سایت ملیون ایران

کارمند تامین‌اجتماعی نباید حقوق ۱۰ میلیونی بگیرد/ شوروی را صندوق‌های بازنشستگی تکه پاره کرد/ آنچه نظام را ضربه‌پذیر می‌کند، صندوق‌های بیمه‌ای است نه ترامپ

حسن صادقی می‌گوید: آنچه که گورباچف را زمین‌گیر کرد و اتحاد جماهیر شوروی را ساقط، و به چند کشور تجزیه نمود، معضل صندوق‌های بازنشستگی و عدم تمرکز دولت بر اصلاحات پارامتریک در حوزه نظام بیمه‌پردازی و صندوق‌های بیمه‌ای بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، “قانون اصلاحات پراسنج (پارامتریک) قانون تأمین اجتماعی” در حال رسیدگی در مجلس شورای اسلامی است. این طرح چندی پیش در جلسه علنی به‌صورت “عادی” مطرح و به‌صورت “عادی” اعلام وصول شد. براساس این طرح “حداقل سابقه پرداخت حق بیمه جهت بازنشستگی وفق بند ۱ این ماده هر سال یک سال افزایش می‌یابد؛ به نحوی که طی ۵ سال از ۲۰ سال به ۲۵ سال برسد”.

همچنین نرخ حق بیمه سهم بیمه شده موضوع تبصره یک ماده (۲۸)‌ قانون تأمین اجتماعی از ۷ درصد حقوق و مزایای مشمول کسر حق بیمه طی دو سال و هر سال به میزان یک درصد افزایش می‌یابد؛ تا به ۹ درصد حقوق و مزایای مشمول کسر حق بیمه بالغ گردد.

از همین رو دگرگونی اساسی در حوزه قوانین بازنشستگی ایجاد می‌شود تا بدین وسیله آنگونه که در مقدمه این قانون آمده نظام بخشنده بازنشستگی ایران اصلاح و دگرگون شود. اما افزایش سن و سابقه بازنشستگی و افزایش میزان بیمه‌پردازی مخالفانی دارد. آنها استدلال می‌کنند که این تغییرات در شرایطی که کارگران از محیط‌های کار و روابط کار (روابط کارگر و کارفرما) راضی نیستند و کیفیت و آن را مطلوب نمی‌دانند، به صلاح نیست.

هم اکنون صدها هزار شکایت از کارفرمایان در دعاوی ادارات کار مطرح است. هر سال همین تعداد به شکایت‌ها اضافه می‌شود. از سویی ایمنی محیط‌های کار تحت تاثیر تکنولوژی‌های قدیمی تولید قرار گرفته و شرایطی را ایجاد کرده است که کارگران به دنبال بازنشستگی زودتر از موعد با استفاده از قانون مشاغل سخت و زیان‌آور هستند.

در همین حال مخالفان معتقدند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به‌جای اعمال چنین دگرگونی‌هایی که به اعترضات گسترده می‌انجامد؛ چنانکه در کشورهای دیگر رخ داده، باید مجموعه قوانینی را که بار مالی عظیمی برای سازمان تامین اجتماعی از ناحیه تعهدات دولت ایجاد کرده‌اند، ملغی کنند. این تعهدات که تعداد آنها ۲۶ قلم است؛ مانند: بیمه قالی‌بافان و… که ماهانه ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بار مالی دارد و دولت‌ها از پرداخت آن شانه خالی می‌کنند. در نتیجه سازمان تامین اجتماعی با صرف هزینه‌های میلیاردی مجبور به استمرار اجرای تعهداتی است که بار مالی‌اش بر گردن دولت است.

از سویی حجم تعهدات بدهی دولت‌ها به سازمان تامین اجتماعی به گفته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که پرداخت آن به سازمان تامین اجتماعی در انجام تعهدات نقدی که در هر ماه بالغ بر ۷ هزار میلیارد تومان است، یاری می‌رساند.

همچنین سازمان تامین اجتماعی حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان از کارفرمایان و بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان شهرداری‌ها طلبکار است که وصول آنها در سازمان تامین اجتماعی آرامش ایجاد می‌کند. اینگونه دیگر به افزایش سن و سابقه و افزایش حق بیمه که به نارضایتی بیمه‌شدگان می‌انجامد، نیازی نیست.

