چندین روز از آن تاریخ گذشته است و در این مدت سران دولت احمدینژاد منتظر واکنش رهبر به این پیشنهاد بودند و امید داشتند که خامنهای به گونهای آشکار به این گام و پیشنهاد مثبت از سوی ایالات متحد، پاسخ مثبت بدهد؛ و اگر به دلیل خود بزرگ بینی و خود خواهی و نابخردی به گونه مستقیم حاضر به قبول پیشنهاد نباشد، دستکم آن را به عهده دولت خواهد گذاشت تا مقدمات کار فراهم شود.
اما سرانجام انتظار ذوقزدگان به پایان رسید و خامنهای رهبری که میخواهد از نظر قاطعیّت بر روی دست خمینی بلند شود، نابخردانه پاسخ منفی داد و گفت: «کسانی که از مذاکره با امریکا سخن میگویند، ساده لوحاند؛ و تنها ساده لوحان از مذاکره با امریکا استقبال میکنند و خوشنودند…»
بیشک بیشینهی مردم ایران نه تنها از حکومت و حاکمیّت کنونی ناراضیاند، بل متنفر و با سران رژیم دشمنند و برای سقوط چنین اوضاع و احوالی روزشماری میکنند؛ و به قول دینداران دستشان رو به سوی آسمان است. اما بدبختانه چون چند سد هزار نفری جیره خوار و مزدور در میان همین ملت به تنگ آمده و بیچاره وجود دارد که هر لحظه به اشاره حکومت وارد میدان شده و عربده کشان از مردم زهر چشم میگیرند، در صحنه بودن مردم برای ابراز ناخوشنودی از تصمیمهای رهبر، بسیار سخت و ناممکن شده است. این عده که یا پاسدار انقلابند و یا به بسیجی معروف، همواره آماده و چماق به دست در انتظار اشاره سران حکومتند تا مردم به ستوه آمدهای که ممکن است نارضایتی خود را با حضور در خیابانها بنمایانند، تنبیه و قلع و قمع کنند.
سران دولت ایالات متحد امریکا برای این که حسن نیّت خود را به مردم ایران و شاید به جهانیان نشان دهند، هر چند گاهی سخنی بدین گونه که آقای «بایدن» به میان آورده است، بر زبان میرانند و به گوش مردم ایران و جهان میرسانند. اما با تاسف بسیار باید گفت حاکمیّت ولایت فقیه و بویژه حضرت رهبر خرد و شعور را سه طلاقه کردهاند و مقبولیّت خود را در منفیبافی و پافشاری در دشمنی با ایالات متحده ارزیابی کرده و چنین میپندارند که هرچه بیشتر در راه مبارزه با امریکا گام بردارند، در پیشگاه مردم قدر و منزلتشان فزونتر خواهد بود.
این نابخردان نمیدانند که در این ۳۴ سال دشمنی با ابرقدرت جهان، چه بهائی برایش پرداخته و چه میزان زیان نصیب مردم فلکزده ایران کردهاند. اگر بنا برفرموده رهبر ایران اسلامی ما در جستجوی ساده لوح باشیم، کسی را در این راه ساده لوحتر ازخود رهبر خامنهای نمیتوانیم بیابیم. ساده لوح خامنهای و استاد درگذشتهاش روحالله خمینی هستند و بودند که در آبان ماه سال ۱۳۵۸ پس از حمله به سفارت امریکا و گروگان گرفتن دیپلُماتهای آن کشور، گفتند:« این عمل انقلاب دوم است؛ و امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند…»
البته همه دیدیم که امریکا هیچ کار غلطی نسبت به منافع خویش انجام نداد و هر چه کرد، چیزی جز صدمه و زیان به ایران و ایرانی نبود… چهارده میلیارد دلار سپرده ایران شاهنشاهی در نزد بانک مرکزی و دیگر بانکهای ایالات متحد، توسط دولت امریکا بلوکه و ضبط شد که اکنون معادل ۱۴۰ میلیارد دلار است. اسلحههائی که شاه ایران از امریکا خریده و هنوز تحویل نگرفته بود به بوتهی فراموشی رفت و تحویل نشد. صدام حسین را ترغیب کرد به ایران حمله کند؛ و جنگی هشت ساله را بر روی دست خمینی و اذنابش گذاشت که میزان خسارت مالیاش در آن زمان حدود ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد شد؛ همراه با چند سد هزار نفر جوان کشته و معلول. جنگ نیز با خفت و خواری به پایان رسید و امام(!) خمینی با اقرار به سرکشیدن جام زهر به معنای خودکشی، تن به آتش بس داد و نقطه پایان بر هشت سال جنگ ویرانگر نهاد. البته زمانی کوتاه پس از آن جنگ و تنها چند ماه بعد از اعلام آتش بس، خمینی نیز از این حسرت که شکستی مفتضحانه را متحمل شده است، دیده بر جهان فرو بست و به خیل دشمنان بشریّت که پیش از او از جهان رفته بودند، پیوست.
