هشتم اکتبر. شانزدهم مهر روز جهانی کودک است. روزی که یونیسف سازمان جهانی متولی حقوق کودکان، آن را چنین تعریف میکند: “حق همه کودکان انست در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شوند. “کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند، به طوری که این امر انها را از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بی بهره میسازد و سلامت روجی و جسمی انها را تهدید میکند.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از انها وارد بازار کار شده و بکار تمام وقت گمارده میشوند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار کار است. غیر از کارگری برده وار، روسپی گری و فروش اعضای بدن، از دیگر سرنوشتهایی هستند که در انتظار این کودکان است.
به کودکان کولبر روزشان را تبریک میگوییم، به کودکان معلول ایرانی که نود درصدشان بدلیل نبود امکانات اموزشی از تحصیل باز میمانند روزشان را تبریک میگوییم.
روز کودک را به کودکان زباله گرد تهرانی که بالاخره شورای شهر تهران برایشان فرم مخصوص “کودک کار” تهیه کرد تبریک میگوییم. این روز به همه کودکان ایرانی که نمیدانند فضایی سرشار از خوشبختی و محبت و تفاهم از حقوق بنیادین آنهاست است، تبریک میگوییم.
روز کودک را به فرزندان نرگس محمدی فعال حقوق بشر زندانی و به گیسو (گابریلا) رادکلیف فرزند نازنین زاغری زندانی ایرانی -بریتانیایی تبریک میگوییم.
روز جهانی کودک را به همه کودکان پناهنده به ایران که بیشترین امار کودکان کار و خیابان در کشور ما هستند واغلب در مراکز دفن زباله کار و زندگی میکنند، تبریک میگوییم.
این روز را به همه کودکان میهنم که در استانهای شرق و جنوب شرق کشور، برای اوردن آب ساعتها در روز پیاده روی میکنند و به همین خاط از آموزش و رفتن به مدرسه باز میمانند، تبریک میگوییم.
و در پایان ننگ بر رژیم جمهوری اسلامی باد که کودکان سرزمین من را از کودکی محروم کرده است و توان فراهم کردن حداقل امکانات زندگی برای انها را ندارد.
یزدان شهدایی
***
نه به اعدام
۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
سازمان عفو بین الملل و سازمان “همبستگی جهانی علیه مجازات اعدام” در سال ۲۰۰۲ روز دهم اکتبر را روز جهانی مبارزه با اعدام اعلام کردند. جامعه جهانی در این روز ” نه به اعدام” را برای خود بعنوان یکی از مهمترین میثاقهای بشری قرار داد. میثاق بشری هدفی است که آحاد جامعه خود را متعهد به رسیدن به ان میدانند و حکومتها را وامیدارند به آرمانهای متعالی قید شده در این میثاقهای بشری عمل نمایند.
قرن بیستم را میتوان عصر استیلای قوانین بین المللی بر قوانین موضوعه یا وضع شده هر کشور دانست. قوانین بین الملل منوط به باور، فرهنگ و ایدیولوژی خاص نیستند و میثاقهای عموم بشری را مد نظر دارند. دو جنگ جهانی اول و دوم به جامعه بشری نشان داد، چگونه میتوان با باورها و فرهنگها و ایدیولوژی، زمین و ساکنانش را نابود کرد. سازمان ملل که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، تبلور اندیشههای حقوق بشری بود که بعدا در اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شدند. بر این اساس همه حکومتهای جوامع انسانی که عضویت سازمان ملل را میپذیرند، بایستی در قوانین اساسی و قوانین کشوری خود تعهدات اعلامیه جهانی حقوق بشر را لحاظ نمایند.
قرن بیست و یکم را اما میتوان قرنی دانست که نهادهای زیر مجموعه سازمان ملل با ارائه گزارشهای خود به نقد و بررسی عملکرد دولتها در نقض تعهدات بین المللی و حقوق بشری انها پرداختند تا انها را در مقابل افکار عمومی جهانیان قرار دهند. در همین راستا مجمع عمومی سازمان ملل در دهم نوامبر ۲۰۰۷ کارزار نوین ” نه به اعدام” را برای گسترش و تعمیق بیانیه اعلامیه جهانی حقوق بشر را آغاز کرد.
