“هولباخ” فیلسوف شهیر آلمانیِ ــ منتقد خرافات دینی ــ زمانی در یکی از نوشته های خود ؛ در جستجوی منشاء گسترش اوهام و خرافات دینی نوشته بود : معلوم نیست که آیا بسته بودن چشم و گوش مردم را باید بیشتر تحسین کرد یا بی چشم و رویی کسانی را که فریب شان میدهند . این گفته هولباخ امروزه سئوال و ابهام جدی روی میز ما ایرانیان میباشد . چه کسی مقصر دریای بیکران اوهام و خرافات موجود در جامعه ایران است ؟ مردم چشم و گوش بسته یا آنهائیکه از سادگی و اعتماد مردم استفاده کرده و مردم را خرافات زده کرده اند؟
در گذشته هم خرافات و خرافه پرستی وجود داشت ؛ زیاد هم بود ولی هیچوقت دامنه آن ؛ چون امروز وسیع و گسترده نبود. کافی است کمی با دقت و دلسوزی بیشتر به تصاویر منتشره در فیس بوک و یوتیوپ ؛ از مراسم استقبال گسترده و باور نکردنی پیر و جوان ایرانی ــ مردمی غرق در فقر و سیه روزی که استبداد دینی خنده و شادی را در چهره و دل هایشان جراحی کرده است ــ از ضریح امام سوم شیعیان به هنگام عبور از شهرهای خوزستان توجه کنید تا ؛ به عمق و ابعاد این فاجعه پی ببرید . آیا آخوندها و نظام دینی حاکم ؛ خرد و دانش مردم ایران را چون دیگر سرمایه های ملی این سرزمین نابود کرده و به یغما برده اند ؟ و آیا از جمله دلایل ماندگاری و تداوم حاکمیت فساد و تباهی آخوندها ــ این همه سال ــ ترویج همین خرافات دینی ــ که آخوندها در این سی و چند سال هم بر دامنه آن افزوده اند ــ نمی باشد ؟ و ……. ؟؟؟؟؟؟
اما منشاء خرافات هر چه که باشد ؛ سادگی مردم یا بی چشم و روئی و وقاحت آخوندی و عمله و اکره استبداد دینی ؛ روشن است که با حاکمیت این نظام و سلطه آخوندها بر فرهنگ و اخلاق جامعه ؛ درب گند چاله خرافات و اوهام پرستی با شدت و سرعتی بسیار بیشتر از گذشته ؛ بسوی مردم ایران باز گردیده است.
همچنین روشن است که این رژیم با سوء استفاده از باور دینی مردم ؛ با هدف تخدیر جامعه و جوانان کشور و با هدف جلوگیری از گسترش اعتراضات و نا رضایتیها ــ بخاطر ناتوانی و بی لیاقتی سردمداران رژیم و رواج دزدی ؛ دروغ ؛ فساد و تباهی مبان آنان ــ در ابعادی بسیار گسترده تر از سابق ؛ به خرافه پرستی ؛ فالگیری ؛ دعا نویسی و فال بینی ؛ روضه خوانی ؛ تعزیه گردانی ؛ امامزاده پرستی و …… دامن زده است.
سالها پیش خمینی در باره ضرورت استفاده از این حربه ها و نیاز استبداد دینی به روضه ؛ تعزیه و گریه برای تداوم حکومت دینی ….. ( در نیمه آبان ۵۹ ) در جمع عده ای از وعاظ گفته بود : امروز ما به مجلس تعزیه و روضه خوانی بیشتر از گذشته احتیاج داریم …….. ما ملت گریه سیاسی هستیم ؛ ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می کنیم و خرد می کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ( اسلام اسم مستعار حکومت دینی بود ) ایستاده است.
اما از طرف دیگر مردم و بطور خاص اقشار فرو دست جامعه از طرفی برای کسب آرامش روح و فرار از واقعیت دشمن سر سختی که خود را در مقابله و سرنگونی اش ناتوان می بینند و از طرف دیگر شرمسار و تحقیر شده از سازش با وضعیت مشکل و رنجبار کنونی به دعا ؛ نذر و نیاز و یاری جستن از امامزاده ها و ….. توسل می جویند .
بر اساس آمار رسمی سازمان اوقاف و امور خیریه ــ اعلام شده در روزنامه های رسمی کشور ــ ؛ در ایران بیش از ۸۰۰۰ ــ بجز امامزاده هائی که بوسیله سازمان اوقاف شناسائی و ثبت نشده و مستقلا” اداره و بهره برداری میشوند ــ امامزاده وجود دارد که زیر نظر سازمان اوقاف قرار دارند . رئیس سازمان اوقاف مستقیما” توسط شخص ولی فقیه منصوب میشود . حیدر مصلحی وزیر کنونی اطلاعات رژیم ؛ پیشتر ریاست این سازمان را بعهده داشت.
