ایران وایر: “رهبر و نهادهای زیر نظر او، در کشته شدن دهها ایرانی و خسارات سنگین مالی سیلهای اخیر، در مظان اتهام قرار دارند. نمایندگان ولیفقیه در استانهای گیلان، مازندران و گلستان نیز سال ۹۵، با طرح منوعیت بهرهبرداری از جنگلها، مخالفت کرده بودند. بنا بر برخی گزارشها، سپاه و قرارگاه خاتمالانبیا نیز در تخریب مسیل منتهی به دروازه قرآن و وقوع حوادث سیل شیراز نقش داشتهاند. در سند ابلاغی «سیاستهای کلی نظام برای سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه» توسط رهبر، اصلا اثری از کلمه «سیل» نیست. در لوایح بودجه هیچگاه رقمی برای تامین خسارات حوادث طبیعی پیشبینی نمیشود و «به اذن رهبری» از صندوق توسعه برداشت میشود. در شرایط امروز که صندوق توسعه عملا خالی است، مسئولیت تامین منابع مالی جبران خسارات سیل، کاملا با علی خامنهای است”.
علی رنجیپور / ایران وایر
آن طور که در خاطرات آیتالله خامنهای آمده، در جهان ذهنی رهبر ایران عوامل معنوی در شروع و پایان بلایای طبیعی مانند سیل موثرند، او بر این گمان است تربتی را که ۴۱ سال پیش در میان «امواج پرتلاطم» انداخته، عامل فرونشستن سیل «به لطف و فضل خدا» بوده است.
حالا بیش از چهار دهه از این خاطره میگذرد و همه در ایران دنبال کسی میگردند که تقصیر سیل غیرمنتظره و آثار تخریبی آن را گردن او بیندازند. طبیعتا در دنیای ذهنی رهبر ایران باید دنبال «لطف و فضل خدا» گشت و از او، در مقام مهمترین، قدرتمندترین و بانفوذترین شخصیت سیاسی و مذهبی ایران سوال کرد که چرا این بار در جلوگیری از وقوع -یا دست کم تعلل در فرونشاندن- سیل کوتاهی کرده است.
اما بیرون از دایره این تصورات، در عالم واقع، به اعتبار سیل، در ارتفاعی بالاتر از مداخلات مستقیم انسانی و تحت تاثیر پدیدهای اقلیمی اتفاق میافتد. این البته نافی تاثیر انسان در تغییرات آب و هوایی جهان نیست، اما انسان در یک رویداد شدید آبوهوایی مشخص نقش مستقیمی ندارد و دایره تاثیرش، بسته به آمادگیاش، در افزایش یا کاهش خسارتها است،
ناصر کرمی، اقلیمشناس، معتقد است «با انسان یا بیانسان در هر حال سیل [گلستان] رخ میداد» اما بخش قابل توجهی از ویرانگری آن ناشی از مولفهای انسانی مثل تخریب پوشش گیاهی و عدم رعایت حریم رودخانهها است. اما به عقیده او حادثه دروازه قرآن شیراز، نه یک رویداد شدید آب و هوایی، بلکه یک اتفاق انسانی که «باید از سوی نهادهای قضایی به عنوان یک سوء مدیریت تبهکارانه مورد پیگرد قرار گیرد».
نقش مستقیم؛ چوبکاری نمایندگان رهبری
در چنین شرایطی چند نهادهای زیر نظر رهبری از نمایندگان ولی فقیه در استانهای شمالی تا سپاه پاسداران در مظان اتهام قرار دارند.
نمایندگان رهبر ایران در استانهای گیلان، مازندران و گلستان رسما در جنگلهای شمال ایران فعالیت اقتصادی میکنند. به گفته آیتالله کاظم نورمفیدی، نماینده رهبری در گلستان او با اجازه آیتالله خمینی انحصار تهیه چوب از جنگلهای ایران را در استان گلستان در اختیار گرفته تا به گفته خودش عواید این کار را صرف حوزه علمیه کند.
اما فراتر از این، اسناد قطعی وجود دارد که نشان میدهد نمایندگان رهبر ایران حتی در برابر مصوبات قانونی برای مدیریت و کنترل تخریب جنگلها مقاومت کرده و به طور مشخص در برابر طرح «تنفس ۱۰ ساله جنگلها» مقاومت کردهاند. بر اساس بند «ف» ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه با آغاز سال ۱۳۹۶ به مدت سه سال تنها استفاده از درختان شکسته، افتاده و ریشهکن شده و بعد از آن تا پایان سال ۱۴۰۵ استفاده از جنگلها به طور کلی ممنوع میشد. با این همه این قانون به دلیل تامین مالی و همین طور فشار افراد ذینفع تا الان به طور کامل اجرا نشده و سرنوشت آن در هالهای از ابهام قرار دارد. نمایندگان آیتالله خامنهای در سه استان شمالی کشور در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۹۵ در نامهای به رییس مجلس با اجرای طرح استراحت جنگلها، مخالفت کرده بودند.
