سایت ملیون ایران

مسعود نقره‌کار: هشت زن


این نام نامه، یاد آورِ نام هشت زن از قربانیان اهل قلم و آزادی اندیشه و بیان است.

****

عصماء بنت مروان

ازعصماء، دختر مروان به عنوان شاعرنام برده شده است. برخی ازمورخان کارهای او را هجو و توهین به پیامبراسلام ارزیابی کرده اند. عصماء از قبیله ای در زمرۀ قبایل مخالف محمد بود. ” این زن با استعدادی که در سرودن شعر داشت، دراشعار خود اسلام و محمد را مورد هجو، سرزنش و نقد قرار می داد. اشعار عصماء بزودی در سراسر مدینه ورد زبان ها شد و خشم محمد و پیروانش را بر ضد عصماء بر انگیخت. محمد وقتی اشعارعصما را شنید بسیار آزرده شد و به پیروانش اظهار داشت : “چه کسی حاضر است، مرا از دست این زن آزاد سازد؟”. عمیر بن ادی الختمی، که شوهر پیشین عصماء و از قبیله او بود، داوطلب شد تا عصماء را از بین ببرد. سال دوم هجری، زمانی که چند روز از بازگشت محمد از جنگ می گذشت، در دل یک شب هنگامی که عصما در خواب بود و فرزندانش در اطرافش خوابیده و کم سن و سال ترین آنها روی سینه مادر خوابیده و از پستانش شیر می خورد. عمیر خنجردر سینه عصماء فرو برد.”

صبح روز بعد، محمد از کشتن عصماء اگاه شد. وی به هنگام نماز درمسجد رو به عمیر کرد و پرسید: “آیا دختر مروان را تو کشتی؟” عمیر پاسخ داد: “آری، آیا کار بدی کردم؟” محمد گفت: “به هیچ وجه! تو به الله و پیامبر او خدمت بزرگی انجام دادی. حتی دو بزغاله هم برای چنین رویدادی با هم سرشاخ نخواهند شد..” سپس محمد رو به افرادی که در مسجد حضور داشتند کرد و گفت: ” اگر میل دارید کسی را ببینید که به الله و پیامبرش خدمت کرده اند به این مرد نگاه کنید.” این جنایت وحشیانه سبب شد که تمام افراد طائفه شوهرعصماء از بیم پیامبر و وحشت ترور، اسلام بیاورند.”

بسیاری از مورخان اسلامی روایت فوق و به ویژه شیوۀ قتل عصماء به دستور پیامبرراغیرواقعی ویا دستکاری شده و غلوآمیز اعلام کرده اند. (۱)

رابعه بنت کعب قزداری

رابعه بنت کعب قزداری(رابعه بلخی- مادرشعر پارسی) را شاعر پارسی‌گوی نیمه نخست سده چهارم هجری(۹۱۴-۹۴۳میلادی)، درزمانه سامانیان، دانسته اند. وی” ازعرب های کوچیده به خراسان وپدرش فرمانروای بلخ و سیستان وقندهار و بست بود.”

عطار نیشابوری حکایت رابعه را درالهی‌نامه، در بیش ازچهارصد بیت آورده‌است: “رابعه در سرودن شعر و هنر نقاشی توانمند و در شمشیرزنی و سوارکاری ماهر بود. وی عاشق بکتاش که دردربار کلیددار خزانه بود، می شود. ” ظاهراً روزی بکتاش رابعه را در دهلیزی می‌بیند و آستین اورا می‌گیرد که ” چرا مرا چنین عاشق و شیدا کردی اما با من بیگانگی می‌کنی؟” رابعه از او آستین می‌افشاند که “عشق من به تو بهانه‌ایست برعشقی عظیم‌تر” و اورا بخاطر افتادن در دام شهوت نکوهش می‌کند.

رابعه با رودکی دیدار می‌کند. “رودکی شیفته توانایی رابعه در سرودن شعر می‌شود و اورا تحسین می‌کند و با او به صحبت و مشاعره می‌نشیند.”

