سازمان ملل میگوید که زبان از بیان آنچه در سوریه میگذرد ناتوان است اما ما، امضاکنندگان این نامه، چند کلامی داریم که با دولتها، مجالس، رأیدهندگان، و رهبران فکریای در میان بگذاریم که نظام حقوقی جهانی تا کنون به آنها وابسته بوده است.
جهان تماشاچیِ کشتاری است که آتش به جان اهالی سوریه افکنده است. تمام اینها در برابر چشمان بینندگانی در سطح جهانی رخ داده است که همه چیز را میبینند و هیچ اقدامی نمیکنند. شورای امنیت سازمان ملل هم به واسطهی مانعتراشیهای روسیه و بیعزمیِ غربیها نتوانسته از جان سوریها محافظت کند. قطعنامههایی هم که توانسته است تصویب کند ناکارآمد و بیاثر از آب در آمدهاند. تمام کاری که توانستهاند بکنند گذاشتن سرپوش روی نهادی است که رو به زوال به نظر میرسید. شاید آگاهی از این که این لکهی ننگ ممکن است بر دامان این نهاد بماند، باعث شده تا سازمان ملل متحد حتی از شمارش کشتهشدگان در سوریه هم دست بکشد. پس از هفت سال، به نظر میرسد که ملل دنیا تنها در همین بیتفاوتی و بیتوجهیشان با هم متحد ماندهاند.
نیازی به بر شمردن نوع و گسترهی جنایاتی که رژیم اسد علیه سوریها مرتکب شده نیست، آن هم به یاری نظامیان محلی یا بینالمللی، با کمکهای راهبردی و مالی ایران، و به کمک نیروی هوایی روسیه و مزدوران روسی – و به دلیل بیتفاوتی جامعهی جهانی. جهانی که دیده و روی برگردانده خود به شکل منفعلانه این جنایات را میسر میسازد. سوریها در روز روشن، به خاطر تظاهرات علیه بیعدالتی، هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند، به زندان افتادند، شکنجه و اعدام شدند. بمباران و آتشباران شدند. آزار و اذیت شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند، تحقیر شدند، با گاز خفه شدند، بیوطن شدند و داراییشان را از دست دادند.
آنانی که دستشان میرسیده که کاری کنند سخاوتمندانه ابراز همدلی کردهاند و به همین ابراز امیدواری اکتفا کردهاند که این نبردها که دامان غیرنظامیان را گرفته (و عجیب است که آنها را «جنگ داخلی»، یا نبرد غیرنظامیان با هم، مینامند) خاتمه پیدا کند. آنها «همهی طرفها» را به خویشتنداری دعوت میکنند، در حالی که یک طرف قضیه به تنهایی انحصار خشونت را عملاً در اختیار دارد؛ آنها همهی طرفها را به مذاکره دعوت میکنند، حال آن که طرف مقابل هیچ اهرم فشاری برای مذاکره در دست ندارد. آنها میگویند که «راه حل نظامی وجود ندارد»، حال آن که رژیم حاکم هیچ نشانهای از تمایل به شکل دیگری از راه حل نشان نداده است. در عین حال، گوش شنوایی پیدا نمیشود که درخواستهای سازمانهای یاریرسان و سوریهای در معرض خطر را بشنود. پناهجویان (تنها گروه سوریها که کمکی به آنها شده است) میبینند که تمام مصائبی که بر سرشان آمده غیرسیاسی شده و از آن ترور و وحشتی که باعث فرارشان شده بوده مبرا گشته است.
امروز، در حالی که ادلب و عفرین در آتش میسوزند، گسترش این آتش به غوطه اجتنابناپذیر است؛ این بازداشتگاه بزرگ و روبازِ اسرای سیاسی و جنگی دارد وارد پنجمین سال محاصرهاش میشود. اتفاق بعدی قابل پیشبینی است، چرا که طی هفت سال گذشته همین قاعده به دفعات به کار گرفته شده است. پس از به گروگان گرفتن گروه بزرگی از مردم عادی، جلوگیری از رسیدن غذا، دارو، و هرگونه کمک، رژیم حاکم بیرحمانه آن منطقه و به ویژه مراکز درمانی را بمباران میکند تا تسلیم شوند. آنهایی که جان به در بردهاند از خانههایشان رانده میشوند، خانه و کاشانهای که به منظور مهندسی جمعیتی مصادره میشوند تا جغرافیای سیاسی متجانس و همسو ایجاد کنند.