در ضمن سازمان تامین اجتماعی باید به جهت مصرف بهینه منابع در خود اصلاحات ساختاری انجام دهد تا هزینه‌‌های جاری آن کاهش یابد. سازمان تامین اجتماعی به ۴۲ میلیون نفر از جمعیت کشور تعهدات بلند مدت و کوتاه مدت دارد و اگر نتواند از حق بیمه‌های پرداختی به نحو احسن حراست و ارزش آن را با سرمایه‌گذاری‌ در حوزه‌های اقتصادی بالنده، چند برابر کند، فراگیری خود را از دست می‌دهد.

از همین رو کفه اصلاحات ساختاری نه به سمت بیمه‌شدگان که به سمت سازمان تامین اجتماعی، دولت و تصمیم‌سازان سنگینی می‌کند. پرسش این است که اگر از همین فردا قانون اصلاحات پراسنج (پارامتریک) تأمین اجتماعی اجرایی شود، آیا کشتی سازمان تامین اجتماعی در آینده دیگر به گل نمی‌نشیند؟!

حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) بر این نظر است که اگر اصلاحات ساختاری نامبرده  اجرایی نشود، با وجود افزایش سن بازنشستگی و سابقه بیمه‌پردازی، سازمان تامین اجتماعی تا سال ۱۴۰۰ ورشکسته می‌شود و نظام سیاسی ایران را به چالش می‌گیرد؛ چالشی شبیه آنچه در شوروی و یونان اتفاق افتاد. در شوروی نظام سیاسی ساقط شد، در یونان هم مدنیت تحت تاثیر قرار گرفت. تصاویر درگیری‌های خشونت‌بار پلیس با  بازنشستگان و کارگران در آتن در شبکه‌های خبری تمامی کشورها منعکس شد.

از این رو پربیراه نیست که صادقی تاکید می‌کند “ما” نمی‌خواهیم به سرنوشت یونان و شوروی دچار شویم. او در گفتگوی پیش رو نظر خود را بر تاکید بر اصلاحات در سازمان تامین اجتماعی و ضرورت تغییر نگرش دولت به آن تبیین می‌کند.

 به نظر شما در شرایط فعلی که نه دولت و نه کارفرمایان بدهی‌های خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت  نمی‌کنند و دست آن را خالی گذاشته‌اند، اصلاحات پارامتریک به چه کار می‌آید؟ آیا در برهه‌ای که منابع و مصارف صندوق بازنشستگی سازمان از نقطه “سر به سر” گذشته‌اند و ورودی‌های صندوق به سبب رشد بیکاری کاهش یافته‌اند و کارفرمایان از بیمه کردن کارگران خود طفره می‌روند و یا حق بیمه‌های آنها را به موقع و به میزان واقعی واریز نمی‌‌کنند، اصلاحات پارامتریک محلی از اعراب دارد؟

اصلاحات پارامتریک سه آیتم اصلی دارد: تمرکز از درون، نگاه به برون و بازخوانی عملکرد گذشته. این سه می‌بایست باهم دیگر اعمال شوند. اصلا نمی‌شود آنها را از هم تفکیک کرد و یک جز را اجرا و جزئی دیگر را اجرا نکرد. اینها یک پکیج هستند که هر کدام را شرح می‌‌دهم. ابتدا باید از خود بپرسیم که چرا امروز به این حال روز افتاده‌ایم؟ نگاه از درون، همان اصلاحاتی است که “باید” انجام شود. از همین رو آمدیم و کارگزاری‌های سازمان تامین اجتماعی را تاسیس کردیم تا دیگر چیزی به نام استخدام در سازمان تامین اجتماعی نداشته باشیم. در واقع به لحاظ پرسنلی کوچک‌سازی کردیم.

هر سال شاهد هستیم که ۵ تا ۶ هزار نفر به پرسنل سازمان تامین اجتماعی اضافه می‌شود؛ آنهم با حقوق‌های قابل توجه. بدون اینکه مجموعه نیروی جذب شده را با فلسفه وجودی سازمان تامین اجتماعی و اهمیت آن آشنا کرده باشیم. پرنسل نباید تصور کنند که سازمان یک منبع درآمدی است. آنها قلبا باید به سازمان علاقمند باشند و اهمیت آن را  در توسعه و ثبات اقتصادی و خیر جمعی درک کنند.

مدیران و کارکنان سازمان تامین اجتماعی باید آن را معبد خویش بدانند؛ نه منبع درآمدی.  دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ شمسی اینگونه بود. این رویکرد امروز تغییر کرده است. حالا هر کسی که در سازمان تامین اجتماعی استخدام می‌شود به آن به عنوان منبع درآمد مادام‌العمر نگاه می‌کند. این در شرایطی است که ما از آموزش درس خدمت‌رسانی به پرسنل سازمان غافل بودیم. این در حالی است که سازمان تامین اجتماعی پناه فقر است، نه اغنیا. سازمان متعلق به گروه‌های ضربه‌پذیر جامعه است.