عشق به بکتاش سبب می شود “رابعه را به گرمابه برده و رگِ دستان او را بگشاید و درِ گرمابه را به سنگ و گچ مسدود کنند. روز بعد چون در گرمابه را می‌گشایند، پیکر بیجان رابعه را مشاهده می‌کنند که با خون خویش اشعاری را خطاب به بکتاش با انگشت بر دیوارهٔ گرمابه نگاشته‌است. بکتاش از زندان می‌گریزد و شبانه سرازتن حارث، برادر رابعه وحاکم وقت، جدا می‌کند، سپس بر مزار رابعه رفته و جان خویش را می‌گیرد.”

از رابعه جز هفت (و به روایتی یازده) غزل و قطعه در دست نیست. ظاهراً تمامی اشعار وی بدست حارث و در گذر زمان از بین رفته‌است. اشعار بازمانده از وی بیانگر ذوق و تسلط او بر سرایش شعر است. رابعه را عارف و صوفی نیز دانسته اند. می گویند: ” عطار و ابوسعید ابوالخیر، برای حفظ نام و آثار رابعه از گزند کوته‌فکران، به وی نسبت تصوف و عرفان داده‌اند.”

” عطار نیشابوری چنان‌که ابوسعید ابوالخیر، در حق رابعه الطاف نمود و با بهانهٔ اینکه رابعه نه عاشق بکتاش، بل عاشق الله بوده … جسد و مرقد مبارک رابعه را از شر تکفیر و تازیانه نوازی و ویرانی کافران و منکران نجات داد… ذکرِ خیررابعه از سوی عارف بزرگ و نامی ابوسعید ابوالخیرهم در نهایت، عارفانه و هشیارانه، برای به سکوت واداشتن کافران عشق و منکران ارزش‌های انسانی زنان به عمل آمده‌است.”

لیلی رشیتا، نویسنده افغان می نویسد: ” برعکس آنچه که عرفاً عشق او را به بکتاش، حقیقی نه بل مجازی می‌پنداشته‌اند، اشعارش بازگوی احساس‌اش نسبت به بکتاش بوده‌است. از هفت قطعه شعر رابعه که بجا مانده‌است، پنج تای آن در وصف عشق ناسوتی و دو تای آن در وصف زیبایی طبیعت سروده شده‌است.”(۲)

طاهره قُرَّهُالعَین

فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی ملقب به زَکیّه یا اُمّ سَلَمَه (طاهره و قُرَّهُالعَین) ازنخستین مریدان سید علی‌محمد باب و از رهبران جنبش باب بوده‌است. وی نخستین زن بابی بود که روبنده از صورت برگرفت. طاهره به اتّهام دست داشتن در قتل عموی بزرگش محمدتقی برغانی (شهید ثالث) بازداشت شد و سه سال بعد، پس از ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه به جرم فساد فی‌الارض اعدام شد. او اولین زنی بود که به این اتهام اعدام شد.

از طاهره اشعارونامه ها و یاداشت هائی باقی مانده‌است که بر سرانتساب پاره‌ای از اشعار به وی اختلاف نظر وجود دارد. بخشی از مقالات و نامه‌هایش در بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر در کتاب الکواکب الدریه فی مآثرالبهائیه درمصر به چاپ رسیده‌است. ازاواشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی مانده‌است. اوهزلی نیز درمورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه دارد.

به دلیل کشتار عمومی بابی‌ها، بسیاری از اسناد مکتوب بابی‌ها ازمیان رفته‌اند. به همین دلیل اشعاری که از طاهره باقی مانده‌است، بیشتر به صورت سینه به سینه و از حفظ نقل شده‌اند. مجموع اشعار باقی‌مانده از طاهره به کمتر از ۶۰ شعر کوتاه و متوسط می‌رسد.