اکنون دیگر هیچ توهمی در خصوص نقش شورای امنیت وجود ندارد، اما با این حال هریک از دول عضو سازمان ملل به اصل مسئولیت حمایت برای جلوگیری از نسلکشی گردن گذاشته و به اجرای آن متعهد شده است. ویرانی سوریه قابل اجتناب بود، و حالا هم تنها در صورتی قابل توقف است که اعضای انتخابی و انتصابی سازمانهای دموکراتیک به تعهداتشان در قبال اصل مسئولیت حمایت پایبند باشند و در برابر جنایات جنگی، نسلکشی، و آنچه که بررسیهای خود سازمان ملل در زمینهی جنایات جنگی آن را «ارتکاب جنایات منجر به نابودی» نامیده، از اهالی سوریه پشتیبانی کنند.
برای پایان یافتن این رنج مردمان سوریه، این وضع باید با اعمال زور متوقف شود. باید جلوی مرتکبان این جنایات عظیم علیه بشریت یک بار و برای همیشه گرفته شود. دلایل ژئوپولیتیک متعددی در توجیه ضرورت این اقدام وجود دارند، اما هیچ کدام به اندازهی تقدس زندگی و آزادی اراده مهم نیستند. بیعملی تمامِ این اصول را به ادعاهایی مبتذل و فاقد معنی فرو خواهد کاست. از بخت بدِ سوریها، آنان این شهامت را داشتند که این اصول را باور کنند، این شهامت را داشتند که باور کنند که مبارزه برای حفظ حرمت انسانیشان به خود آنان مربوط میشود، اما به حال خود وانهاده نمیشوند تا در قرن بیست و یکم به چنین سرنوشتی دچار شوند.
امروز، بار دیگر با استناد به اخلاقیات و اصول اخلاقیای که دموکراسی و حقوق بینالملل بر اساس آنها بنا شدهاند، از شما میخواهیم که هماکنون برای متوقف کردن نسلکشی در سوریه اقدام کنید: با درخواست آتشبس فوری، پایان دادن فوری به تمام محاصرهها، ایجاد راههای دسترسی سریع برای سازمانهای کمکرسان، آزادی تمام زندانیان سیاسی، و حفظ جان تمام اهالی سوریه.
امضاکنندگان:
یاسین الحاج صالح، نویسنده، برلین
رابین یاسین قصاب، نویسنده، اسکاتلند
رایم علاف، نویسنده و محقق
محمد العطار، نمایشنامهنویس سوری، برلین
میشل کیلو، نویسنده و سیاستمدار سوری، پاریس
منصف مرزوقی، رئیس جمهور پیشین تونس
برهان غلیون، محقق و سیاستمدار سوری، پاریس
کرم ناشار، نویسنده و دانشگاهیِ سوری، استانبول
محمد علی اتاسی، روزنامهنگار و فیلمساز، بیروت
اسامه محمد، فیلمساز، پاریس
یاسمین فدا، فیلمساز، بریتانیا
فاضل عبدالغنی، رئیس سازمان حقوق بشر برای سوریه
نسرین الزهره، مدرسهی مطالعات عالی علوم اجتماعی، پاریس
نادیا عیساوی، جامعهشناس، پاریس
لیلا نشواتی رگو، نویسنده، اسپانیا
یاسر مونیف، دانشگاه امرسون
محمد حنیف، نویسنده و روزنامهنگار
معتز الخطیب، نویسنده، سوریه
هلا محمد، شاعر سوری، پاریس
سمیح شقیر، موسیقیدان سوری، پاریس
عبدالوهاب بدرخان، روزنامهنگار، بریتانیا
عمار عبدالحمید، نویسنده و کنشگر سوری آمریکایی
فارس حلو، هنرپیشه سوری، پاریس
عاصم الباشا، مجسمهساز سوری، اسپانیا
ابراهیم الجبین، العرب، آلمان
ماری ترز کریاکی، فعال اجتماعی
مارتی کسکِمیمی، استاد دانشگاه هلسینکی
جلیبر الاشقر، استاد مدرسهی مطالعات شرقی و آفریقایی
نادر هاشمی، استاد دانشگاه دنور
فرانسوا بورگا، استاد دانشکدهی مطالعات جهان عرب و مسلمانان
فواز جرجس، استاد مدرسهی اقتصاد لندن
جوزف باحوط، استاد در مؤسسهی صلح بینالملل کارنگی
مایکل ناگلر، استاد دانشگاه برکلی
