ا
خواستهای مشترک و مشی سیاسی جمهوری خواهان ایران در این مرحله کدامند؟
برای ایجاد ائتلافی بین نیروهای ملی، دمکراتیک، چپ دمکراتیک و جمهوریخواه ایران نیاز به تدوین مرکزیترین خواستها و مشیهای سیاسی در این مرحله از جنبش دمکراتیک ایران داریم. قصد این نوشته پرداختن به این دو مسئله است. من در این نوشته چهار خواست مرکزی و چهار مشی سیاسی مسالمتآمیز را مطرح ساخته و از همه نیروهای دمکراتیک دعوت میکنم که در این بحث شرکت نموده و آرا و نظراتشان را بیرونی کنند.
۱. حکومت باید دست از انتخابات مهندسی شده بردارد و با لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان انتخابات آزاد به مانند همه کشورهای آزاد جهان بر گزار گردد. برای این امر مطبوعات و احزاب باید آزاد باشند. برای آغاز چنین پروسهای از هم اکنون باید حق اعتراض مسالمتآمیز مردم احترام گذاشته شده و ترتیبی داده شود که مردم دست به اعتراض بزنند و حقوق خود را طلب کنند. دستگاه اداری ولی فقیه باید دست از مداخله در کارهای دولت بردارد و تا برگزاری انتخابات آزاد و ایجاد یک پارلمان قدرتمند راه برای برگزاری همهپرسی برای مشخص کردن جایگاه دستگاه دین هموار شود.
۲. همه زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شوند. از همه آنها دلجوئی شده و به آنها غرامت پرداخت شود. حجاب نباید اجباری باشد و زنان باید حق داشته باشند که خود انتخاب کنند که حجاب داشته داشته یا نداشته باشند. قوه قضائیه که باید وظیفهاش دفاع از حقوق مردم باشت به بزرگترین عامل سرکوب مردم تبدیل شده است. سران این قوه بیش از همه به ملت ظلم نموده و به مرکز همه دزدیها و اختلاسها تبدیل شدهاند سران قوه باید برکنار شوند. دادگاههای انقلاب یک نهاد غیرقانونی، ضد مردم است و مسئولیت بیشتر اعدامها را به عهده دارد. این دادگاهها باید منحل شود و بودجه آن در اخیتار قضات مستقل قرار گرفته تا اختلاسگران و دزدان حکومتی را دستگیر نموده و اموال به سرقت رفته را به بودجه عمرانی کشور تخصیص دهند.
۳. جمهوری اسلامی باید در مناسبات با دیگر کشورهای جهان، ایدیولوژی را اساس قرار ندهد و با همه کشورهای جهان مناسبات عادی بر قرار کند و قبل از همه مناسبات با آمریکا را برقرار سازد و دست از مداخله در دیگر کشورها بر دارد و به جای عامل بیثباتی در خاورمیانه به همراه سازمان ملل به امر ثبات بخشی در خاورمیانه کمک برساند.
۴. همه بینادهای رنگارنگ که زیر نظر نهاد ولایت فقیه و نهادهای نظامی و مذهبی هستند و مالیات نمیپردازند به بخش خصوصی و دولت محول شوند و مالیات بپردازند. بودجه نهادهای مذهبی حذف شده و بودجه نهادهای ایجاد کار افزایش یابد. وجود نهادهای موازی نظامی سبب هزینههای میلیاردی برای کشور است، سپاه در ارتش ادغام شود. با یکی کردن نهادهای نظامی و امنیتی هزاران میلیارد از هزینههای بیهوده صرفه جوئی شده و این پولها را برای ساخت و ساز و ایجاد کار استفاده شود.
مشی دمکراتیک و مسالمتآمیز برای رسیدن به این چهار خواست کدام است؟
اول میبایست یک تفاهم و توافق بر سر این برنامه و یا چهار خواست بوجود بیاید و برای پیش بردن آن خواستها مشی سیاسی نیز تدوین شود.