سایت ” سیاست نامه ” اول مرداد ۱۳۹۰ نوشته بود : در ۳۰ سال گذشته بطور میانگین ۳۰۰ امامزاده در سال ــ یعنی روزی تقریبا” یک عدد امامزاده ــ بر تعداد امامزاده های کشور افزوده شده است . این سایت اضافه کرده است : تعداد امامزاده ها در اوایل انقلاب ۱۵۰۰ تن بوده که متأسفانه به ۱۰ هزار و ۵۰۰ تن افزایش یافته است.
باین ترتیب ؛ در حالی ایران به کشور امامزاده ها تبدیل شده است که نه در دوران حیات امامان ؛ امامان زیادی در ایران زندگی میکرده است و نه هم منسوبان و وابستگان به شیعه در آن دوره چندان در ایران فعالیت داشته اند . با این حال بدلیل باور قلبی و گسترده مردم به این امامزاده ها ؛ مطابق آماری که وابستگان رژیم در خبرگزاریها ارائه داده اند ؛ فقط در عرض یک سال ــ یعنی در سال ۸۹ ــ بیش از صد میلیون نفر زائر به امامزاده ها مراجعه داشته است.
مطابق این آمار و با توجه به حجم مراجعات می توان گفت ؛ امامزاده ها بکی از مهمترین منایعِ درآمدیِ بی حساب و کتاب آخوندها میباشد . و درآمدهای سرشار از این راه ؛ بدون هیچگونه نظارتی در اختیار ولی فقیه و سایر روحانیون قرار می گیرد . یعنی علاوه بر سلطه و غارت همه ثروت های ملی و درآمدهای کشور توسط نظام دینی ؛ آخوندها به قوت لایموت و رزق و روزی اندک مردم هم رحم نکرده و آن را از طریق این امامزاده ها صاحب می شوند.
غلامعلی جعفر زاده نماینده مجلس از رشت : درآمدهای اوقاف ( که شامل درآمدهای امامزاده ها نیز می شود ) جزء درآمدهای دولت بحساب نمی آید (یعنی به جای محاسبه شدن در ثروت های عمومی کشور ؛ به جیب ولی فقیه و دار و دسته روحانیون می رود ) و دیوان محاسبات نیز بر این درآمدها نظارتی ندارد .
احمد شرفخانی معاون سازمان اوقاف : امامزاده ها در ۹ ماه گذشته ۵۱ میلیارد تومان درآمد داشته اند
به ۹ هزار و ۱۹۲ امامزاده است که ۱۵ در صد آن صرف بقعه ” می شود . وی در ادامه گفت امامزاده ها روزانه ۱۸۰ میلیون تومان درآمد دارند . البته آقای شرف خانی حاضر نشد از درآمد واقعی یک میلیون و ۲۰۰ هزار ” رقبه ” ؛ ۱۲۷ هزار ” موقوفه ” ؛ هشت هزار و ۱۵۱ ” بقعه ” و بیش از ۱۰ هزار امامزاده که زیر نظر سازمان اوقاف اداره می شوند ؛ اطلاعات دقیقی بدهد .
با این حال علیرغم سود بری گسترده آخوندها از قِبل این امامزاده ها ؛ علما و آیت الله ها بعضا” از افزایش کنترل نشده تعداد آنها ؛ ابراز نارضایتی نموده و آن را باعث بی آبروئی و بی اعتبار شدن خود قلمداد می کنند . افزایش بی رویه امامزاده ها در این سالها به حدی بوده است که آخوند مکارم شیرازی در ۴ آبان امسال گفته بود : یکی از نتایج زیانبار امامزاده سازی ؛ ضعیف شدن اعتقادات مردم است . مکارم شیرازی خوب میداند که ضعیف شدن اعتقادات مردم یعنی ؛ عاقل شدن مردم و عاقل شدن مردم یعنی تخته شدن دکان ترویج خرافات دینی و دین فروشی آخوندها .