وندی پرلمن، استاد دانشگاه نورتوسترن
استیون هیدمان، استاد کالج اسمیت
جوزف ای. شوارتزبرگ، استاد دانشگاه مینهسوتا
مرهف جویجاتی، استاد دانشگاه وزارت دفاع
لارس چیتکا، استاد دانشگاه کویین مری، لندن
عمر العظم، استاد دانشگاه شاونی استیت
غسان هیج، استاد دانشگاه ملبورن
احمد برقاوی، استاد فلسطینی-سوری
هایمی میرفلد، استاد دانشگاه واشنگتن
استیون زونز، استاد دانشگاه سانفرانسیسکو
آنا کاترین بلولر، استاد دانشگاه سالزبورگ
کالورا لنتز، استاد دانشگاه یوهانس گوتنبرگ ماینز
لاو اکنبرگ، یونسکو، استاد دانشگاه استکهلم
آنی اسپارو، استاد مدرسهی پزشکی آیکان در مانت ساینای
جیمز سیمپسون، استاد دانشگاه هاروارد
زیاد ماجد، استاد دانشمند علوم سیاسی، پاریس
حاید حاید، چتم هاوس، لندن
یاسین سویحه، روزنامهنگار سوری، استانبول
لبنا مری، روزنامهنگار سوری، نیویورک
رأفت الزکات، کارگردان تئاتر و مستندساز، برلین
خلدون النبوانی، نویسنده و پژوهشگر، پاریس
غیاث المدهون، شاعر، فلسطین، سوریه، و سوئد
صبحی حدیدی، نویسنده، سوریه و فرانسه
استیون آر. شلوم، نیو پولیتیکس
بری فینگر، نیو پولیتیکس
جیسن شولمن، نیو پولیتیکس
عمر خضور، نویسنده، فرانسه
نجاتی تیارا، نویسنده، سوریه و پاریس
مارسل شهوارو، کنشگر سوری، استانبول
کنعان رحمانی، کارزارگر سوری
محمود ادریس احمد، دانشگاه استرلینگ
لیدیا ویلسون، دانشگاه آکسفورد
توما پیره، پژوهشگر، مرکز ملی تحقیقات، فرانسه
کلی گروتکه، نویسنده و دانشگاهی، استاد مدعو دانشگاه کورنل
دنی پستل، دانشگاه نورتوسترن
استیون هیستینگز-کینگ، نویسنده و پژوهشگر، ماساچوست
آنا نولان، کارزارگر حقوق بشری
رفیف جویجاتی، بنیاد اعادهی برابری و تحصیل در سوریه
مهجه کهف، شاعر و دانشگاهی سوری-آمریکایی، آمریکا
رامی جراح، روزنامهنگار، ترکیه
شیام گلیوم، کنشگر
افرا جلبی، نویسندهی سوری، کانادا
مریم سلامه، پناهندهی سوری و هنرمند، ملبورن
شنای اوزدن، پژوهشگر، استانبول
فرج بیرقدار، شاعر، استکهلم
هنا هیمو، شاعر سوری، استکهلم
تئو هورش، نویسنده و روزنامهنگار، کلورادو
کریستن لوتیچ، دانشمند علوم سیاسی، برلین
سارا هنیدی، نویسنده، شیکاگو
ورونیک نائوم-گراپ، مدرسهی مطالعات عالی علوم اجتماعی، فرانسه
حسام الکتلابی، فعال حقوق بشر، هلند
مائن البیاری، روزنامهنگار، اردن
مایکل کاراجیس، دانشگاه وسترن سیدنی
استفان ترانفسکی، مترجم
معتصم سیوفی، کنشگر
نجیب قدبیان، پژوهشگر و کنشگر
عمر عبدربه، روزنامهنگار
لیلا العده، وکیل، بریتانیا
فارس البحرا، شاعر سوری و روانپزشک، برلین
پاول ماچزویچ، فرهنگستان علوم لهستان، ورشو
از کاترجی، روزنامهنگار
چارلز دیویس، نویسنده، لسآنجلس
پاستور دیوید تتجنهارست، فیلادلفیا، پنسیلوانیا
نجات سونزم، فیلمساز، ترکیه
کریس منجاپرا، استادیار دانشگاه توفتس
زینب کیویلجیم، بنیاد مطالعات پیشرفته، برلین
حسامالدین درویش، استادیار دانشگاه کلن
ولادمیر تارنوپولسکی، موسیقیدان، روسیه
برگردان: شهاب بیضایی
فهرست کامل بیش از دویست امضاکنندهی نامه را میتوانید در اینجا ملاحظه کنید. آنچه خواندید برگردان متن این بیانیه است:
‘The World Must Act Now on Syria: An Open Letter,’ The New York Review of Books, ۲۷ February 2018.
از: خبرنامه آسو