دربـارۀ مضرات تشکیل حکومت اسلامی که بسیار قابل تأمل است و به طور عجیبی پیش بینی های او به حقیقت پیوسته :
@Mehrgane95
١- در صورت تشکیل حکومت دینی دیگر ادیان هم ترغیب میشوند که حکومت دینی خود را تشکیل دهند و در نتیجه نزاعهای دینی آغاز خواهد شد
٢- زمانی که روحانیون پا بهحکومت بگذارند دیگر عیوب خود را نمیبینند و شروع به توجیه کردن معایب میکنند تا فسادها را نادیده بگیرند
٣- مسند روحانیت از ابتدا مسند مبارزه با فساد بوده است و مسندِ حاکمان همواره توأم با فساد، با تشکیل حکومت دینی در درجۀ اول مسند مبارزه با فساد را از دست میدهیم و دوم روحانیت را هم به فساد میکشانیم حتی اگر هم فاسد نشویم مردم مفاسد را به گردن روحانیت خواهند نوشت
۴- علم حکومتداری یک علم بسیار پیچیده است و روحانیون از این علم کاملاً تهی هستند، ورود بدون علم و تجربه به این حوزه بدون طی مراحل آن باعث آبروریزی بزرگی برای روحانیون خواهد شد زیرا صرف اینکه روحانیون انسانهای خوبی هستند دلیل نمیشود که هر علمی را بلد باشند
۵- آرزوی همۀ ما تبعیت حکومت از دین است، در حالیکه اگر حکومت را در دست بگیریم به تبعیتِ دین از حکومت دچار خواهیم شد و گاهی برای از دست ندادن قدرت باید حکم دین را نقض کنیم
۶- چون مردم، ما را جانشین امام زمان تصور می کنند انتظار دارند حکومت دینی ما هم همان عدالت را در جامعه برپا کـنـد و اگر نتوانیم مردم نسبت به دین سست عقیده میشوند
٧- اکنون که مناصب حکومتی را در اختیار نداریم اینهمه اختلاف نظر بین ما وجود دارد و اگر به حکومت برسیم اختلاف نظرها باعث چندپارگی دین و آسیبهای بسیار بزرگی به جامعه میشود
٨- ما چون فقیهان خوبی هستیم دلیل نیست به علوم دیگر مانند مدیریت هم تسلط داشته باشیم زیرا اسلام را در طول چندین قرن همین حوزه های علمیه زنده نگه داشتند نه حکومتهای دینی
٩- اکنون که دست ما به حکومت نرسیده است اطرافیان ما چه کارها که نمیکنند وای به آنروز که دستمان به حکومت برسد خودتان خواهید دید چه آبروریزی بزرگی برای مرجعیت و دین اسلام به یادگار خواهیم گذاشت
١٠- کسانى که مناصب حکومتى را در اختیار دارند فریبکارى و دروغ گویى را از لوازم اولیۀ شغل خود مىدانند پس علماى دین باید از این مناصب بپرهیزند زیرا اگر بخواهند پایبند راستى باشند امورشان نمىگذرد و اگر هم بخواهند مثل بقیه سیاستمداران هرجا که صلاح دیدند دروغ بگویند موجب بىاعتقادى مردم به حکم دین خواهند شد
١١- حتی گاهی مردم وقتی از دست حکومتها به تنگ میآیند به روحانیت پناه می آورند و اگـر حکومت در دست ما باشد پس این دسته از مردم شکایت خود را کجا ببرند؟
این نامه سندیت ندارد. خوب است فکر کنید چرا که سال ۱۳۵۶ امام خمینی در مخیّله اش هم نمی گنجید حکومت اسلامی تشکیل دهد. اگر راست می گویید اولاً دست خط ایشان را را بگذارید ثانیاً بگویید این نامه کجا بوده که پس از گذشت ۴۰ سال تازه منتشر می شود؟
دقیقا همینطوره، هیچ کجا سند خطی از این نامه هنوز منتشر نشده.
به فرض که این نامه هم سندیت نداشته باشد، آیا مطالبی که عنوان شده و اتفاقی که هم اکنون برای حکومت به اصطلاح اسلامی افتاده، خلاف واقع است یا کاملاً منطبق بر حقیقت است؟؟ آیا واقعاً چنین اتفاقی برای این حکومت به اصطلاح اسلامی نیفتاده است؟؟ و اینکه در سال ۵۶ امام خمینی نه تنها در مخیله اش به دنبال تشکیل حکومت اسلامی بود بلکه از سالها قبل یعنی از سال ۱۳۴۲ برای آن برنامه ریزی کرده بود. اگر اطلاعات تاریخی ندارید لطفاً قبل از اینکه سریعاً و به طور متعصبانه و کورکورانه نظر بدهید، کمی فکر کنید.
نظر حجت را میپذیرم چون همه اتفاقات را داریم میبینیم.