علیرغم انتشار” دیوان اشعار بانو فاطمۀ زرّین تاج”، نشان داده شده است که برخی ازاشعاری که به طاهره قرهالعین منسوب است “از ام هانی، عفت نسابه، عشرت شیرازی، محمدباقر صحبت لاری، میرزا محمد طاهر وحید و بهجت است”. زیرا به نوشتهٔ نعمت‌الله ذکایی بیضایی: ” او هر کجا شعری عرفانی می‌یافت یا جالب به نظرش می‌رسید، یادداشت و حفظ می‌کرد و در مواقع مناسب بر زبان می‌آورد. نزدیکان وی که آن اشعار را از او می‌شنیدند یا به خط او می‌دیدند، چون از مأخذ آن‌ها اطلاعی نداشتند، تصور می‌کردند از آن خود اوست و به نام او در یادداشت‌هایشان ضبط می‌کردند.”(۳)

مرضیه احمدی اسکوئی

مرضیه احمدی اسکوئی، شاعرو نویسنده، معلم و عضوسازمان چریکهای فدائی خلق بود. “وی از رهبران و سازماندهندگان اعتصاب غذای دانشجویان در اسفند ۱۳۴۹ در دانشسرای‌عالی سپاه دانش بود، اعتصاب غذایی که برای آزادی دو دانشجوی دستگیر شده انجام و در پایان به آزادی آنها منجرشد. ” وی درارتباط با فعالیت‌های دانشجوئی‌ در دانشسرای عالی سپاه دانش دستگیر شد. ” اما درآن زمان چندان سخت گیری در مورد وی به عمل نیاوردند. ساواک پس از سه روز بازجوئی وی را آزاد کرد. در جریان بازداشت بسیاری از یادداشت‌ها، داستان‌ها و شعر‌های او از بین رفتند. وی” از احساسات خود در دوره بازداشت‌اش نوشته و در پایان، ترجمه یک نغمه دلنشین آذربایجانی را هم ذکر کرده است”. وی به زبان مادری خود، به ترکی نیز شعر می‌سرود. مرضیه احمدی اسکوئی به هنگام درگیری و رودرروئی با ماموران ساواک جان باخت.(۴)

فرخ رو پارسا

فرخ‌رو پارسا، وزیرآموزش و پرورش رژیم شاه، در حکومت اسلامی با اتهاماتی چون:”حیف ومیل اموال بیت المال وایجاد فساد در وزارت آموزش و پرورش وکمک به نشو ونمای فحشا درآموزش وپرورش و همکاری موثر با ساواک و اخراج فرهنگیان انقلابی ازوزارت فرهنگ ایران و…” در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شد وبه عنوان “مفسد فی الارض” به اعدام محکوم شد.

وی که تحصیلات ابتدایی اش را در تهران سپری و برای ادامه تحصیل دردوره متوسطه به دانشسرای مقدماتی رفت، توانست دوره متوسطه را باکسب رتبه اول به پایان رساند و به دانشسرای عالی و سپس به دانشگاه تهران راه یابد. وی تحصیلات دانشگاهی خویش را در رشته پزشکی ادامه داد و با گرفتن درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد.

فرخ رو پارسا فرزند آفاق پارسا از فعالان حقوق زنان و مدیر مجله جهان زنان، و فرخ‌دین پارسا کارمند وزارت بازرگانی و مدیر مجله‌های اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن ایران و”عصر جدید” بود. مادروی به دلیل نشرمقاله‌ای با عنوان ” لزوم تعلیم وتربیت مساوی برای دختر و پسر” مدتی درتبعید به سر‌برد. این مقاله اعتراض های گسترده‌ای رادر میان روحانیون آن دوران برانگیخت.

