سایت ملیون ایران

اهواز؛ تروریسم، تروریسم است

مرتضی کاظمیان

تروریسم خوب و بد ندارد. تروریسم هدفمند و غیرهدفمند ندارد. تروریسم دولتی و غیردولتی ندارد. تفاوت، تنها در مجری ترور است.

محصول نهایی ترور یک چیز است: ستاندن جان دیگری/دیگران برای رسیدن به مقصود. از هدف قراردادن شهروندان بی‌گناه در افغانستان گرفته تا برج‌های دوقلوی آمریکا، و از سوریه و یمن و فلسطین و برمه در آسیا گرفته تا آفریقا و اروپا و ایران؛ تروریسم جغرافیا نمی‌شناسد.

تروریسم حکومتی و غیرحکومتی نیز تفاوتی نمی‌کند. قربانی‌کردن شهروندان ازسوی حکومت‌های اقتدارگرا و خشونت‌پیشه با اعدام و قتل‌های زنجیره‌ای همان مضمونی را دارد که قتل حاکمان به‌دست مخالفان، بدون رعایت آیین دادرسی عادلانه.

اگر اعدام مورد نقد و نفی است، ترور نیز قبیح و غیرقابل دفاع است؛ به‌ویژه آنکه در روندی دور از داوری افکار عمومی رخ دهد؛ بدون درنظرگرفتن و پاسداشت لوازم دادرسی منصفانه.

تروریست‌ها اما ـ مثل خودکامگان و جباران و رژیم‌های سرکوبگر ـ تکیه به خشونت حاد (ترور) را برای نیل به هدف، توجیه می‌کنند. این توجیه می‌تواند پوشش ظاهرفریب و زیبایی داشته باشد: آزادی ملتی، رهایی از ستمگری، تحقق عدالت و نیل به حقوق اساسی. همچنان‌که حکومت‌های خشونت‌پیشه برای توجیه سرکوبگری و نقض حقوق بنیادین شهروندان خود ـ یا حتی دخالت نظامی در کشورهای دیگر ـ به تعابیر و مقوله‌هایی چون امنیت‌ملی و مصالح کشور، می‌آویزند.

تروریسم ـ اعم از حکومتی و غیرحکومتی ـ برای نیل به هدف‌های خود و تحقق پروژه‌ها و راهبرد خویش، به خشونت و ارعاب تکیه می‌کند. تروریست‌ها برای تبلیغ و تداوم غیردموکراتیک ایدئولوژی خود، ترور و قربانی‌کردن انسان‌ها را در دستور کار قرار می‌دهند. این‌چنین، پروایی از قربانی‌کردن «دیگران» برای رسیدن به مطلوب خود ندارد.

مخالفان نظام‌های سیاسی، حاکمان را هدف پروژه خود اعلام می‌کنند؛ اما واقعیت، بسط و گسترش غیرقابل‌کنترل خشونت است. حکومت‌های سرکوبگر نیز رفتارهای خشونت‌بار خود را «خوب» می‌دانند و کردارهای مشابه را «بد» توصیف می‌کنند؛ اما واقعیت، تکیه به ارعاب و خشونت (تا سقف ترور و اعدام) با توجیه است.

وقتی «وسیله، هدف را توجیه می‌کند»، بازتولید و تداوم بی‌پایان «حلقه معیوب خشونت» مفروض خواهد بود. مخالفان حکومت به خشونت در سطوح گوناگون تکیه می‌کنند و حاکمان برای منکوب و منتفی‌کردن ایشان، به خشونتی متقابل متوسل می‌شوند.

آنچه در چند سال گذشته در سوریه شاهد بودیم، یک شاهد برجسته و عریان این وضع بود. از یک‌سو، مخالفان خشونت‌گرای دمشق و به‌ویژه داعش با تهیه و پخش تصاویر و فیلم‌های خشن، در مقام قدرت‌نمایی و مرعوب‌گری بودند، و از سوی دیگر، نیروهای نظامی و امنیتی اسد با تکیه به ابزارهای حذف فیزیکی و شکنجه‌ و حتی بمب شیمیایی، درپی تسلیم مخالفان بود.

به بیان دیگر، دو سوی میدان منازعه می‌کوشند با درآویختن به شکل‌های جدید خشونت، یا ارعاب فزاینده، سوی مقابل را وادار به تمکین و تسلیم کنند.

پیش‌بینی فرجام این چالش خشونت‌بار، دشوار نیست؛ دست بالا، از آن نیروی خشن‌تر و قدرت سخت‌افزاری فائق خواهد بود؛ و البته مفروض ناگوار در بستر آکنده از خشونت مزبور، چیزی نیست، جز قربانی‌شدن خیل انسان‌های بی‌گناه و نقض فاحش حقوق بشر.

حمله تروریستی امروز در اهواز، جان شماری از هموطنان را ستاند. توجیه تروریست‌ها برای این خشونت را کسی ـ جز خود آنان ـ نخواهد پذیرفت.

عوارض سیاسی ـ امنیتی اقدام تروریستی در اهواز، تنها دامن خوزستان را نخواهد گرفت و پیامدهای سوء آن، فقط منجربه تهدید و تحدید بیشتر جامعه مدنی ایران نخواهد شد؛ بلکه از زاویه حقوق‌بشری نیز نقض فاحش حقوق‌بشر و کرداری غیرقابل توجیه است.

تروریسم، تروریسم است. تردید در مواجهه با پروژه‌های تروریستی، تأیید خشونت حاد و عریان تا سقف ستاندن جان انسان‌هاست؛ مواجهه‌ای که نه از زاویه سیاسی و اخلاقی قابل دفاع است و نه از منظر حقوق‌بشری.

از: ایران اینترنشنال

خروج از نسخه موبایل