خمینی بی تردید در تاریخ مکتوب جهان در ردیف وحوشی مانند آتیلا، چنگیز، هلاکوخان، هیتلر، موسولینی، استالین و دیگر خونخواران جهان قرار میگیرد و گرفت…
خمینی رقمی حدود سی هزار نفر اعدامی و چهار سد هزار نفر کشته جنگی و سدها میلیارد دلار زیان مادی و مالی در کارنامه سیاه خود دارد؛ و با چنین برگ عیشی به زیر خاک رفت. انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران نیز با کارکرد مزورانه و نابخردانهی سران دینی، پس از گذشت ۳۴ سال اکنون به سرانجامی رسیده است که کشوری نسبتاً رو به پیشرفت را به افتضاح و بدنامی؛ و مردمش را به سیه روزی و فساد و فقر و درماندگی کشانده است. امروز ایران هم از نظر مادی و هم از جنبه معنوی به شدت سقوط کرده و در تعفنی شدید از هر لحاظ غرق شده است.
اما سران لاشعور و فاسد و دزد رژیم، برای پنهان کردن درماندگی و فقر و سقوط اقتصاد کشور، و آدرس غلط دادن به مردم آگاه ایران، مرتب به دروغگوئی متوسل میشوند و از پیشرفتهای دروغین علمی و صنعتی دم میزنند. روزی هواپیمای رادار گریز میسازند که ماکتی است مقوائی در وسط یک سالن خالی؛ روز دیگر ادعای فرستادن میمون به فضا را مطرح میکنند که دروغی شرم آور است و تنها یک میمون کوچک را در بغل مردی با روپوش سفید نشان میدهند که گویا از دامپزشکان وابسته به سپاه پاسداران است… نه از گذاشتن میمون درون کپسول فیلم گرفتهاند و نه از رفتن موشک به هوا و نه از برگشتن کپسول حاوی میمون به زمین؛ تنها و تنها تصویر میمون را نشان دادهاند.
در سالروز ۲۲ بهمن و به هنگام سخنرانی علی لاریجانی رئیس مجلس اسلامی در صحن مسجد آرامگاه معصومه قم، عدهای از همان اراذل و اوباش – که هر دولتمرد حکومت اسلامی برحسب بلندیی مقامش تعدادی را در اختیار دارد – به پشتیبانی محمود احمدی نژاد، رئیس قوه مقننه را هو کرده و به سوی او لنگه کفش و مهرهای نماز درون مسجد را پرتاب میکنند؛ و چنان فشاری میآورند که لاریجانی با قطع سخنرانی، در زیر چتر حمایت محافظانش مجبور به فرار از صحنه میشود.
بوی گند عفونت حکومت ولایت فقیه چنان فضای ایران را پر کرده است، که مشام خودی و ناخودی را میآزارد. تحریم اقتصادی گسترده، فقر و گرانی را سد چندان کرده است. درست برای پوشاندن تعفن و فساد حاصل از عملکرد ۳۴ سال دزدی و ارتشاء و لاشعوری مزمن؛ و در حالی که سعید مرتضوی از برادرِ لاریجانی فیلمی گرفته است که تقاضای سه میلیارد تومان رشوه کرده است، حضرت رهبر به زعم خود برای فراموش کردن و روپوش نهادن بر روی این همه جنایت و فساد؛ و سوق دادن توجه مردم به اتفاقی تازه تر، برای چند سدمین بار به پر و پای امریکا میپیچد و مانند همیشه از دشمنی سخن میگوید که به گمانش برای مخالفان میتواند لولوی سر خرمن باشد و آنان را به سکوت وادارد. این رهبر یا لاشعور و دیوانه است و یا یک خائن بالفطره! سراسر اعمال خامنهای در این بیست و چند سال قدرت مطلقه، جز خیانت نامی دیگر ندارد.
کالیفرنیا
دکتر محمد علی مهرآسا
۱۰/۲/۲۰۱۳
از: ایران امروز