فرخ‌رو پارسا پس ازپایان تحصیلات دانشگاهی تامقطع دکترا، علیرغم اینکه پزشک شده بود، کار پزشکی را رها کرد و ترجیح داد به کارفرهنگی بپردازد. او دروزارت فرهنگ آن دوران مشغول به کار شد. وی درسال ۱۳۳۳ به همراه تنی چند از همکارانش “انجمن بانوان فرهنگی” را برای دبیرستان‌های دخترانه آن دوران تاسیس نمود و در سال ۱۳۳۵ به عنوان یکی از اعضای هیات رییسه “شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی” انتخاب شد. فرخ‌رو پارسا همچنین نخستین مدیر کل زن در ایران بود. در سال ۱۳۳۹با آغاز به کار دانشگاه ملی ایران (دانشگاه بهشتی کنونی) وی عهده‌دار سِمَت مدیرکلی دبیرخانه دانشگاه ملی ایران شد. او در سال ۱۳۴۷ به عنوان وزیرآموزش وپرورش ایران انتخاب شد

” درهنگام وزارت وی محمد بهشتی و محمدجواد باهنر در امر تهیه کتاب های درسی از مشاورین فرخ‌رو پارسا و از حقوق‌بگیران آن وزارتخانه بودند. مرکز اسلامی هامبورگ سالها زیر نظر محمد بهشتی از فرخ‌رو پارسا بودجه دریافت می‌کرد. محمد بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به ماموریت‌هایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد. محمدجواد باهنر نیز از وزارت آموزش و پرورش تحت وزارت فرخ‌رو پارسا امتیاز تاسیس چند مدرسه ملی مذهبی را گرفته بود که در نقاط مختلف تهران قرار داشتند.”

روز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ روزنامه کیهان نوشت: “ساعت یک ونیم بامداد امروز فرخ‌روپارسا تیرباران ‏شد.”(۵)

زهرا کاظمی

زهرا( زیبا) کاظمی، در مدرسه عالی سینما و تلویزیون در تهران تحصیل کرد. در سال ۱۹۷۴ برای تحصیل در رشته ادبیات و سینما به دانشگاه پاریس رفت. در سال ۱۹۸۵ دکترای خود را در رشته هنر و ادبیات از دانشگاه پاریس دریافت کرد. در سال ۱۹۹۳ به کبک کانادا مهاجرت کرد. وی با نشریات مختلف کانادائی و نیز مؤسسه عکس انگلیسی”کمرا پرس” همکاری داشت. در سال ۲۰۰۳ زهرا کاظمی در جریان یک مسافرت به عنوان خبرنگارو روزنامه نگار، درایران به جرم عکس‌برداری حین تجمع برخی از خانواده‌های زندانیان در مقابل زندان اوین، بازداشت شد و در زندان به هنگام بازجویی به قتل رسید.

به ادعای دادستان عمومی تهران، “زهرا کاظمی متهم به عکس برداری از اماکن و مناطق ممنوعه و ارسال آن برای سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه بوده‌است “.

او در سوم تیرماه سال ۱۳۸۲ دستگیر شد و در ۲۰ تیرماه به قتل رسید امابا تأیید مقامات دادستانی مرگ وی در ۲۵ تیر اعلام شد. مقامات دادستانی” دلیل مرگ را غش و برخورد سر خانم کاظمی با زمین و ضربه مغزی ذکر کردند. وزیر اطلاعات وقت در مصاحبه‌ای اعلام کرد که اگر کاظمی به موقع به بیمارستان منتقل می‌‌شد نجات پیدا می‌کرد.”

شهرام اعظم، پزشک سابق و کارمند وزارت دفاع ایران که در سال ۲۰۰۴ ایران را ترک و از کانادا درخواست پناهندگی کرد، پس از معاینه بدن زهرا کاظمی، اعلام نمود که: شکستگی جمجمه و بینی، له‌شدگی انگشتان پا، شکستگی انگشت های میانی و کوچک دست راست و انگشت میانی دست چپ، کنده شدن ناخن های انگشت های شصت و اشاره دست، صدمات در ناحیه ریه و دنده، کبودی شدید ناحیه شکم، اندام تناسلی و پاها و شلاق خوردن در زمانهای مکرر، نشان می‌دهد که او هنگام تحمل حبس به قتل رسیده‌است. وزیر امور خارجه کانادا با تأیید گزارش دکتر اعظم در کنفرانس مطبوعاتی تورنتو اعلام کرد که مسوولان کشور کانادا برای روشن شدن کامل جزییات پرونده قتل زهرا کاظمی تلاش خواهند کرد.”

