سایت ملیون ایران

سیاستمداران کراواتی، دشداشه پوش و عمامه به سرهای دروغگو

ظالمانه تر از تحریم‌ ظالمانه

مجتبی واحدی – دیدگاه نو

آنقدر از سیاستمداران کراواتی، دشداشه پوش و عمامه به سر دروغ شنیده ام که به همه اخبار سیاسی به دیده تردید می نگرم. مهم ترین‌خبری که این‌روزها ذهن ها را به خود مشغول کرده و در عین حال نمی توان با قاطعیت در خصوص اصل خبر و پیامدهای آن اظهار نظر کرد ادعای “دور جدید تحریم‌ ها به خصوص تحریم دارویی ایران” است. از ماهها قبل، دونالد ترامپ و همکاران او در مورد نتایج سهمگین تحریم‌های جدید امریکا علیه جمهوری اسلامی سخن گفتند و سیزده آبان را روز آغاز تحریم‌های فلج کننده، اعلام کردند. مقامات جمهوری اسلامی در مقابل، به تمسخر و کوچک‌انگاری موضوع روی آوردند. شاه بیت همه کوچک انگاری ها، سخن حسن روحانی بود که ” چیزی به نام سیزده آبان وجود ندارد”. سخیف ترین اظهار نظر حکومتی نیز به جواد ظریف تعلق داشت که نشان می داد او، قتل جمال خاشقجی و بحران‌ یمن را از تحریم‌ها علیه کشور خود مهم تر می داند : “خزانه‌داری آمریکا، برای منحرف کردن اذهان از اخبار مربوط به قساوت سعودی‌ها در استانبول و سراسر یمن، ایران را تحریم می‌کند”.

هم‌زمان با اظهار نظرهای ظریف و رئیس او، رسانه های رسمی جمهوری اسلامی و سخنگویان خارج نشین‌ نظام، از تنها ماندن ترامپ و امریکا، سخن ها گفتند و معجزاتی را به مردم بشارت دادند که قرار بود با ابتکار جمهوری اسلامی، قدرت روسیه، همت اروپا، پافشاری چین، همراهی هند و کمک‌برخی کشورهای دیگر، امریکا را منزوی و تحریم‌ها را بی اثر کند. اما هنوز ساعاتی از آغاز نخستین روز بعد از سیزده آبان، نگذشته بود که ورق برگشت. مقاماتی که در چهل سال گذشته، تحریم‌ها را نعمت می دانستند و تحریم‌کنندگان را بازندگان‌اصلی در برابر جمهوری اسلامی، به ناگاه مرثیه سرایی را آغاز و از ظالمانه بودن تحریم ها سخن گفتند. البته این‌بار، توصیه سعید حجاریان نیز به کار گرفته شد تا سخن حکومت از زبان سلبریتی ها بیان‌شود.

مخفی نمی کنم که هیچگاه‌ مانند سران‌خودخواه و شکم‌سیر دو جناح حکومتی، نبندیشیده ام. تحریم‌ها را همواره مصیبت دانسته ام و تحریم‌سازان را دشمن مردم ایران. گناه اصلی را متوجه تحریم‌سازان داخلی و نقش تکمیلی را متعلق به کاسبان تحریم‌در خارج می دانم؛ همان کسانی که در بازی ” تحریم – تعلیقِ تحریم” امتیاز دلخواه را از حکومت مستاصل جمهوری اسلامی می گیرند و نهایتا با همین نظام‌فاسد و دیکتاتور، کنار می آیند.‌ هر تحریمی که زندگی روزمره میلیونها ایرانی را مختل کند ظالمانه می دانم اما معتقدم‌ظالمانه تر از تحریم، مرثیه سرایی هایی است که با اختلاط راست و دروغ، اذهان را از فساد و بی کفایتی حکومت، غافل می کند. هنوز ساعاتی از شروع رسمی تحریم‌ها نگذشته، کارگردان و مفتی، شاعر و بازیگر، بهایی ستیز در داخل و همجنسگرای حامی جمهوری اسلامی در خارج و….همه یک زبان‌ به تکرار ادعاهایی می پردازند که سران‌جمهوری اسلامی در خصوص ” تاثیر تحریم‌ها بر بیماران‌صعب العلاج و کودکان‌سرطانی” مطرح می کنند. بله ! من هم‌می گویم‌ نه تنها هراقدامی که موجب اخلال در درمان یک‌بیمار شود ظالمانه است بلکه حتی سخنی که باعث لرزیدن دل یک بیمار و اطرافیان او شود – از جمله سخن ابلهانه وزیر بهداشت- دور از انسانیت است. اما جه شد که از شیخ تا هنرمند، سکوت سالهای طولانی را شکستند و امروز هم‌زبانی با حکومت را واجب می شمارند؟ شش سال پیش، وزیر بهداشت دولت احمدی نژاد، یک‌حقیقت تلخ را افشا کرد : ” سهمیه ارزی دارو، صرف واردات لوازم‌آرایش، دسته بیل، زین اسب و اتومبیل پورشه شد”. آن روز سلبریتی های دلسوزِ کودکان سرطانی کجا بودند؟ روشنفکرهای خارج نشین‌چه؟ راه دور نرویم. چند ماه قبل از آغاز دور جدید تحریم ها، بحران کمبود و گرانی بی سابقه پوشک، موجب انتقاد رهبر از دولت شد. پس از آن، دهها کلیپ‌ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد و همگی عجز بسیاری از خانواده ها از تامین‌پوشک برای نوزادان خود را نشان می داد. اختصاص ارز دارو به واردات پورشه برای تازه به دوران رسیده ها و کمبود و گرانی پوشک، واقعیت ملموس بود اما تحریم دارو و پیامدهای آن – که البته با تکذیب امریکا مواجه شده است – هنوز تاثیر خود را نشان نداده است. پس چگونه است که برای آنچه واقعیت داشت حتی یک‌قطره اشک ریخته نشد ولی برای احتمالی که هنوز صحت آن مورد تردید اساسی است، سیل اشک سرازیر می شود؟

