امروز هیچ قدرتی در دنیا غیر از حکومت جمهوری اسلامی مانع پیشرفت کشور نیست. خامنهای با فرافکنی، نفرت خود از غرب و ایالات متحده را به همه مردم ایران نسبت می دهد. ۳۴ سال است که مقامات جمهوری اسلامی و دیگر اسلامگرایان یک دروغ بسیار بزرگ به جامعه ایران گفتهاند و آن این است که برخی کشورها در زیر سایه امریکا زندگی می کنند. علی خامنهای همانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی همه پیشرفتهایی را که مردم ایران علی رغ تمایل حکومت داشتهاند به حساب خود می گذارد.
علی خامنهای هر ساله جمعیتی را که برای زیارت مرقد امام هشتم شیعیان به مشهد می روند مورد سوء استفاده به عنوان سیاهی لشگر نظام (تحت عنوان جمعیت چند صد هزار نفری یا میلیونی) قرار داده و ارزیابی خود از سال گذشته و رهنمودهای سال آینده را در این اجتماع عرضه می کند. در سخنان نوروزی سال ۱۳۹۲ وی ده مورد از قلب حقایق، رجزخوانی و مدعیات بی پایه وجود دارد که در گذشته هم تکرار شدهاند:
آفرین هوشمندان و نخبگان جهان
خامنهای برای تقویت روحیهی چند هزار نفری از طلاب و بسیجیانی که همه کارمندان رسمی حکومت و دیوانسالاری دینی هستند و در اجتماع مقابل وی شعار می دهند می گوید: “نخبگان و هوشمندان جهان به ملت ایران آفرین میگویند.” (همهی نقل قولهای این نوشته از سخنان خامنهای از سایت تابناک گرفته شدهاند) کسانی که اخبار و رویدادهای ایران را در سراسر دنیا دنبال می کنند چنین نخبگان و هوشمندانی را سراغ ندارند. البته کسانی مانند فلینت لورت (تحلیلگر ارشد سابق سی آی ای) و همسرش (کارمند سابق وزارت خارجهی امریکا) که برای جمهوری اسلامی لابی می کنند و از تنعمات درگاه ولایت نیز برخوردارند، هستند که چنین سخنانی را به زبان می آورند.
احتمالا این گونه سخنان هنگامی به زبان دلالان جمهوری اسلامی می آید که به هزینهی مردم ایران به کشور سفر می کنند و به پابوس مقامات می روند. در تاریخ روابط میان امریکا و ایران تبدیل شدن ماموران سی آی ای و وزارت خارجه به دلالان سیاسی کشور مورد مطالعه و خدمت و سود بردن از آن سابقه داشته است (کیم روزولت، گریشن یاتسویچ و ریچارد هلمز)
همپیمانان چپ ضد امپریالیست جمهوری اسلامی نیز ممکن است چنین نکاتی را به زبان آورده باشند (کسانی که در کشور خودشان به دنبال تاسیس نظام استبدادی مطلقه مثل جمهوری اسلامی هستند) اما غیر از این دو دسته کسی در دنیا نیست که جمهوری اسلامی را با این همه جنایات و قساوتها بستاید. البته خامنهای وقتی از ملت ایران سخن می گوید خود و وفاداران به حکومت را در نظر دارد.
ممانعت دشمنان از پیشرفت کشور
خامنهای در باب اعمال دشمنان (موهوم) کشور می گوید: “میخواهند مانعتراشی کنند که ملت ایران به پیشرفت و رشد دست نیابد.” امروز هیچ قدرتی در دنیا غیر از حاکمان جمهوری اسلامی مانع پیشرفت کشور نیست. ساختار استبدادی و الابختکی حقوقی کشور و تمرکز منابع در دست باندهای فاسد و نظام رانت خواری و امتیازات طبقهی روحانیت مثل یک بختک گریبان کشور را گرفته و نمی گذارد نیروهای کشور تنفس و رشد کنند. فرار سرمایه و مغز از کشور یک جریان دائمی بوده و ریشه در نظام ولایت فقیه دارد.
دشمنی مردم ایران با ایالات متحده
خامنهای با فرافکنی، نفرت خود از غرب و ایالات متحده را به همه ی مردم ایران نسبت می دهد: “ملت ایران در طول سی وچند سال مراحلی را گذرانده است که تا میگویند دشمن، ذهن مردم ایران متوجه آمریکا میشود.” هیچ نظر سنجی مستقل و آزادانهای در کشور سخنان خامنهای را تایید نمی کند. برای برساختن دشمنی مردم ایران با امریکا مقامات جمهوری اسلامی ملت را به خود تقلیل می دهند و راه را نیز بر هر گونه نظر سنجی مستقل می بندند. رهبری که ۲۴ سال است در یک انتخابات خود را در معرض نظر مردم قرار نداده نمی تواند از جانب آنان سخن بگوید.
