سایت آفتاب بحثی را در زمینه نحوه رفتار کاندیداها در انتخابات به راه انداخته اس که حتی اگر فراموش نکنیم که در ایران “انتخابات” برگزار نمیشود بلکه رئیس جمهور توسط علی خامنه ای انتصاب میشود، بحث جالب و قابل نامل است.
این سایت مینویسد: انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ، درگیر آفت بزرگی شده است که می توان آن را “مزایده رأی” نامید ، رویکردی که به طور آشکاری در تضاد با منافع ملی است.
این که کاندیداهای ریاست جمهوری ، با ارائه طرح ها و برنامه های جذاب ، آرای رأی دهندگان را به سبد رأی خود معطوف کنند ، امری طبیعی در سراسر دنیاست اما قرار نیست کاندیداها ، با زدن چوب حراج بر سرمایه های ملی ، برای خود رأی جمع کنند.
هم اکنون ، هر ماه مبلغ ۴۴ هزار و ۵۰۰ تومان یارانه نقدی به هر ایرانی ثبت نام کرده در طرح هدفمندی پرداخت می شود. پرداخت وجه نقد ، برگ برنده ای مهم در انتخابات است و اساساً یکی از امیدواری های دولت نیز این است که اقشار کم درآمد جامعه ، مخصوصاً در روستاها و حواشی شهرها ، به پاسداشت “دریافت های بی دردسر ماهانه” شان ، در انتخابات آینده به گزینه مورد نظر دولت رأی دهند.
هم از این روست که اکنون ، بحث نحوه استمرار یارانه های نقدی ، به موضوعی مهم در میان کاندیداها مطرح شده و تقریباً همه آنها متفق القول هستند که حذف یارانه ها ، لااقل در شرایط کنونی ، میسر نیست.
سخن اما بر سر این است که رقابتی نانوشته برای افزایش مبلغ یارانه نقدی درگرفته و برخی افراد می کوشند با افزودن بر رقم یارانه ها ، آرای بیشتری را جذب کنند.
آنها در محاسبات خود ، یک چیز را در نظر گرفته و نکته دیگری را مغفول گذاشته اند. آنچه آنان در نظر گرفته اند ، اثرگذاری “وعده ملموس” افزایش یارانه نقدی در کسب آرای طبقات فرودست جامعه است.
واقعیت این است که بسیاری از رأی دهندگان ،اساساً کاری با برنامه ها و سوابق افراد ندارند و خیلی ها هم برنامه های اعلامی را باور نمی کنند و همین که بدانند در صورت پیروزی فلان کاندیدا ، سر ماه پول بیشتری به حساب شان واریز می شود ، در رأی دادن خانوادگی به او تردید نمی کنند.
بنابراین وقتی مثلاً محمود احمدی نژاد می گوید می خواهیم یارانه را از ۴۴ هزار و ۵۰۰ تومان ،به ۲۵۰هزار تومان برسانیم ، این “گروه هدف” را نشانه گیری کرده و در صدد جذب آرای آنها به نفع کاندیدای دولت است.
این ، خیلی ناگوار است که مردم منتظر بنشینند تا ببینند چه کسی قمیت بالاتری می گوید تا رأی شان را به او بفروشند.
اما آنچه مغفول مانده ، منبع تأمین این افزایش است. با توجه به این که حدود ۷۰ میلیون ایرانی ، یارانه نقدی می گیرند ، افزایش تنها ۱۰ هزار تومان به مبلغ کنونی یارانه ، به ۷۰۰ میلیارد تومان پول اضافی در هر ماه نیاز دارد.
حال باید پرسید وقتی در اوضاع فعلی ،دولت ، ۱۰هزار میلیارد تومان در پرداخت یارانه ها کسری دارد ، چگونه و از کجا می توان یارانه بیشتری به مردم داد؟
وقتی برای دارو ، که جزو حیاتی ترین اقلام زندگی است ، پول کافی وجود نداشته باشد و از شمول ارز مرجع خارج شود ، چگونه می توان یارانه ها را زیاد کرد؟ آیا جز با حراج سرمایه های ملی؟ جز با استقراض از سیستم بانکی؟ جز با چاپ پول و تحمیل نقدینگی بر اقتصاد ملی؟ جز با افزایش بی رویه قیمت کالاها و خدماتی که در اختیار دولت است؟ و در یک کلام جز با تشدید فشار بر مردم؟!
اگر کاندیدایی در شرایط فعلی ، سخنی علیه یارانه نقدی بگوید ، با خطر جدی ریزش آراء مواجه می شود. مردم هم البته با توجه به گرانی های روزافزون ، حق دارند که نگران حذف یارانه ای باشند که لااقل گوشه ای از مخارجشان را تأمین می کند.
اما این وضعیت که نباید تا همیشه ادامه پیدا کند و مردم ، حقوق بگیر دائمی دولت باشند و دولت نیز ، با بالا و پایین کردن میزان یارانه ، رفتار مردم را تنظیم کند.
فراموش نکینم که آثار دراز مدت استمرار نظام یارانه های نقدی در فروکاستن از میزان دموکراسی ، شبیه آثار اقتصاد نفتی در سیاست حکومتی در یکصد سال اخیر است.
از منظر اقتصادی نیز ادامه وضع موجود، منابع کشور را به جای آن که معطوف به سمت کار و تولید و ایجاد ارزش افزوده کند ، رسماً و ماه به ماه هدر می دهد.
به گزارش عصرایران،بنابر این بهتر است کاندیداها ، به جای این که برای رأی آوری بیشتر ، به مردم وعده رقم های بالاتری بدهند و همانند یک مزایده ، مشتری رأی آنها باشند، از طرح های خود برای نجات اقتصاد ملی بگویند که بر مبنای آن ، رفته رفته ، اوضاع به سمتی برود و فضای کسب و کار و اقتصاد به حدی رونق یابد که عموم مردم ، اساساً نیازی به یارانه نقدی نداشته باشند و الّا فروش نفت و گاز و برق و دریافت مالیات و عوارض ، و سپس آن را بین مردم تقسیم کردن که مملکت داری در عصر جدید نیست!