جامعه ما تقریبا چند دهه است در چارک دوم و سوم توسعه درجا میزند. تنها بخشهای بسیار ناچیزی از جامعۀ ایرانی وارد چارک چهارم توسعه شدهاند و …
«توسعه، راه پرفراز و بدون نشیبی است» که چهار مرحله دارد و هر مرحلۀ آن، از مرحلۀ قبلی سختتر و طولانیتر و پرهزینهتر رخ میدهد. تاسیس صنایع مدرن و استفاده از فناوریهای جدید (مدرنسازی سرمایههای اقتصادی) به مثابه دشتهای هموار در چارک [یک چهارم] اول راه توسعه است. سپس آموزش علمی و انباشت مهارتهای فنی نیروی انسانی (مدرنسازی سرمایههای انسانی) به مثابه تپههای نه چندان بلند در چارک دوم راه توسعه است.
آنگاه رخ نمودن تحولات سیاسی و اجتماعی مدرن مثل تمرین دموکراسی، گسترش مشارکت زنان، انتشار روزنامه، تاسیس احزاب و …. (مدرن سازی سرمایههای اجتماعی) بهمنزله کوهچههایی است که در چارک سوم راه توسعه باید از آنها عبور کنیم. آنگاه شکلگیری اخلاق اجتماعی جدید و تحولات فرهنگی مانند رواداری در اندیشه، مدارا در عمل، دگرپذیری، عقلانیت اجتماعی، قانونپذیری، احترام به حقوق شهروندی و …. (مدرن سازی سرمایههای فرهنگی) به مثابه کوهستانهای عظیم پر از سنگلاخی است که در چارک چهارم مسیر توسعه قرار گرفتهاند.
تحولاتی که در دو چارک اول مسیر توسعه رخ میدهد را مدرنیزاسیون (نوسازی) میگوییم و تحولاتی که در دو چارک آخر توسعه رخ میدهد را مدرنیته (نوگرایی) میگوییم.
حرکت جامعه در این چارکها البته میتواند همزمان رخ دهد. یعنی همزمان که همه جامعه در چارک اول در حال حرکتند، پس از چندی بخشهایی از جامعه به چارک دوم میرسند، سپس بخشها یا عده کمتری به چارک سوم و باز عده کمتری وارد چارک چهارم توسعه میشوند. پس در عمل، جامعه همزمان در هر چهار چارک توسعه در حال پیشروی است اما معیار ما «اکثریت» است. یعنی وقتی اکثریت جامعه (مردم، نهادهای اجتماعی، بنگاههای اقتصادی، اجزای حکومت و …) در چارک اول در حرکت هستند، میگویم این جامعه در مرحله اول توسعه است. و به همین ترتیب تا چارک چهارم. وقتی میگوییم جوامع «توسعه یافته»، یعنی آنها هم هنوز دارای بخشهایی هستند که در چارکهای قبلی در حرکت و فعالیتاند اما اکثریت بخشهای آن جوامع وارد چارک چهارم شدهاند.
در ایران حرکت در مسیر توسعه را تقریبا از انقلاب مشروطیت آغاز کرده ایم. اما حرکت پرقدرت در چارک اول را تقریبا از ۱۳۱۰ شمسی شروع کردیم. در هشتاد سال اخیر ما چارک اول توسعه را خیلی خوب رفته ایم و البته درآمدهای نفتی نیز به کمکمان آمده است.
حتی در برخی حوزههای این چارک، زیاده روی نیز کرده ایم. حرکت در چارک دوم توسعه را گرچه رسما از تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز کردهایم اما تقریبا از دهه چهل شمسی شتاب گرفته است. متاسفانه در دو دهه اخیر گسترش بیضابطه دانشگاهها، به کیفیت حرکت در این چارک آسیب زده است. یعنی به نظر میرسد اکنون سرمایههای انسانی ما کیفیت لازم برای تحقق توسعه را ندارند و به همین علت احتمالا ما برای چند نسل در مسیر توسعه درجا خواهیم زد.
حرکت در چارک سوم نیز همزمان با چارکهای قبلی بوده است اما در دورههایی مثل سالهای انقلاب مشروطیت یا دهه بیست شمسی، شتاب گرفته است. اما در این دورهها، گستره این حرکت محدود به بخشهایی از جمعیت شهرهای بزرگ بوده است. تقریبا در سالهای پس از جنگ تحمیلی بود که تحرکات مربوط به چارک سوم راه توسعه، به طور گسترده در همه مناطق و بیشتر بخشهای جمعیتی کشور شکل گرفت و هم اکنون نیز با سرعت در حال پیشروی است. در هر کدام از چارکها هر چه سرعت این پیشروی بیشتر باشد تنشها و مشکلات و پدیدههای غیر طبیعی و یا غیر اخلاقی بیشتر رخ می نماید. گسترش فضای مجازی در سالهای اخیر باعث شده است که ناهنجاریهای مربوط به چارک سوم توسعه به سرعت رخ نماید.
جامعه ما تقریبا چند دهه است که در چارک دوم و سوم توسعه درجا میزند. تنها بخشهای بسیار ناچیزی از جامعه ایرانی وارد چارک چهارم توسعه شده اند و اگر روند گذشته ملاک باشد، گمان نمیکنم به این زودیها جامعه ایران به صورت گسترده وارد چارک چهارم شود. ما در واقع چند دهه است در انتهای مدرنیزاسیون و در ابتدای مدرنیته داریم درجا میزنیم.
به رغم همۀ اینها (اشاره نویسنده به انتساب مطلب خلاف واقع به او به عنوان مقاله ای درباره ارز در فضای مجازی) من امید فراوان دارم که همین شبکههای مجازی پر آسیب، مقدمات ورود گستردهی جامعه ایران به چارک چهارم توسعه را فراهم آورند.
از: عصر ایران