باعش یعنی «بازنده عراق و شام!»، مترادف داعش و لقب تازه آقای خامنهای است!
از چهارشنبه که نخستوزیر عراق هم با لحنی «کازابلانکایی»، رهبر را در کافه تنها گذاشت و با آمریکاییها به «لالالند!» رفت، خامنهای علاوه بر شام (سوریه)، عراق را هم باخت و شد: باعش!
همین غمزه را چند ماه قبل هم بشار اسد با رهبر معظم کرده و به آغوش پوتین خزیده بود! حالا رهبر کافهنشین، تنهاتر شده است!
?آقای العبادی گفت: «ما با اکراه، به تحریمهای آمریکا بر علیه ایران میپیوندیم!» که معنای دیگرش میشود: «کمکهای مالی ایران را همچنان و با همان عشق دیرینه(!) قبول خواهیم کرد!» رفتن عراق به آغوش آمریکا، تازهترین «شکست منطقهای» جمهوری اسلامی ایران است، و نه «آخرین» آنها. هنوز یمن و فلسطین و لبنان و… باقی ماندهاند!
?حقیقتاً نمیدانم آقای خامنهای، بابت کدامیک از تقصیرهای بی حسابش، اینچنین رسوای جهان و انگشت نمای خلق خدا میشود؟ (این مرد که از یک «نوزاد» هم پاکتر است!!)
خالی از مزاح، چه نظمی در این کائنات هست که «حساب» یکایک ظلمهایی را که او بر هزاران بیگناه کرده، دارد؟ و این چه عبرتآموز است که با شکستن چند بارهی «غرور و منیّت» این مرد، او را مجازات میکند؟ فردی که بارزترین ویژگی شخصیتیاش «غرور و خودشیفتگی فرعونیش» بوده است!
?بازندهی شام، این هفته صحنهی عراق را هم با فضاحت باخت! حیدر العبادی نخستوزیر عراق بر «منافع ملی مردمش» تأکید کرد و گفت همگام با آمریکا در تحریمهای اقتصادی برعلیه جمهوری اسلامی ایران مشارکت خواهد کرد! البته با همان غمزه؛ که «درب پذیرش کمک از ایران» باز است!
و تازه هنوز از آتش هورالعظیم (که میگویند عمدی است!) در مرز عراق، دود بلند میشود!
?این از عراق، که رهبر زیارتگاههایش را با پول ملت ایران ساخت و توسعه داد و گنبدهایشان را «مطلّا» کرد و حالا به خاطر منافع ملیاش، «طرف آمریکا» را گرفت!
آن هم از سوریه که ایران دارد با بودجهای کلان، «بندر لاذقیه» آن را به قطب توریستی مدیترانه تبدیل میکند، ولی بشار اسد بعد از پایان جنگ، دو بار به آغوش پوتین رفته و یک بار هم به دیدار خامنهای نیامده!
?آن هم از روسیه، که سپاه پیاده نظامش بود، اما سفارتش را به اورشلیم (بیتالمقدس) منتقل کرد و به دخالتهای ج.ا در فلسطین یک تودهنی محکم زد و سوریه را هم که «قبضه» کرد!
?این «رهبر بازنده»، دیگر چه کاری باید بکند تا سرنشینان «قایق نظام!» بفهمند او ناخدای بازنده و متوّهمی است که این قایق سوراخ را عنقریب به صخرههای نابودی خواهد کوفت؟ هرچند دیگر سرنوشت قایق، برای کسی مهم نیست! تا زمان باقیست، باید «کَند و برد»!
?مسئولان نظام اسلامی چنان به چپاول و غارت ثروت ملی ایرانیان مشغولند که به قایق و صخره و ناخدای بازندهاش فکر نمیکنند! همین رقابتی که در غارت شروع شده، خود بهترین گواه این حقیقت است که زمان به سر آمده و آقایان «وضعیت آخر» را درک کردهاند. در تمام رژیمهای دیکتاتوری و فاسد، وقتی مقامات «صدای سوت پایان» را میشنوند، فسادها و اختلاسها هم سرعت بیشتری میگیرند و در واپسین فرصتها، «علنی» به چپاول میپردازند! (و مانند جلسه استیضاح وزیر کار، «پته» همدیگر را روی آب میاندازند)!
«دیکتاتور بازنده» هم در کافه نشسته و به باختهایش میاندیشد و ناگهان نعره میکشد: ″هیچکس، هیچ غلطی نمیتواند بکند!″
?آقای خامنهای در فکر نجات «غرور فرعونی» خود است. او این روزها با چیزهایی مثل «تأکید مؤکد بر ادامهی حصر!» ارضاء میشود. او فقط میخواهد غرورش را از این تنگناها، نجات بدهد! اما عجب بازی غریبی دارد روزگار؛ که هر دم از این باغ بیرحمش «بری» و خبری میرسد و بلور شکستهی غرور او را، باز و باز لگدمال میکند!
?با خبر پیوستن عراق به تحریمهای آمریکا، ناخودآگاه از خود پرسیدم که واقعاً دیگر چه چیزی از «منیّت و غرور» برای این رهبر مغرور و خودشیفته باقی مانده؟ عراقی که در یک قلم، ۱۱۰۰ میلیارد دلار بابت غرامت جنگی به ایران بدهکار است هم به رهبر پشت پا زد؟!
?اگر این روزها خبر فوت ناگهانی رهبر را شنیدید، تعجب نکنید! او یا از غُصه غرورش دق میکند، و یا یک حکم فقهی «من درآوردی» برای «خودکشی در شرایط خاص!» پیدا میکند!
برای آدمهایی مثل خامنهای، زندگی با «غرور لِه شده»، نوعی «خودکشی تدریجی» است. او برای «نجات غرورش»، ولو شده از زیر زمین، یک حکم فقهی پیدا خواهد کرد!
?من که دعا میکنم حالا حالاها زنده بماند و «انعکاس ظلمهایش» را در شکسته شدن هزار باره غرور فرعونیاش در «دادگاه» هم بشنویم!
فعلاً این پایان تلخ و تنهایی مرگبارش در «کافه باعش»، از هر جهنمی برای او سوزندهتر است! بعد از سوریه، حالا عراق هم با ترامپ به لالالند رفته و مِی مینوشد و با رهبر بازنده «سر گرانی میکند»!
بابکداد ۹۷/۵/۱۹
?تلگرام:
?اینستاگرام:
?توییتر:
?فیسبوک:
?ایمیل:
از: گویا