اعدام، مجازاتی است که قاعده اصلی حیات در کره زمین را نقض میکند. حیات بر این کره خاکی طی میلیاردها سال بر قاعده بقا ادامه یافته است. مجازات اعدام سرپیچی یا انحراف از این قاعده بنیادین است. حکومتهای بیدادگر با اعدام فردی و گروهی به پاکسازی و ایجاد رعب و حشت در جامعه خود میپردازند. کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ نمونهای از این اعدامهای دسته جمعی است که به “جنایت علیه بشریت” معروف شده است. اعدام در ملا عام، اعدام به اتهام محاربه، فساد فی الارض و اتهامات الهی، تعزیر و سنگسار، مجازاتهای دوران بربریتاند که توسط جمهوری اسلامی چهل سال است تحت عنوان “عبرت عمومی” در مقابل چشم جهانیان بدون توجه به قوانین بین المللی، بر پایه باورهای دینی اجرا میگردند. اعدام، نه تنها موجب کاهش جرائم نشده، بلکه ناهنجاری را به اوج رسانده و خشونت و کینه ورزی را در جامعه نهادینه کرده است. دستگاه قضایی نظام اسلامی بدون توجه به تحولات حقوق کیفری در مسیر تاریخ، همواره بر قوانین مجازات اسلامی و بسط انها پا فشاری میکند، و بدون پذیرش هیچ گونه مسئولیتی در حمایت و حفاظت از حیات شهروندان، جان انسانها را میگیرد. حکومت اسلامی در طول حیاتش در صدر کشورهایی قرار داشته که در انها مجازات اعدام برقرار است.
نگران از افزایش اعدامها در سال ۱۳۹۲، هشت تن از چهرهٔهای سرشناس هنری، اجتماعی و سیاسی کشور، خانمها، زنده یاد سیمین بهبهانی و پروین فهیمی و آقایان بابک احمدی، محمد ملکی، محمد نوریزاد، فریبرز رئیس دانا، علیرضا جباری، اسماعیل مفتی زاده و جعفر پناهی، با انتشار یک فراخوان عمومی کارزاری را برای لغو گام به گام اعدام در ایران راه اندازی کردند. “لگام” انعکاس ندای عمومی وجدان جامعه نسبت به شیوهها و اشکال وحشیانه شکنجه و مجازات اعدام بود و اعتراضی به نارسایی سیستم حقوقی قرون وسطایی جمهوری اسلامی.
“لگام” دستگاه قضایی اسلامی را به چالش کشید و به گفتمانی در جامعه ایرانی دامن زد که در نهایت هدفش حذف مجازات اعدام از قوانین ایران میباشد. در بیانیه اعلام موجودیت این کارزار، راهکارهای زیر یرای برای لغو تدریجی اعدام در ایران پیشنهاد شده بود:
-آموزش تربیتی مجرمان و عمومیت دادن به این اقدام، به مثابه شیوه عملی لغو گام به گام مجازات اعدام.
-لغو مجازات مرگ برای کودکان و نوجوانانی که هنگام ارتکاب جرم در سنینی کمتر از سنّ قانونی بسر میبرند.
-پایان دادن به اعدام در ملأ عام، و قطع دست و پا، بهعنوان وحشیانهترین شیوه گرفتن جان انسانها.
-حذف سنگسار بهعنوان یکی از دل خراشترین و پر درد و رنجترین شیوهای مرسوم از قوانین کشور.
-حذف مجازات اعدام برای زندانیان سیاسی و عقیدتی.
کارزار لگام در ان وقت با استقبال و حمایت شخصیتها و سازمانهای مختلف روبرو شد ولی دست اندر کاران ان بشدت تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت نتوانست به اهداف خود دست یابد. کنشگران حقوق بشر در داخل و خارج کشور اما دست از تلاش برای لغو اعذام و افشای جنایات جمهوری اسلامی بر نداشتهاند. اندیشه لغو اعدام بالاخره در سرزمین ما به بار خواهد نشست و زندگی بر مرگ پیروز خواهد شد.
یزدان شهدایی
از: گویا