۱. رژیم هر روز که میگذرد ضعیف تر میشود و ما در این شرایط باید بتوانیم با پیش گرفتن یک مشی مسالمتآمیز اما تعرضی حکومت را ناچار به پذیرش خواستهای ملت کنیم. به عنوان نمونه، جبهه ملی ایران خواهان یک گردهمائی برای رساندن برنامههای خود به مردم شده است و ما از این خواست باید حمایت کنیم. کلا برای حق اعتراض قانونی ملت باید مبارزه نمائیم.
۲. جنبش کارگری ایران و دیگر جنبشها میتوانند برای خواستهایشان دست به اعتراضات سازمانیافته بزنند. معلمین که تجربه حرکتهای سراسری را دارند میتوانند برای پیشبرد خواستهاشان اعتراض نمایند. حرکتهایی که توسط تشکلهای صنفی برگزار میشود بهتر به پیش میرود و خواستهای مشخص و واحدی مطرح میشود. ایجاد اتحادیهها در چنین شرایطی از یک اهمیت حیاتی برخوردار میشود. حرکتهای تند و تخریبی به نفع مردم و نیروهای دمکراتیک نیست و نیروهای پوپولیستی و وابستگان به دیگر کشورها میتوانند موجسواری کنند و یا نیروهای نظامی دست به کودتا بزنند و برای مدتی دیگر کشور را در سرکوب و خفقان نگه بدارند.
۳. در مشی ما باید گفتگو بین همه نیروهای دمکراتیک در مرکز قرار بگیرد و تلاش شود که یک ائتلافی از نیروهای ملی، دمکراتیک و چپ دمکراتیک و جمهوری خواه ایجاد شود. مشی ما برای تامین حقوق دمکراتیک مردم باید مسالمتآمیز باشد. یک مسئله این است که باید به اصلاح طلبان و اصول گرایان بقبولانیم که دوران حکومت دینی به سر رسیده و به نیروهای ملی، دمکراتیک و جمهوری خواه بپیوندند و دست از مردم سالاری دینی که همان حکومت مذهبی است دست بر دارند. شاید بخشهایی از این نیروها به این پروسه نپیوندند اما بیشترشان به نفعشان است که این کار را بکنند. پیوستن آنها به این راه، گذار مسالمتآمیز به یک جمهوری پارلمانی را هموار میسازد.
۴٫ مهمترین و مرکزیترین مسئله در شرایط کنونی ایران ایجاد یک رهبری از پائین به بالاست. گفتگوی نمایندگان همه تشکلهای مدنی، اتحادیهها، احزاب و سازمانهای سیاسی ملی، دمکراتیک، چپ دمکراتیک و جمهوری خواه برای ایجاد رهبری واحد در کشور یک ضرورت است. اگر این جنبشها نتوانند یک رهبری واحدی را ایجاد کنند دیکتاتوری نظامی و یا عوامل دست نشانده دیگر کشورها میتوانند نقش مرکزی را ایفا نمایند که به دیکتاتوری جدیدی میانجامد. انتخابات آزاد پارلمان و انتخابات ریاست جمهوری میتواند در پایان این پروسه کشور را به دموکراسی برساند. ما اگر درست عمل نمائیم هیچ قدرت خارجی توان تخریب پروسه دمکراتیک را ندارد. تجربه هند در این زمینه مهم است. باید هشیار باشیم که غیر از استبداد حاکم مستبدینی هم در اپوزسیون هستند که تلاش میکنند با حمایت خارجی به قدرت برسند و همچنین خطر کودتای نظانیان را نیر نباید نادیده بگیریم. درچنین شرایطی بحرانی جمهوری خواهان بیش از هر زمانی نیاز به ائتلافی وسیع دارند.
نتیجهگیری
با پذیرش این چهار خواست دمکراتیک و در پیش گرفتن این چهار مشی دمکراتیک و مسالمتآمیز میتوانیم ائتلافی بزرگ از نیروهای ملی، دمکراتیک و چپ دموکراتیک تشکیل دهیم و رهبری پروسه دموکراسیسازی را به عهده بگیریم. روشن است که بحث و گفتگو و بهبود این خواستها و مشیهای سیاسی در شرایط متغیر کنونی همواره لازم است اما ما نیاز داریم که این کار را از جائی آغاز نمائیم.
با امید به توجه همه جمهوریخواهان ایران.
مزدک لیماکشی
۲۰ بهمن ۱۳۹۶
از: ایران امروز