دقیقا از خلال همین بحث‌هاست که عده‌ای می‌گویند: سازمان تامین اجتماعی زیادی بزرگ شده و باید آن را کوچک کرد؛ باید بر آن نظارت کرد. آنها می‌گویند برخی مدیران “شستا” برای خود “حیاط خلوت” دارند؛ از همین رو نمایندگان مجلس خواهان رو شدن پرونده‌های آنها هستند و معتقدند که شستا باید دیوان محاسبات همکاری کند

باید حقوق‌های غیرمتعارف را در این مجموعه به سمت متعارف شدن هدایت کنیم. این اصلاحات درون سیستمی حتما باید اتفاق بی‌افتد تا نگاه‌ها به سازمان سازمان تامین اجتماعی تغییر کند. سازمان باید در ذهن مردم منبع ارائه خدمت باشد. نباید کسی با ذهنیت دریافت حقوق ۱۰ میلیون تومانی یا ۱۵ میلیون تومانی به سازمان تامین اجتماعی بیاید. اینجا نباید از این خبرها باشد. توجه دشته باشید که مستمری‌بگیران سازمان با حقوق ۱ میلیون و ۲۰۰ و ۱ میلیون ۳۰۰ هزار تومان و کمتر صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند.

 در حوزه قوانینی که وضع شده‌اند و بر گرده سازمان تامین اجتماعی بار سنگینی گذاشته‌اند هم مشکلات عدیده‌ای وجود دارد.

معتقدیم قوانینی که در ابتدای ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ تصویب شدند، قوانینی بودند که سازمان تامین اجتماعی را زمین‌گیر کردند. در واقع از این رهگذر دولت در نقش کارفرما برای اقشار مختلف جامعه ظاهر و متعهد شد که سهم حق بیمه آنها را بپردازد.

این قوانین باید اصلاح شوند؛ چراکه درآمدهای سازمان تامین اجتماعی کاهش یافته است. قوانینی که برداشت از منابع سازمان تامین اجتماعی را ممکن کرده‌اند، بلافاصله باید جرح و تعدیل شوند؛ تا سازمان به لحاظ وضعیت درآمدی پایدار شود. سازمان تامین اجتماعی یک سازمان بیمه‌گر db (داده و ستاده) است. یک ورودی دارد یک خروجی. اگر نتوانیم برداشت را کنترل کنیم به زودی ورودی و خروجی‌های سازمان از نقطه سر به سر عبور می‌‌کند. این امر در درجه اول زنگ خطری برای سازمان تامین اجتماعی و در درجه دوم زنگ خطری است برای کلیت ساختار سیاسی.

نمایندگان مجلس سال گذشته جلسه گذاشتند و بحران صندوق‌های بازنشستگی را در کنار بحران محیط زیست و بحران موسسات اعتباری گذاشتند تا بر اهمیت آن به اندازه خالی شدن روستاها از جمعیت تاکید کنند. به نظر نمی‌رسد که در نوع نگاه آنها به سازمان تامین اجتماعی تغییری ایجاد شده باشد.

تامین اجتماعی، صندوق فولاد و صندوق کشوری و صندوق نفت نیست که دهانش را به چاه نفت گرفته باشند. صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی، تنها صندوقی است که نظام اکچوئری (محاسبات بیمه‌ای) در آن اجرایی می‌شود و بر آن حاکم است. ما ۱۶ صندوق را داریم که بی‌حساب و کتاب اداره می‌شوند. شخصی کارمند دولت بوده است به هر علتی می‌خواستند اخراجش کنند، به او گفتند در خانه بنشین حقوق بازنشستگی بگیر!  بنابراین نباید نوع نگاه به صندوق‌های دیگر به صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی معطوف شود.

سازمان تامین اجتماعی یک خانواده ۴۲ میلیون و ۲۳۵ هزار نفری را با ارائه خدمات چندگانه پوشش می‌دهد؛ تازه منهای صندوق بیمه بیکاری که ۲۲۷ هزار نفر را تحت پوشش دارد. این ۴۲ میلیون نفر مقرری بیکاری، مستمری از کارافتادگی، مستمری بازماندگی، خدمات درمان شامل جراحی و سرپایی، کمک هزینه عروسی و ده‌ها خدمات دیگر را دریافت می‌کنند.

