این «نگاه قیم مآبانه» به دختران دانشجو آزار روحی برایشان به همراه دارد. حجاب اجباری در محوطه خوابگاه دختران هم یکی دیگر از مشکلات آنهاست. مسالهای که برای آنها «تجاوز به حریم خصوصیشان» تفسیر میشود و بارها خواستار برداشته شدن بنر «عفاف و حجاب» از مقابل در ورودی خوابگاه شدهاند. خواسته های قدیمی که برای مسئولان دانشگاه طبیعی به نظر می رسند ولی کماکان برای دانشجویان غیرطبیعی هستند.
از: ایران وایر