از مراکز دینی دیگری که برای کلاشی و کلاه برداری دینی و به تازگی به عنوان محلی برای بسیج ــ لباس شخصی و مزدوران سرکوبگر برای سرکوب اعتراضات مردم ــ مورد استفاده آخوندهای دین فروش قرار میگیرد مساجد می باشند . مطابق آماری که در سال ۸۹ از طریق روزنامه های رژیم انتشار یافته است ؛ در سراسر کشور بیش از ۶۰ هزار مسجد وجود دارد که از این تعداد ؛ ۲۰۰۰ عدد آن در تهران می باشد ــ مطابق این آمارها و بر اساس جمعیت ۷۵ میلیونی ایران ؛ در ایران به ازاء هر ۱۲۵۰ نفر یک مسجد وجود دارد ــ با این حال معمولا” مقامات رژیم از تعداد کم مساجد در کشور گلایه دارند .
محمد ایازی سخنگوی شهرداری تهران با توجه به گلایه مقامات رژیم از کمی تعداد مساجد در تهران گفته است یاید به ازاء هر ۲۰۰ خانوار یک مسجد وجود داشته باشد . وی در مراسم واگذاری ۷۲ قطعه زمین بیاد ۷۲ شهید کربلا برای ساختن مساجد در تهران ؛ از ساخت ۷۲ مسجد در ۱۲ منطقه تهران خبر داده و گفته است : ابتدا ۴۰۰ مسجد به گلدسته و مناره مزین می شود و از پخش اذان در ۷۵۰ نقطه سطح شهر تهران خبر داده و همچنین گفته است ؛ تمام این فعالیت ها محدود بر مدار روحانیت خواهد بود .
فرشاد حیدری مدیر عامل بانک ملی : این بانک ۱۰۰ مسجد با صرف هزینه ای بالغ بر ۶۰۰ میلیارد ریال در مناطق فاقد مسجد و دارای جمعیت مناسب احداث میکند .
محمد بنیادی مدیر کل قرآن ؛ نماز و عترت آموزش و پرورش : اعتباری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان برای مدارس قرآنی در نظر گرفته شده و تا سال آینده تعداد مدارس قرآنی به ۵۰۰ هزار میرسد . در حال حاضر ۱۰ هزار مدرسه قرآن در شیفت عصر و یک هزار ۳۳۲ مدرسه در شیفت صبح فعالیت می کنند .
ساختن این همه مساجد و مدارس قرآنی ؛ آنهم با بهترین و گرانبها ترین مصالح ساختمانی و بیشترین هزینه ها ــ که هزینه ساخت آنها یا از ثروت عمومی مردم ایران توسط دولت و یا از رزق و روزی گرسنگان و پا برهنگان اجتماع تأمین می شود ـ در حالی است که در سراسر ایران ۸۲۱ بیمارستان وجود دارد و بسیاری از مدارس ایران چند شیفته کار می کنند و عاری از امکانات اولیه ضروری می باشند ــ که تقریبا” تمام آنها نیز در زمان پهلوی دوم ساخته شده است ــ ؛ یعنی تقریبا” برای هر ۱۰۰ هزار نفر ایرانی فقط یک بیمارستان در کشور وجود دارد .
احمد شرف خانی: بر اساس مصوبه جدید مجلس ؛ دولت باید بودجه ای برای بقاع و مساجد اختصاص دهد که تاکنون اینکار انجام نشده است . دولت حدود ۱۵۰ میلیارد تومان به مساجد و ۲۹میلیارد تومان به امامزاده ها بدهکار است.
امّا امامزاده ها چگونه بوجود آمدند و پروسه پیدایش و گسترش امامزاده ها در ایران چگونه بوده و نقش رژیم آخوندی در رونق و تقدس بخشی به این امکان چه بوده است ؟
بعد از شکست و ناکامی سیاسی و نظامی امام سوم شیعیان ــ حسین ابن علی ــ در جریان قیام حماسی و فداکارانه کربلا ؛ سایر امامان شیعه بکلی ایده دست یابی به قدرت سیاسی را به کناری نهاده و بدون هیچ تلاشی برای تصاحب قدرت سیاسی در صلح و سازش با خلفای وقت بکار فرهنگی و تربیت معنوی پیروان خود همت گماشتند.
یعنی امامت شیعه از آن پس در صلح و بیعت کامل با خلفای دوران خود و بدون هیچ برنامه مبارزاتی و هیچگونه تلاش سیاسی برای رسیدن بقدرت ؛ بکار فرهنگی گسترده ای در راستای تدوین احکام فقه شیعه و قوانین شریعت ؛ معنویت سازی پیروان خود و ایجاد نهاد روحانیت شیعه اقدام می نمودند.