مردم از زمانی که جنین هستند تا زمانی که سرشان را بر سنگ لحد می‌گذارند، از خدمات تامین اجتماعی استفاده می‌کنند.  بعد از آنها هم فرزندان و همسران آنها از خدمات تامین اجتماعی استفاده می‌کنند. تعهدات سازمان تامین اجتماعی بلند مدت است. نمایندگان مجلس نمی‌بایست، تعهدات کوتاه مدت را به سازمان تامین اجتماعی تحمیل کنند.

متاسفانه به خاطر سیاست‌های غلط و قصور من نماینده کارگر که با کوته نگری، کوته فکری، عدم شناخت نظام اکچوئری و بیمه‌پردازی و عدم شناخت نظام اقتصادی توام شد، این بحران دامنه‌دار رقم خورد.

به هر شکل اگر دولت و کارفرمایان تعهدات خود را انجام ندهند بحران سازمان تامین اجتماعی گریبان حاکمیت را می‌گیرد. آنچه که نظام را ضربه‌پذیر می‌کند، ترامپ و تهدیدهای خارجی نیست؛ بلکه صندوق‌های بیمه‌ای به ویژه تامین اجتماعی است. از این رو قوانین باید اصلاح و دگرگون شوند. دولت ۱۸۷ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است. کارفرمایان و مدیران صنایع ۱۷ هزار و ۳۳۰ میلیارد تومان به سازمان  تامین اجتماعی بدهکار هستند. مطالبات پرداخت نشود سازمان تامین اجتماعی دیگر نمی‌تواند سرپا بیستد. می‌خواهم بگویم که بدون این اصلاحات حتی اگر سن بازنشستگی و سابقه بیمه‌پردازی را افزایش دهیم بازهم به مشکل می‌خوریم.

در کل اصلاحاتی که شرح دادم حالا هر اسمی روی بگذاریم، پاشنه آشیل بلند کردن سازمان تامین اجتماعی است. اگر انجام نشوند سازمان نابود می‌شود. شک نکنید. من اینها را به عنوان دلسوز نظام و انقلاب عرض می‌کنم.

آیا نمایندگان مجلس گوش شنوایی برای حرف‌های شما داشتند؟ آیا شما شخصا با آنها گفتگو کرده‌اید؟

در هنگام تدوین لایحه بودجه، شخصا در مجلس حاضر شدم و با اعضای کمیسون تلفیق مجلس شورای اسلامی در این مورد صحبت کردم. تاکید کردم که تنها نظام بیمه‌ای مبتنی بر اکچوئری، تامین اجتماعی است. اگر دولت و مدیران و کارفرمایان بخش‌های مخالف صنایع به تعهدات خود عمل نکنند، تامین اجتماعی دیگر نمی‌تواند به تعهدات چند ساله و چند وجهی خود عمل کند.

همانطور که گفتم یکسوی اصلاحات پارامتریک به بیمه بیمه‌شدگان برمی‌گردد. اجرای این اصلاحات اعترضات اجتماعی را به همراه دارد اما ما نمی‌خواهیم که مانند یونان یا شوروی شویم.

پس شما با شرایطی که عنوان کردید موافق اصلاحات پارامتریک هستید.

عرض کردم که در اصلاحات پارامتریک سه قطعه تمرکز از درون، با نگاه به برون و بازخوانی عملکرد گذشته، باید همراه هم باشند. قطعا بیمه شده سازمان تامین اجتماعی با اصلاحات پارمتریک مخالفت می‌کند. این اقدام هزینه دارد اما توجه داشته باشید آنچه که گورباچف را زمین‌گیر کرد و اتحاد جماهیر شوروی را ساقط کرد و به چند کشور تجزیه نمود، معضل صندوق‌های بازنشستگی و عدم تمرکز دولت بر اصلاحات پارامتریک در حوزه نظام بیمه‌پردازی و صندوق‌های بیمه‌ای بود. تازه شوروی یک ابرقدرت بود. نصف دنیا را در اختیار داشت. به راحتی تکه پاره شد.

هم اکنون فرصت مغتنمی وجود دارد تا دولت، کارگر و کارفرما به اهمیت موضوع واقف شوند. دولت باید به تکلیف خود نسبت به تادیه بدهی‌های سازمان تامین اجتماعی در بودجه ۹۸ اهتمام ورزد.

قوه قضاییه باید کارفرمایان را نسبت به انجام تعهدات خود به سازمان تامین اجتماعی مکلف کند. سازمان تامین اجتماعی هرچه قدر هم که ثروتمند باشد با شرایط فعلی زمین‌گیر می‌شود. در کل اگر این اصلاحات انجام نشود، سال ۱۴۰۰ سال بحران صندوق بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی است.

گفتگو: پیام عابدی

خروج از نسخه موبایل