به خود اجازه نمی دهم همه کسانی را که در خصوص احتمال تحریم دارویی، اظهار نگرانی کرده اند در لیست واحد بگنجانم و همه را به هم زبانی ارادی یا غیر ارادی با حکومت فاسد و مردم‌ستیز، متهم کنم؛ اگر چه همچنان سکوت آنان در خصوص دو نمونه ای که در بالا ذکر کردم، علامت بزرگی در برابر صداقت‌آنان در دلسوزی های اخیرشان قرار می دهد. در عین حال من هم همراه با آنان می گویم‌ : ” تحریمی که به زندگی مردم ایران، خسارت می زند ظالمانه است”. اما ظالمانه تر از آن، کمک‌به پوشاندن ضعف و فساد حکومتی است که سهم‌آن در گسترش فقر، مرگ و میر، نا امیدی، اعتیاد، کاهش سن فحشا، بد اخلاقی و در یک‌کلام نابودی ایران، صدها برابر بیش از سهم تحریم‌احتمالی خارجی است.

کسانی که دلسوز مردم هستند و نگرانی از‌سرنوشت کودک سرطانی، آنها را به صدور بیانیه تشویق کرده است هنوز برای اثبات صداقت خود فرصت دارند.آنها می توانند – و باید – حکومت را برای پاسخگویی به پرسش های مختلف تحت فشار قرار دهند. مثلا :

یک – کسانی که در دولت محبوب رهبر، ارز دارو را به واردات خودرو لوکس، لوازم‌آرایش، زین اسب و…. اختصاص دادند با کدام مجازات مواجه شدند؟

دو – علت گرانی و کمبود اقلامی مانند پوشک قبل از آغاز تحریم های جدید، چه بوده و مسببان‌آن چه کسانی بوده اند؟

سه- بنا بر اعلام‌رسانه های رسمی، در ماههای اخیر صدها میلیون دلار صرف واردات خودرو از طریق ثبت سفارش غیر قانونی شده است. این‌میزان ارز می توانست قبل از آغاز تحریم های جدید، صرف تامین داروی مورد نیاز هزاران‌بیمار شود. وزیر مسئول در آن‌ماجرا، با انتقال به وزارتخانه بزرگتر و ثروتمتدتر پاداش خود را دریافت کرد. نهادهای نظارتی و حکومتی، با سکوت در برابر این ارتقای مقام، همدستی خود را با مفسدان‌ثابت کردند. کدام مصلحت مردم، سکوت در برابر این‌ظلم‌آشکار را توجبه می کند؟

چهار- از حدود پانزده سال پیش، هر گاه در داخل یا خارج، پرسشی در خصوص فایده – هزینه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، مطرح شده، مسئولان نظام ادعا کرده اند یکی از مهم‌ترین اهداف از بومی سازی تکنولوژی غنی سازی اورانیوم، رفع نیازهای پزشکی و تولید ایزوتوپ های دارویی است. برخی بر آوردها، حاکی از هزینه دهها و شاید صدها میلیارد دلاری برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است. دلواپسانِ تحربمِ بالقوه دارویی، مسئولان نظام را تحت فشار قرار دهند و از آنان بخواهند دستاورد بلندپروازی های هسته ای در حوزه پزشکی و سهم‌آن در کاهش وابستگی دارویی به خارج‌از کشور را برای مردم تبیین نمایند.

پنج – کسانی که به حق یا به دستور، نگران‌ تاثیر تحریم بر تامین داروی مورد نیاز هموطنان هستند یک‌ماه پیش کجا بودند تا ارکان‌حاکمیت را در خصوص توجیه‌ ارسال دویست تن دارو به عراق، مورد پرسش قرار دهند؟ مگر آن‌روز خبر نداشتند که از سبزدهم‌آبان‌ماه، دور جدید تحریم‌ها آغاز می شود؟

قضاوت یکپارچه در خصوص دلواپسی های ناگهانی نسبت به تحریم‌اثبات نشده دارویی، آسان نیست. در میان دلواپسان، نام افراد قابل احترام وجود دارد اما احترام به آنان، نافی حق پرسش از ایشان نیست که “واکنش شما به تصمیمات حکومتی که سرنوشت کنونی را برای کشور رقم زده، چه بوده و هست؟ آیا نقش اجزای مختلف حکومت در خلق وضعیت فعلی را ظالمانه تر از تحریم‌های ظالمانه، نمی دانید؟ چرا در برابر ظلم به ستار بهشتی، بانوی متوفای بهایی، فرشید هکی، کارشناسان‌زندانی محیط زیست و دهها نقض آشکار حقوق اساسی مردم، شاهد واکنش سلبریتی ها نبوده و نیستیم‌؟

از: گویا

خروج از نسخه موبایل