از طرف دیگر اما ؛ فشار های مستمر توده های ملتهب و ناراضی شیعه که طالب قیام علیه خلفای دوران و خونخواهی شهدای کربلا بودند ــ و از امامان توقع برخورد قاطع تری داشتند ــ و آگاهی امامان شیعه از این نارضایتی شیعیان ؛ باعث شد که امامان برای رهائی از این فشار شیعیان ؛ مقوله ظهور منجی ــ که بطور پراکنده در همه ادیان ابراهیمی وعده آن داده شده ــ را در دستور کار قرار داده و تئوریزه نمایند و با تبلیغ گسترده و با تبلیغات گسترده در این مورد و از جمله با توضیح درمورد اجر و پاداش منتظران ” ظهور ” ــ قائمی که به خونخواهی شهدای کربلا قیام خواهد کرد ــ ؛ سعی نمودند از فشار شیعیان بکاهند.
امّا این تناقض سیاسی درونی میان سر و بدنه شیعه ــ امامان خواستار صلح و سازش و بدنه شیعیان طالب قیام علیه خلفا ــ که همچنان ادامه داشت ؛ لاجرم به تناقض در عقیده میان آنان راه برده و صفوف شیعیان را ضعیف و پراکنده می نمود ؛ بطوریکه با فوت هر امام شیعه ؛ انشعاب و پراکندگی بیشتری در صفوف آنان ایجاد می شد و هر بار عده ای از شیعیان بزیر پرچم امامی که شجاعتر و قاطع تر بود ؛ می رفتند.
علیرغم این وضعیت اما ؛ امامان شیعه کماکان مسیر سازش و بیعت با خلفا را دنبال کرده و سعی میکردند با وعده ظهور قائم منتقّم ؛ شیعیان را مجاب و از فروپاشی و تشتت بیشتر در صفوف آنان جلوگیری نمایند.
امام ششم شیعیان ــ امام جعفر صادق ــ در جواب یکی از اصحاب خود که از ظهور مهدی نا امید شده بود و سئوال می کند پس قائم چرا ظهور نمی کند میگوید : ” یخاف القتل ” یعنی از کشته شدن می ترسد ( علل الشرایع از کتاب شیخ صدوق ) . معنی حرف امام ششم این است ؛ قائم و نجات دهنده ای که قرار است بیاید و نسل طالم و ستمگر را از روی زمین بر چیند و انتقامِ گرفته نشدهِ خون همه شهدای تاریخ را باز ستاند ؛ از ترس کشته شدن نمی آید.
همین امام ضمن رد کردن دعوت سردار ایرانی ” ابومسلم خراسانی ” برای قیام علیه خلفای وقت و عدم همکاری و تائید نکردن وی ؛ به او می گوید: ” زمانه ؛ زمانه ما نیست ” . و بشکلی عدم تمایل و نارضایتی خود از قیام برای کسب قدرت سیاسی را بیان می کند.
یعنی در واقع توسل امامان شیعه به حریه ” ظهور ” از سر ناچاری و برای توجیه بیعت با خلفای وقت و جلوگیری از تلاشی صفوف شیعیان بوده است . امام هفتم شیعیان ( موسی کاظم ) در روایتی میگوید : شیعیان دویست سال است که با آرزوها تربیت شده اند . وقتی دو تن از صحابه این امام از وی سئوال می کنند چرا امامان ؛ زمان مشخص برای ظهور قائم نمی دهند وی در جواب می گوید : اگر به ما بگویند این امر ــ ظهور ــ جز تا دویست و یا سیصد سال ممکن نمی شود ؛ دلها سخت می شود و بیشتر مردم از اسلام بر میگردند.
در چنین پروسه متناقض و پر ابهامی که پیروان امامان شیعه هر روز از روز پیشتر پراکنده می شدند ، امام هشتم شیعیان ــ امام رضا ــ به ولیعهدی ” مأمون ” خلیفه جنایتکار عباسی در خراسان برگزیده میشود . اگر چه قبول ولیعهدی مامون توسط امام رضا یک نقطه عطف سیاسی و اعتقادی برای شیعیان مسأله دار نسبت به خط فکری امامان شیعه محسوب میشود ؛ ولی به دلیل موقعیت سیاسی امام هشتم در دربار خلیفه عباسی و دور بودن خراسان از بغداد و بصره مراکز قدرت خلفای اموی و عباسی ؛ ایران و بخصوص منطقه خراسان به جایگاهی امن و بی خطر برای شیعیان تبدیل می گردد.