کمیته بررسی و تحقیق مجلس ششم درمورد قتل زهرا کاظمی درگزارش خود قاضی سعید مرتضوی را به عنوان متهم ردیف اول این پرونده معرفی کرد وحتی برخی ازنمایندگان خواستار برکناری او شدند.

پرونده این قتل پس از گذشت سال ها دردستگاه قضایی جمهوری اسلامی به سرانجامی نرسیده است. تنها متهم پرونده نیز که یکی از کارمندان رده پایین وزارت اطلاعات، به نام محمدرضا اقدم احمدی، ۴۲ ساله بود خود را ازاتهامات مبری دانست و با اعتراض به رأی دادگاه و نقض حکم در مرجع تجدیدنظر، به دلیل “فقدان مدرک برای اثبات اتهامات” تبرئه شد.(۶)

پروانه فروهر

پروانه اسکندری (فروهر) از رهبران جنبش دانشجویی، حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران بود. وی نخستین زنی بود که به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران برگزیده شد. پروانه فروهر مدیر مسئول نشریه جبهه ملی ایران بود. وی در سالهای ۱۳۷۰-۱۳۷۷ به همراه همسرش داریوش فروهر، چهره‌های برجسته اپوزیسیون حکومت اسلامی دردرون کشور بودند. وی به همراه همسرش در شب یکم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتل‌های زنجیره‌ای ایران به طرز فجیعی به قتل رسیدند.

پروانه اسکندری برای اولین باردردوازده سالگی به علت شعارنویسی بر روی دیوار سفارت شوروی دراعتراض به اشغال شهرهای قفقاز توسط آن کشور، بازداشت شد. در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد، به فعالیت در انجمن فرهنگی آناهیتا که سازمان همگام حزب ملت ایران بود، پرداخت. پروانه به دلیل فعالیت های سیاسی و فرهنگی بارها بازداشت شد. وی سخنران تظاهرات سی تیر ۱۳۴۰بود که پس از این سخنرانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه فروهر درهمین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر از جمله ابوالحسن بنی صدر و حسن حبیبی، به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با دکتر علی امینی نخست‌وزیر وقت انتخاب شد. وی اولین زنی بود که به نمایندگی دانشجویان کشور انتخاب می‌شد. در سال ۱۳۴۹ از حق تدریس در دبیرستانهای کشور محروم شد. از سال ۱۳۵۶ و با آغازانتشار نشریه خبرنامه جبهه ملی ایران که به صورت پنهانی صورت می‌گرفت، پروانه فروهر مسئولیت آنرا برعهده گرفت. پس ازانقلاب، مدیرمسئول نشریه جبهه ملی، ارگان سیاسی جبهه ملی ایران شد. در پی الغای قانون حمایت از خانواده، پروانه فروهر از معدود فعالان مطرح سیاسی کشور بود که با نوشتن مقالاتی به اعتراض به لغو این قانون پرداخت. سال ۱۳۵۸، پروانه فروهر تنها همسر یک وزیر دولت وقت ایران بود که حجاب نداشت. در سال ۱۳۵۸ نامزد انتخابات مجلس شورای ملی شد. در پی اعتراض به تقلب های صورت گرفته در انتخابات، پروانه فروهر به همراه حزب ملت ایران، دور دوم این انتخابات را در آغاز سال ۱۳۵۹ تحریم کردند و از آنزمان درهیچ‌ یک از انتخابات برگزار شده شرکت نکردند.

