حامد آئینه وند
کانال تلگرامی دولت بهار در اواخر شب گذشته از ارسال نامه ای از سوی محمود احمدی نژاد به رهبری جمهوری اسلامی خبر داد که در آن نامه وی از ایشان درخواست بر کناری رئیس قوه قضائیه و برگزاری انتخابات آزاد زود هنگام مجلس و ریاست جمهوری بدون اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان کرده است. پشتوانه چنین خواستی از سوی احمدی نژاد آنچنان که از فحوای نامه می توان فهمید اعتراضات فراگیر و سراسری دی ماه گذشته و هم چنین اذعان رهبری بر عقب ماندگی نظام در بر قراری عدالت و پوزش از خدا ومردم به دلیل قصور در این زمینه بوده است.
در واقع احمدی نژاد به زعم خود خواسته است راه عملی جلب نظر مردم را به رهبری یاد آوری کند و درست بودن و هم چنین و اقعی بودن پوزش خواهی از مردم را از مسیر برگزاری انتخابات آزاد که مظهر اراده مردم و تجلی دموکراسی واقعی است به آزمون افکار عمومی بگذارد و از سوی دیگر اصلاح طلبان را به چالش بکشد، چون می داند که اصلاح طبان از خواسته او حمایت نمی کنند و نامه او را نشان دیگری از بی بصیرتی خود او یا صاحبان اصلی قدرت نشان خواهند داد. در واقع او هم زمان و با به چالش کشیدن رهبری و اصلاح طلبان نوعی هم گفتمانی در “حفظ و ضعیت موجود” میان اصلاح طلبان و رهبری نظام که البته درست هم هست نشان خواهد داد.
اگرچه این حرکت در افزایش محبوبیت اجتماعی یا پایگاه اجتماعی او تاثیر قابل توجهی نمی گذارد اما در راستای هدف او که خودش را تحول خواه و اصلاح طلبان را مدافع وضعیت موجود نشان دهد و اذعان رهبری مبنی بر وجود تبعیض و بی عدالتی را در حد یک سخنرانی صرف جلوه دهد کاملا موثر است. احمدی نژاد با ارسال این نامه نشان داده است که درک او از شرایط حاد و بحرانی کشور از همه جریانهای سیاسی داخل حکومت به ویژه اصلاح طلبان بیشتر است. او شعار اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا را باور کرده است و عملا و بی آنکه اسمی از رفراندوم ببرد صحبت از انتخابات آزاد و با حضور همه جریان های سیاسی کرده است. احمدی نژاد به این در یافت رسیده است که گفتمان جدید عبور از جمهوری اسلامی در جریان اعتراضات دی ماه ۹۶ قوی تر از آن است که با تهدید “سوریه ای شدن ایران” توسط اصلاح طلبان تضعیف شود یا از بین برود.
بنابر این تلاش می کند خودش را با سیل خرو شان مردم همراه کند. مردم هر کسی را که با آنان همراه شود می پذیرند اما سابقه آنان را نیز در حافظه خود دارند و بنابر این احمدی نژاد در آینده سیاسی ایران نقشی نخواهد داشت. چرا که با آن سوابق مشعشع در ضدیت با آزادی، انتخابات ۸۸ و حوادث تلخ پس از آن، و اختلاس های شگرف جایی برای بازیگری نخواهد داشت هر چند در ایران آزاد هیچ شهروندی از حق مشارکت سیاسی نباید محروم باشد و ایشان باید بتواند خودش را در برابر رای مردم چنانچه چنین درخواستی داشته باشد قرار بدهد. طبعا اصلاح طلبانی که دکان دو نبش خود را با چنین موضع گیری در خطر می بینند این نامه را در راستای تضعیف دولت روحانی، یاد آوری گذشته احمدی نژاد به افکار عمومی، هم راستایی با دشمنان و … قلمداد خواهند کرد. اما زیرکی احمدی نژاد در این است که به خوبی متوجه شده است شعار اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا خواسته مردمی است که به درستی دریافته اند مطالبات آنها در چهارچوب های تنگ و تاریک جمهوری اسلامی دست یافتنی نیست و ازسوی دیگر متوجه است که اوضاع مالی نظام هم خوب نیست و کفگیر به ته دیگ خورده است.
او با این حرکت خودش را برای آینده ای دخیره می کند که شاید مجال بازیگری پیدا کند اما اصلاح طلبان می خواهند به بازی در زمینی ادامه بدهند که در حال جمع شدن است. انتخاب مسیر درست در سیاست الزما به نتایج مطلوب انسانها منجر نمی شود اما خواسته های حداقلی آنان را تضمین خواهد کرد. احمدی نژاد واقع بینی پیشه کرده است و به حداقل ها می اندیشد. اشتباه نکنیم احمدی نژاد سنگ بزرگ را برنداشته، آفتاب لب بام را دیده است.
https://t.me/hamedaynehvand