یکسان کردن تل آویو و حیفا با خاک
خامنهای در باب عکس العمل در برابرحملهی نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی می گوید: “گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی ما را تهدید به حمله نظامی می کنند اما خودشان هم می دانند و اگر نمی دانند بدانند اگر غلطی از آنها سر بزند جمهوری اسلامی، تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.” این هم یک رجزخوانی تهی برای تقویت روحیهی خودی هاست. اولا اسرائیلیها به احتمال زیاد به تنهایی برای نابودی تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی اقدام نخواهند کرد و ثانیا اگر چنین کنند جمهوری اسلامی نمی تواند تل آویو و حیفا را با خاک یکسان کند چون پس از آن بخشهایی از تهران و قم با خاک یکسان خواهد شد که ولی فقیه چنین ظرفیتی را برای این گونه تصمیم گیری از خود نشان نداده است. اصل بر بقای حکومت و روحانیت است و نه نابودی آن. روحانیت حاکم در ایران آن چنان غرق در فساد و مطامع دنیوی است و آن قدر در سراسر کشور دارای منافع است (شرکتها و کارخانهها) که نخواهند گذاشت ریالی به خودشان خسارت وارد آید.
عدم استقلال دولت بریتانیا
خامنهای به صراحت در سخنرانی خود استقلال یک کشور عضو شورای امنیت را نفی می کند: “دولت خبیث انگلیس هم نقش مکمل آمریکا را بازی می کند و خودش استقلالی ندارد.” خامنهای اگر نمی داند که کشورهای هم پیمان در مقاطع خاص و مهم تاریخی با هم همراهی می کنند (چنان که امروز جمهوری اسلامی شریک جنایات بشار در کشتار ۷۰ هزار سوری است) باید از مقام خود استعفا دهد و اگر می داند مرتکب دروغی بسیار بزرگ شده است.
کشورهایی که در سایه آمریکا زندگی کردند
۳۴ سال است که مقامات جمهوری اسلامی و دیگر اسلامگرایان یک دروغ بسیار بزرگ به جامعهی ایران گفتهاند و آن این است که برخی کشورها در زیر سایهی امریکا زندگی می کنند. در دنیای امروز کشورها با هم روابط و پیمانهای متقابل دارند. برخی از این پیمانها میان کشورهای دمکراتیک و برخی میان کشورهای دمکراتیک و غیر دمکراتیک است. این دیدگاه معوج چپگرایانه بسیاری از مردم ایران را از دیدن واقع بینانهی روابط بین المللی محروم کرده است. کشورهای اروپایی اکثرا همپیمان ایالات متحده هستند و رابط بسیار نزدیک تجاری و امنیتی و سیاسی دارند اما هیچ از آنها زیر سایهی امریکا نیستند. برخی کشورهای عربی نیز با نظام غیر دمکراتیک چنین رابطه ای با ایالات متحده دارند.
خامنهای با اتکا به این دروغ نتیجه می گیرد که آنها که زیر سایهی امریکا هستند وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند. کافی است از کشورهای منطقه قطر و امارات متحدهی عربی را با ایران مقایسه کنید و ببینید این کشورهای نفت خیز که روابط گستردهای با ایالات متحده دارند در وضعیت بهتری هستند یا ایران. قطر در سه سال گذشته بالاترین درآمد سرانه را در دنیا داشته است (سال گذشته حدود ۱۱۸ هزار دلار).
عدم مذاکره با امریکا
خامنهای به موضوع مذاکره با امریکا که می رسد در سه جمله مرتکب یک دروغ بزرگ دیگر می شود. او می
گوید: “از جمله تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که از طرف رهبری ایران، کسانی با آمریکاییها مذاکره کردند این دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری ایران هیچکس با آنها مذاکره نکرده است. در برخی موارد مسئولان دولتی راجع به مسائل مقطعی با آمریکاییها مذاکره کردند که البته مخالفتی با آن نداشتم.”
همه امروز در دنیا می دانند که هیچ مقامی در جمهوری اسلامی نمی تواند با دولت امریکا بدون کسب مجوز از خامنهای مذاکره کند. اگر مقامات دولت در برخی موارد با امریکاییها مذاکره کردهاند که خامنهای بدان معترف است این بدین معنی است که حکومت با مقامات امریکایی مذاکره کرده و نفی آن موجب سرسخت نمایی و نمایش کله شقی رهبر جمهوری اسلامی نمی شود.