با ورود امام رضا ــ در آغاز قرن سوم هجری ــ به خراسان و انتخاب وی به ولیعهدی مأمون ؛ بساری از بستگان امام هشتم و امام هفتم و گروههای دیگر شیعه ــ که در معرض فشار و بد رفتاری خلفای وقت قرار داشتند ــ بایران روانه می شوند . در کتاب ” کنز الانساب ” نوشته شده است : ۱۲۶۷۳ نفر از بستگان امام هشتم در چند کاروان از جمله کاروانی به سرپرستی احمد بن موسی برادر امام هشتم و کاروان دیگری به سر پرستی حضرت معصومه راهی ایران می شوند.
امّا از آنجا که انتخاب امام هشتم به ولیعهدی از طرف مأمون خلیفه عباسی یک تاکتیک سیاسی برای تقویت موقعیت خود در مقابل رقبایش بود ؛ بعد از استفاده از دوره سه ساله ولیعهدی امام هشتم ــ جلب حمایت شیعیان ایران ــ و تثبیت موقعیت خود ؛ دیگر وجود امام هشتم زائد و دردسر آفرین بود ؛ بنابراین وی توسط مأمون مسموم شد و بعد از آن ؛ مخالفت با شیعیان دوباره از سر گرفته می شود.
با مرگ امام هشتم و شروع دور جدید مخالفت ها و فشارهای در بار خلیفه و مأموران وی بر علیه شیعیان و پیروان امام ؛ بناچار آنان در شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز ؛ اصفهان ؛ گیلان و مازندران فراری و آواره شده و در این شهرها اقامت گزیدند . و بعد ؛ با مرگ هریک از آنان در این در شهرها مخفیانه امامزاده و زیارتگاهی در محل دفن ؛ بنام وی بر پا شده است . اینگونه بود که امامزاده ها در ایران دائر گردیدند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده گشت.
روزنامه تابناک وابسته به محسن رضائی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته است : اصفهان بدلیل شرایط آب و هوائی و تعداد مناطق روستائی یکی از پر امامزاده ترین استانها کشور بعد از استان های شمالی محسوب می شود ؛ بطوریکه تنها در یکی از شهرستانهای این استان بنام ” خوانسار ” حدود ۵ امامزاده وجود دارد که ۲ تای آن در سال ۸۸ بنا شده اند.
آخوندها به برکت همین امام زاده ها و تقدس امامان شیعه است که توانسته اند ؛ بیش از سی سال با سوء استفاده از اعتماد و اعتقاد دینی مردم بر آنها حکومت کنند و گرد مرگ و نیستی بر مردم و کشور ما بپراکنند . علما و روحانیون خوب میدانند هر گونه کاهشی در تقدس امامان و امامزاده ها ؛ کاهش موقعیت اجتماعی آنها را بدنبال دارد . بنابراین تا می توانند با تقدس زائی برای امامان ؛ تنور امام و امامزاده پرستی را گرم نگه میدارند.
در آخر اینکه مذهب شیعه:
۱ ــ بدلیل ادعای زنده بودن ــ ولی غایب بودن ــ یکی از امامان اش ــ امام دوازدهم ــ قلمروئی مبهم ؛ مغشوش و راز آلود یافته است . آخوندها با فریب و دغلکاری در این عرصه و قلمروی پر راز و افسانه ای ؛ تا توانسته اند ــ برای رونق دکان دینداری خود ــ به ترویج خرافات ؛ امام زاده سازی و امام زاده پرستی دامن زده اند.
۲ ـ باز هم بدلیل همان زنده و غایب بودن آخرین امام شیعه ؛ شیعه مذهبی نا تمام است . باعتقاد شیعیان با ظهور مهدی موعود ــ امام دوازدهم ـ و صدور پیام های نهائی تشیع ؛ این مذهب به کمال و بلوغ نهائی خود میرسد . این ناتمامی مذهب شیعه ؛ دست علما و متولیان این مذهب را برای هر نوع جرح و تعدیل و دخل و تصرف در آن باز گذاشته شده است . و باین علت است که روحانیون شیعه توانسته اند ؛ موضوع امامزاده ها در مذهب شیعه را به بخشی جدائی ناپذیر از این داستان ناتمام تبدیل کنند.
امیدوارم و آرزو میکنم در صورت واقعی بودن و ظهور امام مفروض ؛ نقطه پایانی بر فقه و شریعت آخوندی گذاشته شود ؛ دکان خرافه ؛ اوهام و امامزاده بازی تخته شود و سر انجام اینکه بساط دین فروشی آخوندها برای همیشه بر چیده شود.
07.۰۲.۲۰۱۳