این نامه صحت نداره …دست ایشون در تایید حکومت اسلامی هست
درجواب میترا بایدبگویم که کتاب ولایت فقیه مطلقه درسال ۱۳۴۹ چاپ شده بود وچنان این کتاب از نظر ادبیاتی یعنی(اگر کاری به محتوای ان نداشته باشیم) تهی وبی مفهوم ومعناست که شهید بهشتی گفت این کتاب آبروی ما رو برده است واین کتاب را روحانیون طرفدار خمینی وخود خمینی در حوزها وکلاسهای درس تدریس میکردند.
کتاب ولایت فقیه مطلقه وجود خارجی ندارد واین ساخته ذهن شماست
بلکه نام کتاب ولایت فقیه یا حکومت اسلامی هست که امام خمینی «ره» دوحدیث گرانقدر یعنی مقبوله تمرین حنظله و توقیع مرحوم کلینیک را شرح می دهد .
دوم اینکه نسبت حرف غلط شما به شهید بهشتی فاقد سند است و چون د وغ به شهید بهشتی نسبت دادید قطعا میئول خواهی بود .
سلام
این باصطلاح نامه و جعلی در کدام گنجینه بود که حالا منتشر شد؟؟
از کدام کتاب یا … در آورده شد
نامهای که سندیت ندارد لای جرز میخوره
در بند ۶ میگه ما فقیهان خوبی هستیم….
همین یک نکته از جعلی بودن نامه حکایت دارد.
چون هیچوقت عالمی بخصوص فقها از خود تعریف نمیکنن.
جاعلان شیطان صفت خیلی کارها را باسم مراجع و اسلام میکنن تا در افکار مردم انحراف بوجود بیاورن.کار شیطان همین هست، ولی مردم باید هوشبار باشن
در مجلسی که جمع کوچکی از فضلای معتمد نزد آیتالله خویی حضور داشتهاند، یک نفر از حاضرین نقل میکند که چندی است در ایران مسأله جدیدی رسم شده است. ایشان میپرسند: چه رسم شده است؟ آن طلبه میگوید: رسم انداختهاند که بعد از نمازها بگویند: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار، از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا! آیتالله خویی میگوید: خوب چه اشکالی دارد؟ یکی از حاضرین میگوید (احتمالاً) نوعی بدعت بعد از نماز در تعقیبات نماز ایجاد شده… ایشان در جواب میگوید: دعاست و بدعت نیست….یک نفر از حاضرین میگوید: بنابراین شما این امر را صحیح میدانید؟ آیتالله خویی میفرمایند: بلکه واجب میدانم.
خاطرات و مبارزات آیت الله سید عبدالهادی شاهرودی، ص۱۷۱-۱۷۲.
http://www.rajanews.com/news/219080
نوشتاری از حجت الاسلام جهان بزرگی؛
اختلاف امام(ره) با آیت الله خوئی بر سر چه بود؟/ ولایت فقیه از نگاه امام خمینی و آیتالله خوئی
اختلاف امام با آیتالله خوئی هم از این مقوله است. یعنی با همه اشتراک نظرهایی که با هم در خصوص ولایت فقیه، بهخصوص مطلقه آن داشتهاند در خصوص زمان قیام اختلاف داشتند بهگونهای که امام میفرمود الان (بین سال ۴۲ تا ۵۷) موقع قیام علیه شاه است و آیت الله خوئی معتقد بودند که قیام علیه شاه تا دندان مسلح مورد تایید و پشتیبانی قدرتهای بزرگ جهانی به مصلحت نیست و مشت بر سندان کوبیدن است و سرانجام پس از به ثمر رسیدن قیام و انقلاب امام خمینی (ره) در ایران، آیتالله خوئی هم به صرافت ایجاد انقلاب در عراق در سال ۱۹۹۲ افتادند که متاسفانه در آن زمان به نتیجه نرسید.
https://snn.ir/fa/news/328828/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A6%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A6%DB%8C
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ (۱۰)
الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَهٍ سَاهُونَ (۱۱)
«سوره مبارکه الذاریات»
۩۩۩۩۩۩۩۩۩
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَی مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ۲۲۱
تَنَزَّلُ عَلَی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ۲۲۲
سوره مبارکه الشعراء
مرگ بر دروغ پردازان.
همانان که در جهالتی عمیق و فراگیر در بی خبری و غفلتی سنگین فرو رفته اند!«الذاریات/۱۰و۱۱»
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسی فرود میآیند.
بر هر بسیار دروغگوی گناهکاری نازل میشوند. «الشعراء/۲۲۱و۲۲۲»
الهـــــی اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ
.
.
کلا ایت الله بروجردی و خویی تمایل به اینکه علما زعامت حکومت را بپذیرند نداشتند بیشتر روحانیت هم ورود به امور حکومتی و سیاسی را جایز نمی شمردند حتی رادیو گوش نمی کردند
ولو سند معتبر نداشته باشد به طور نسبی با حال و روز زمانه ما منطبق است