میترسیم! میترسیم از ظاهر این موجودات بیآزار…اما نمیهراسیم از باطن آدمهایی! که عنوان اصلاحطلب را برای خود برگزیدهاند! ترسی نداریم از (آن روی سکهی حکومت) که رنج مردم خرمشهر را در گلو میاندازند اما در خفاء از طریق پولهای هدیه شده با منابع مالی نامشخص! چشمک پرانی میکنند تا دختران و پسران جوان را قانع کنند که اصلاحطلبی آنها، تنها راه برون رفت از بنبست دیکتاتوری فعلیست!
ترسی نداریم از انسانهایی! که دست و پا زدنهای مردم کرمانشاه را در فقر میدیدند اما برای صدرنشینی در اخبار و قهرمانسازی از خود، کلنگ به دست میشوند تا دهکدهی امید! بسازند! ترسی نداریم از زندانیان اصلاحطلب سابق که بسیاری از آنها با نقاب حمایت از زندانیان غیر امنیتی و زیر حکم اعدام، مبالغی جمع میکنند اما به کاسهی خود میریزند! ترسی نداریم از بسیاری خبرگزاریهایی که آمار اعدامهای جرائم مختلف را از طریق همان زندانیان زیر حکم اعدام، جمعآوری میکنند اما زمانی که از آنها میخواهید در رابطه با اعتصاب غذاها، لب دوختنها و خواستههای اولیهی همین زندانیان غیر امنیتی مطالبی منتشر کنند؛
سر باز میزنند! اما میترسیم از انسانهایی که بینام و بیقاب در کوچهها میگردند و میان زبالهگردها غذا توزیع میکنند! میترسیم از بینام و بینقابهایی که راهی کرمانشاه میشوند و از سلفی گرفتن با مردم رنج دیده گریزانند و متنفر؛ چرا که از واژهی “قهرمان” میهراسند؛ از دل بستن به واژهای که سبب شده تا چهل سال در همین وضعیت فعلی، درجا بزنیم!
این موجودات زیبا به استحالهی ما انسانها! پی بردند و شاید به همین دلیل از آنها میترسیم…!
@shahrvandyar