از بین رفتن پوشش گیاهی جنگلها یکی از عواملی است که آثار ویرانکننده سیل را در شمال ایران تشدید کردهاند.
در حادثه شیراز نیز برخی گزارشها حکایت از آن دارند که سپاه پاسداران ایران و قرارگاه خاتمالانبیا در تخریب مسیل منتهی به دروازه قرآن نقش داشتهاند.
نقش غیر مستقیم؛ اقتصاد مقاومتی علیه محیط زیست
اما صرف نظر از نقش مستقیم، رهبر ایران به عنوان فردی موثر در شکلدهی به ساختار اقتصادی ایران نیز در کاهش تابآوری سرزمینی در برابر بحران نقش تاثیرگذاری ایفا کرده است. یکی از عوامل بالا رفتن ارزش افزوده املاک و مستغلات در ۱۰ سال گذشته تحریمهای اقتصادی است که باعث شده درهای تجارت به روی ایران بسته شود، در عوض بخش بزرگی از بار اقتصاد ایران روی دوش ساختوساز و خرید و فروش زمین و ملک سوار شده است. طبعا در چنین شرایطی با پر شدن ظرف شهرها، تمایل به استفاده از اراضی خارج از محدوده شهرها، به دامنه کوه و جنگل افزایش یافته است. علاوه بر مافیای زمینخواری که نهاد قدرت مستقیم و غیرمستقیم در آن نقش دارد، مردم عادی هم تحت تاثیر شرایط اقتصادی وارد میدان شده و دست به کار خرید و فروش و ساختوساز در کوهستان، جنگل و حریم رودخانهها شدهاند. در این سالهای سخت اقتصادی امورات بسیاری از روستاهای شمال و سایر مناطق خوشآب و هوای ایران، از راه واگذاری زمین و ساختوساز گذشته است.
طبعا در چنین وضعیتی انگشت اتهام به سمت کسی است که میتوان او را معمار ایرانی تحریمهای اقتصادی غرب لقب داد. آیتالله علی خامنهای که مهمترین مانع عادیسازی روابط ایران با غرب و حتی همسایگان بوده و است. لجاجت و سرسختی او تا به امروز هزینههای گزافی به جامعه ایران تحمیل کرده است که یکی از مظاهر آن نابودی منابع طبیعی و خسارتهای غیر قابل جبران زیستمحیطی است.
مدیریت بحران؛ از سیاستهای کلی تا اذن فرمانده کل قوا
اما رهبری بعد از بلایای طبیعی هم نقشی تعیینکننده در مدیریت بحران و بازسازی دارد.
آیتالله خامنهای در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۸۴ «سیاستهای کلی نظام برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه» را ابلاغ کرده است. این مجموعه یکی از اسناد بالادستی نظام مدیریت بحران در ایران است. در این ابلاغیه ۹ بندی ۸ بار از واژه «زلزله» استفاده شده، اما اثری از کلمه «سیل» نیست. تنها در بند هشتم به «پدیدههای جوی و اقلیمی» اشاره شده و بر تهیه «اطلس ملی پدیدههای طبیعی» و «بهبود نظامهای هشدار سریع» تاکید شده است. در بند آخر هم خواسته شده برنامه توسعه ملی بر اساس «سازگاری با اقلیم» تهیه و تدوین شود.
از سوی دیگر در هفتم تیر سال ۱۳۸۸، هیات وزیران «آئیننامه ستاد پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه» را به تصویب رساند. بر اساس این آئیننامه دو نفر از از اعضای ستاد -رییس ستاد کل نیروهای مسلح و رییس صدا و سیما، مستقیما از منصوبان رهبریاند، علاوه بر آن از ۳ وزیر عضو، یک نفر رسما با دخالت آیتالله خامنهای (وزیر دفاع) و یکی دیگر با هماهنگی او (وزیر کشور) به مجلس معرفی میشوند. هم در متن در آییننامه و هم در «لایحه قانون مدیریت بحران» که در سال ۱۳۹۶ به مجلس ارائه شده «لازم الاجرا بودن تصمیمات ستاد [بحران] برای دستگاه های تحت پوشش قوای سهگانه و دستگاههای تحت نظر مقام معظم رهبری و نیرو های مسلح» منوط به اذن فرمانده کل قوا یا همان آیتالله علی خامنهای است.
عملیات بازسازی؛ حساب ۱۰۰ امام و قرارگاه خاتم
از سوی دیگر بزرگترین نهادهای عمرانی ایران، قرارگاه خاتمالانبیا سپاه و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اصلیترین سازمانهایی هستند که در عملیات بازسازی مناطق آسیبدیده در اثر حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله مشارکت میکنند.
بنیاد مسکن پیمانکار اصلی بازسازی ساختمانهای آسیبدیده بر اثر سیل و زلزله در کشور است. منابع این بنیاد حساب ۱۰۰ امام است دولت موظف است بودجه سالانه این نهاد انقلابی را تمام و کمال به این حساب واریز کند. بنیاد مسکن به جز بودجه سالانه منابع دیگری هم دارد که اطلاعات آن در دسترس عموم نیست. با این هم در لایحه بودجه ۱۳۹۸، اعتباری معادل ۴۰۶ میلیارد و ۴۷۶ میلیون تومان برای بنیاد مسکن در نظر گرفته شده است.
قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه در بخشهای مختلفی فعالیت دارد که یکی از آنها فعالیتهای عمرانی است. بازخوانی پروژههای این سازمان در حوزه راه و شهرسازی نشان میدهد که قرارگاه خاتم به تعبیری در تمام حوزههای تخصصی راهسازی مشارکت دارد، چنانکه در شرایط عادی هم پای ثابت اغلب پروژههای کوچک و بزرگ عمرانی است؛ چه برسد به شرایط غیر عادی که مشارکت در بازسازی راههای و تاسیسات زیاندیده از حوادث طبیعی نیاز به تجربه و تامین مالی دارد. قرارگاه خاتم یکی از ثروتمندترین سازمانهای اقتصادی در ایران است که رقم دقیق گردش مالی این سازمان معلوم نیست، اما فرمانده آن خرداد پارسالگفته است: «در سال ۱۳۹۷ چهل طرح در حوزههای مختلف نفت، گاز، آب و زیرساختهای ریلی، جادهای و بندرها با سرمایهگذاری ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) در حال اجرا است که تا پایان سال به اتمام خواهد رسید». این رقم حدود یک هشتم کل نقدینگی کشور در تابستان گذشته است. علاوه بر این در لایحه بودجه ۱۳۹۸ هم به مانند چند سال اخیر، ۱۰ هزار میلیارد تومان اعتبار برای قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا پیشبینی کرده است.
تامین مالی خسارتها؛ با اجازه رهبری
در قوانین بودجه سالانه چیزی برای تامین خسارتهای ناشی از حوادث طبیعی پیشبینی نمیشود. با این همه در بخش بودجه متفرقه، قیمتی با عنوان «هزینههای پیشبینی نشده» وجود دارد که امسال عدد آن ۱۲۱۶ میلیارد تومان است.
از این رقم هزار میلیارد تومان با عنوان «اعتبار طرحهای مربوط به تعهدات سفرهای مقام معظم رهبری» در اختیار آیتالله خامنهای است.
تصویر برگرفته از سایت ایرانبودجه
معلوم نیست این اعتبارات برای چه طرحهای هزینهای میشود، اما آنچه مسلم است، آیتالله خامنهای نقش تعیینکنندهای برای تامین منابع مالی جبران خسارتها و بازسازی مناطق آسیبدیده دارد.
هنوز برآورد دقیقی برای میزان خسارت سیل اخیر وجود ندارد، اما آنچه مسلم است، پول مورد نیاز از بودجه فعلی در نمیآید و دولت ناگزیر به اصلاح بودجه در مجلس است.
دولت -مخصوصا امسال که به شدت دچار بحران مالی و اقتصادی است- منابعی هم برای این کار ندارد، مگر آنکه دست به دامن صندوق توسعه ملی شود که آن هم بر اساس یک اصل نانوشته منوط به «اذن و اجازه رهبری» است، کما اینکه در جریان زلزله پاییز ۱۳۹۶ در کرمانشاه هم با اجازه رسمی رهبر ایران، ۲۰۰میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای بازسازی مناطق زلزلهزده برداشته شد.
علی لاریجانی، رییس مجلس در جلسه روز ۲۸ آذر ۱۳۹۶، در پاسخ به تذکر یکی از نمایندگان گفت:
«حتماً اطلاع ندارید ما اذن رهبری برای برداشت ۲۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه جهت کمک به مناطق زلزلهزده گرفتهایم».
حال و روز صندوق توسعه ملی هم البته چندان خوب نیست، دولت رسما ورشکسته است و حتی برای حقوق کارکنان و بازنشستگان هم در مضیقه است. فروش نفت ایران به شدت کاهش یافته و احتمالا در آینده نزدیک از این هم کمتر میشود. رکود اقتصادی منجر به کاهش مالیاتها و کاهش درآمدهای دولت شده و میشود. نهادهای قدرتمند و ثروتمند اقتصادی که زیر نظر رهبر ایران فعالیت میکنند، هنوز حاضر به پرداخت مالیات نیستند و از مشارکت دو طرفه در اقتصاد ایران سر باز میزنند. افسار تورم عملا از دست خارج شده و ایران در یکی از بدترین دوران تاریخی از سقوط اقتصادی قرار دارد.
در چنین شرایطی مسئولیت امور، از جمله تامین منابع مالی برای جبران خسارتهای سیل، تام و تمام با رهبر ایران است. او به عنوان کسی که طی سه دهه گذشته قدرت و ثروت انحصارا در اختیار او بوده، در شکلگیری وضعیت امروز نقش مهم و موثری دارد. وضعیتی که از زمین و هوا بلا میبارد. اصلیترین مسئول شرایط فعلی، هم شخص و هم مقام او است.