پیشرفت همه جانبه
او در زمینهی جهت گیری کشور می گوید: “در همه این موارد پیشرفت داشتیم هم در زمینه امنیت و هم در سلامت و هم نفوذ بینالمللی و هم تسلط بر حوادث گوناگون که بر کشور و منطقه جاری است.” البته خامنه ای در ارائهی این بیلان ظاهرا گزارشهایی را که مقامات بدو می دهند به ماشین کاغذ خرد کنی سپرده است. در طول یک سال گذشته چکهای برگشتی سه برابر شده است، پروندههای ثبت شدهی سالانه در قوهی قضاییه از حدود ۱۳ میلیون به ۱۶ میلیون رسیده است، تعداد زندانیان از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۱، ۲۳ برابر شده است (با دو برابر شدن جمعیت)، تعداد اعدامها همچنان ایران را در صدر کشورهای اعدام کننده قرار داده است، جوانان سارق را به دلیل سرقت ۵۰ هزار تومان اعدام می کنند، مراکز درمانی کمبود داروی بیهوشی و داروخانهها کمبود دارو دارند (نه به دلیل تحریم ها بلکه به دلیل عدم اختصاص ارز)، و کشورها یکی پس از دیگری روابط اقتصادی خود را با جمهوری اسلامی کاهش می دهند. تنها بخشی که در کشور خوب کار می کند ماشین سرکوب است که نوعی امنیت قبرستانی سیاسی در کشور ایجاد کرده است.
پیشرفت علمی
چند سالی است که با خالی شدن خزانهی اخلاق و ارزشها (بواسطهی دروغ گوییها و تقلبات مفرط) مقامات جمهوری اسلامی در دادن بیلان کاری خود به سراغ علم و تکنولوژی آمده اند. خامنهای در این قلمرو می گوید: “در حوزه آب و محیط زیست و سلولهای بنیادی و انرژی هستهای و … کشور به پیشرفتهای بزرگی توانست دست پیدا کند.” تنها در حوزهی آب و محیط زیست می توان به خشک شدن تدریجی رودخانههای بزرگ کشور مثل زاینده رود و کارون و خشک شدن دریاچهها مثل دریاچهی ارومیه و تشدید آلودگی آب تالابها و هوای شهرها اشاره کرد.
تنها برگ برندهی خامنه ای در بحث از پیشرفت علمی غنی سازی اورانیوم تا حد بیست درصد است. آیا هزینههای این امر که بدون تنش با کشورهای غربی نیز ممکن بود (در یک قلم محروم شدن کشور از حدود ۵۰ میلیادر دلار درامد ارزی در سال ۹۱) ارزش غنی سازی بیست درصدی به روش جمهوری اسلامی را داشته است یا خیر؟
شرکت همه در انتخابات
ولی فقیه جمهوری اسلامی در موضوع انتخابات نیز وعدهی دروغ می دهد. او هم می گوید همگان می توانند در انتخابات رقابت کنند و هم این رقابت را منوط به اعتقاد به جمهوری اسلامی (بنا به تجربه، شخص خودش) می کند: “در انتخابات همه سلیقهها و جریانات معتقد به جمهوری اسلامی شرکت کنند. این هم حق همه است و هم وظیفه است. انتخابات برای یک سلیقه و جریان سیاسی خاص نیست. همه کسانی که به استقلال کشور و آینده کشور اهمیت می دهند و دلشان برای منافع ملی می سوزد باید در انتخابات شرکت کنند.”
پیشرفت “به خواست” یا “به رغم”
علی خامنهای همانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی همهی پیشرفتهایی را که مردم ایران علی رغ تمایل حکومت داشتهاند به حساب خود می گذارد. درست بعد از تحولات پس از انتخابات سال ۸۸ و تجعات بزرگ دانشجویی در اعتراض به سرکوب مردم، خامنهای از حضور چهار میلیون دانشجو در کشور ابراز نارضایی کرد اما هنگام “پز دادن” که می رسد او از ۲۵ برابر شدن تعداد دانشجویان در کشور از سه دههی قبل به این سو سخن می گوید. به همین ترتیب مقامات جمهوری اسلامی از مطبوعات نیمه مستقلی که با هزار گونه زحمت و فشار در داخل کشور منتشر می شوند و هر هفته تعدادی از آنها بسته یا محاکمه یا روزنامه نگاران آنها بازداشت می شوند در مجامع بین المللی به عنوان نشانهی آزادی در کشور سخن می گویند.
از: گویا