پس از مرگ پروانه فروهر، دخترش پرستو فروهر اقدام به گردآوری مجموعه‌ای از شعرهای برگزیده وی کرد. “شاید یک روز” در سال ۱۳۷۹ از طریق انتشارات جامعه ایرانیان منتشر شد. سیمین بهبهانی در یادداشت آغازین این کتاب، نوشت: “با شعر پروانه فروهر پس از فاجعهٔ قتلش آشنا شدم. پیش از آن می‌دانستم که شعر می‌گوید، اما هیچ‌گاه از زبان خودش نشنیده بودم، بس که فروتن بود.”، سیمین بهبهانی سه درونمایهٔ اصلی شعر پروانه فروهر را عشق، وطن‌پرستی و مبارزه در راه حق و آزادی برشمرده است.(۷)

سوشمیتا بنرجی

سوشمیتا بنرجی، ۴۹ ساله، نویسنده اهل کلکته، که داستان زندگی‌اش را در زمان حاکمیت طالبان با عنوان “یک زن بنگالی کابلی والا” نوشت، در ولایت پکتیکا از خانه‌اش ربوده شد و با شلیک۲۰ گلوله به قتل رسید. جسد وی درمدرسه دینی در سه کیلومتری خانه‌اش پیدا شد.

سوشمیتا در سال ۱۹۸۹ به افغانستان رفت. برخی اوقات برای دیدار خانواده‌اش به هند بازمی گشت. ” بعد از اینکه دو سالی را در افغانستان گذراند به هند رفت و فیلمی بنام “جانباز” تهیه کرد. گفته می‌شود که در این فیلم به طالبان توهین شده و آنها را انتحاری و بعضی نام‌های دیگر داده بود. زمانیکه او ۸ سال بعد دوباره به افغانستان برگشت و به قریه خود رسید، طالبان او را به قتل رساند. “

سوشمیتا برای کمک به بیماران یک کلینیک نیز دائر کرده بود. اودرکتاب‌اش نوشته است: “به دلیل آنکه او از پوشیدن چادر یا برقع خود داری می‌کرد، او را بی اخلاق خواندند و مجبورش کردند تا کلینیک‌اش را ببندد. ” او به پاکستان فرار کرد اما توسط خانواده شوهرش به خانه‌اش برگردانده شد و در “حبس خانگی” بسر می‌برد. سوشمیتا در کتابش نوشته است که در سال ۱۹۹۴ با ایجاد تونلی در دیوار گلین خانه، از حبس خانگی فرار کرد. اواما در نزدیک کابل بازداشت شد. با وجود خطر اعدام، طالبان را متقاعد ساخت تا او را به سفارت هندوستان بفرستند. درسال ۲۰۰۳ براساس زندگی وی فیلمی باعنوان” فرار از طالبان” در بولیود هندوستان تهیه شد.

فهیم دشتی، رئیس اتحادیه ژورنالیست‌ها افغانستان گفته است: بنرجی هنگامی کشته شد که می‌خواست فیلم مستندی درمورد وضعیت زنان درولایت پکتیکا تهیه کند. سواپان بیسواس ناشرهندی کتاب‌های او گفته است که او تصمیم داشت کتاب دیگری در مورد افغانستان بنویسد. اوازاینکه چیزی برای ارائه در نمایشگاه کتاب کلکته در اوایل سال جاری نداشت، غمگین بود، و به من گفت که می‌خواهد به افغانستان برود تا برای کتاب جدیدش مواد تهیه کند.”(۸)

*****

منابع برای مطالعه:

۱- ابن هشام، السیره النبویه ( سیرت رسول – پیامبر)، کتاب “زندگانی محمد”، مترجم حجت الاسلام سید هاشم رسولی، چاپ دوم، کتابخانه اسلامیه، تهران ، بهار۱۳۶۴

– باقر مؤمنی، نخستین ترورهای فردی و سیاسی و کشتارهای جمعی در جامعه مدنی اسلام. اتحاد کار، شماره ۸۲، بهمن ۱۳۷۹

– ابن سعد “کتاب الطبقات”.

– دکتر محمد طباطبائی اردکانی، تاریخ تحلیلی اسلام، جلد اول، تهران، انتشارات اساطیر، سال ۱۳۶۸

– تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک، جلد سوم، محمدبن جریر طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ سوم، انتشارات اساطیر، ۱۳۶۳

– عبدالحسین زرین کوب، تاریخ بعد از اسلام.

– دانش نامه آریانا

http://database-aryana-encyclopaedia.blogspot.com/2013/01/blog-post_24.html

– ترورعصما، سایت زندیق

https://zandiq.com/2009/09/07/terror-asma-bint-marwan

– کانون خرافه زدایی و قدم به سوی خردگرایی و انسانگرایی (فیس بوک) درباره: قتل یک زن شاعر (عصماء بنت مروان) به دستور پیامبر اسلام

http://wiki.ahlolbait.com/– برخورد رسول خدا(ص) با شاعران یهودی وکافر

۲- رابعه بلخی، ویکیپیدیای فارسی.

https://fa.wikipedia.org/wiki/رابعه_بلخی

– شکوه بختیاری، سرگذشت دردناک رابعه بلخی، نخستین زن شاعر پارسی سرا، ۱۰ فروردین سال ۱۳۹۲، سایت ” فضول محله”.

– توانا، رابعه بلخی، نخستین زنی که به فارسی شعر سرود.

https://tavaana.org/fa/Rabia_Balkhi

– صادق هاتفی، هنرمند گرانقدرفیلمنامه ای براساس زندگی ” رابعه” نوشته است که امیدوارم روزی آن را روی اکران و رسانه های تصویری ببینیم (م.ن)

۳- طاهره قُرَّهُالعَین، ویکیپیدیای فارسی

https://fa.wikipedia.org/wiki/طاهره_قرهالعین

۴- برخی ازآثار مرضیه احمدی اسکوئی.

http://19bahman.net/letrature/marziyeh_oskouee.htm

– لیست شهیدان فدائی / در باره مرضیه احمدی اسکوئی

http://fadaianshahid.blogspot.com/2015/04/blog-post_27.html

http://kar-online.com/node/3075

۵- فرخ رو پارسا، ویکیپیدیای فارسی

– فرخ‌رو پارسا، از وزارت تا اعدام، توانا

– فرخ رو پارسا، صدای امریکا، مهدی فلاحتی، صفحه آخر، ۳/ ۶/ ۲۰۱۵

– سالار زنان ایران، منصوره پیرنیا، انتشارات مهر ایران، مریلند

۶- شادی صدر، زهرا کاظمی، پرونده همیشه بازی که بسته شد، کارشناس ارشد حقوق بین الملل و مدیر سازمان عدالت برای ایران، ۲۱ تیرماه ۱۳۹۵، بی بی سی فارسی.

– زهرا کاظمی، ویکیپیدیای فارسی

https://fa.wikipedia.org/wiki/زهرا_کاظمی

۷- مهردخت آذری، پروانه فروهر: چهل سال فریاد خونین، از شانزده آذر ۱۳۳۹، تا اول آذر۱۳۷۷، سایت سه راه جمهوری، ۲۲ نوامبر ۲۰۱۱

– پروانه اسکندری، ویکیپیدیای فارسی

https://gavras.wordpress.com/2008/05/09/ – زندگینامه کوتاه زنده یاد پروانه اسکندری

– ش‍ای‍د ی‍ک‌ روز (ب‍رگ‍زی‍ده‌ اش‍ع‍ار)، س‍روده‌ پ‍روان‍ه‌ ف‍روه‍ر، ب‍ا ی‍ادداش‍ت‌های‍ی‌ از س‍ی‍م‍ی‍ن‌ ب‍ه‍ب‍هان‍ی‌، پ‍رس‍ت‍و ف‍روه‍ر و ع‍ل‍ی‌ ده‍ب‍اش‍ی‌. ت‍ه‍ران‌: ج‍ام‍ع‍ه‌ ای‍ران‍ی‍ان‌: ن‍ش‍ر ش‍ه‍اب‌، ۱۳۷۹

۸- نویسنده کتاب “فرار از طالبان” در پکتیکا کشته شد، دویچه وله.

www.dw.com/fa-af/نویسنده-کتاب-فرار-از-طالبان-در-پکتیکا-کشته-شد/a-17071372

https://en.wikipedia.org/wiki/Sushmita_Banerjee –

از: گویا

خروج از نسخه موبایل