حذف گسترده آثار شاعران و نویسندگان مطرح که در چند روز گذشته خبرساز شده، انتقادهای بسیاری از اهالی فرهنگ و ادب را در ایران به همراه داشته است. مدیر گروه تألیف کتب درسی فارسی میگوید، آثار برخی در دایره نظام ارزشی ما نیست.
غزلی از سایه، شعری از شفیعی کدکنی، داستان موسی و شبان، رباعیات خیام، داستان حلاج تذکره الاولیا، داستان بزرگ علوی و کلا نام ایرج میرزا؛ اینها تنها نمونهای از گنجینههای شعر و ادب پارسی است که ردپایشان از کتابهای فارسی مدارس در ایران حذف شده است.
اما جای این حذفیات خالی نمانده است. دانشآموزان ایرانی به جای “باغ بیبرگی” اخوان و “مهتاب” نیما، شعرهایی از شاعران دیگر چون حمید سبزواری میخوانند و از سلمان هراتی.
حذف گسترده آثار شاعران و نویسندگان مطرح که در چند روز گذشته خبرساز شده و فهرست بالا بلند این تغییرات که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، انتقادهای بسیاری از اهالی فرهنگ و ادب را در ایران به همراه داشته است.
“حججی به سعدی و حافظ اولویت داشت”
حسین قاسمپور مقدم، مدیر گروه تألیف کتب درسی ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش ایران است. او علت حذفیات را، بازنگری و تألیف جدید کتابهای درسی بر اساس “اسنادی چون سند برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین” و “بررسی نیازها، خواستهها و سلایق افراد و نهادها” میداند. کم شدن حجم کتاب ادبیات فارسی، دلیل دیگری است که او میگوید، همه آثار در آن جا نمیشدهاند.حجم کتابهای ادبیات از ۲۴ درس به ۱۶ درس رسیده است.
قاسمپور مقدم با اشاره به لزوم تغییر تأکید میکند، “چیزی حذف نشده بلکه جایگزینی” صورت گرفته و ادامه میدهد: «موضوعات تازهای مانند ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری به کتابهای درسی افزودهایم. مثلا وقتی موضوع شهید و شهادت پیش میآید، نمیتوانیم بگوییم شهید حججی را در درسها نمیآوریم. موظف و متعهد هستیم آموزههای ارزشی و انقلابی را لحاظ کنیم. سعی کردهایم به موارد دیگر هم سهم بدهیم.» او در گفتگوی دیگری در این مورد بیشتر توضیح داده است: «جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت.»
مگر سرانه مطالعه در ایران چه قدر است؟
دستاندرکاران تألیف کتب جدید ادبیات میگویند، باحذف نام و آثار برخی بزرگان ادبیات ایران و جهان، دانشآموزان از راههای دیگری به سراغ آشنایی با نویسندگان و شاعران اثرگذار بروند. واقعیت این است که کتابهای درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانشآموزان در نظامهای آموزشی محسوب میشوند. از سوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی امسال اعلام کرد، تنها ۵۸ درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند و به گفته رئیس کتابخانه ملی ایران سرانه مطالعه هر ایرانی در شبانهروز فقط دو دقیقه است که اگر زمان درس خواندن را هم اضافه کنیم، میشود ۶ دقیقه.»
سرفصلهای جدید کتابهای ادبیات فارسی چیست؟
مدیر گروه تألیف کتب درسی ادبیات فارسی در مصاحبهای با روزنامه همشهری به تعیین سرفصلهای دروس ادبیات در سال ۹۴ اشاره میکند و سرفصلهای جدید را اینگونه برمیشمرد: «ادبیات تعلیمی، پایداری، غنایی، سفر و زندگی، انقلاب اسلامی، حماسی، داستانی و جهان». قاسمپور مقدم معتقد است: «ادبیات پایداری قدمت بیشتری از ادبیات حماسی در ایران دارد. اگر شاعر یا نویسندهای در باب حماسه کربلا شعری سروده خیلی قبلتر از حماسه فردوسی بوده.» از نمونه ادبیات پایداری و انقلابی که در کتابهای جدید آمده، باید به اشعار حمید سبزواری و شعر “اندوه لبنان” اشاره کرد و همچنین اشعاری از نزار قبانی، شاعر لبنانی با مضمون انقلاب و پایداری. طرفه اینکه از این شاعر عربزبان که برای شعرهای عاشقانهاش شهرت دارد، شعری “خاص و ایدئولوژیک” برای کتابهای فارسی انتخاب شده است.
نگاه ایدئولوژیکی که محتوای انتقادی را حذف میکند
کارشناسانی که محتوای این کتابها را زیر ذرهبین بردهاند اما میپرسند، آیا ادبیات انقلاب اسلامی که محتوا و درونمایه آن همان ادبیات پایداری است نمیتوانست در همان فصل جای بگیرد و به جای آن ادبیات معاصر که غنا و گستردگی بیشتری داشت، جانشین آن شود؟ بسیاری از منتقدان معتقدند که حتی در این تقسیمبندی هم بسیاری از محتوای درسها متناسب با انواع ادبی مورد نظر نیستند.
برخی منتقدان میگویند، “نگاه ایدئولوژیک” و “سیاسی” در انتخاب محتوا نقش داشته و شعر و داستانهای انتقادی از کتابهای جدید پاک شدهاند.
«حسنک را به سوی دار بردند… جلادش استوار ببست و رسنها فرود آوردند و آواز دادند که سنگ بزنید. هیچکس دست به سنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان. پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود … او رفت و آن قوم که این مکر ساخته بودند، نیز برفتند. حسنک قریب هفت سال بر دار بماند، چنانکه پایهایش همه فرو تراشیده و خشک شد، چنانکه اثری نماند تا بدستوری فرود گرفتند و دفن کردند، چنانکه کس ندانست که سرش کجاست و تن کجاست و مادرحسنک زنی بود سخت جگرآور…» این گوشهای از داستان حسنک وزیر تاریخ بیهقی است، متنی از ادبیات کلاسیک ایران که به نوشته سایتهای داخلی در کتابهای جدید اثری دیگر از آن نیست.
در ادبیات داستانی هم تصمیمات شورای تألیف، حکایت از نگاهی خاص در انتخابها و حذفها دارد: در بخش ادبیات معاصر نه اثری از صادق هدایت هست، نه از آثار محمود دولت آبادی و نه “چشمهایش” بزرگ علوی و نه “سووشون” سیمین دانشور.
انتخاب متن با معیار باورهای نظام
مدیر گروه تألیف کتب اما این انتقاد که داستانها و شعرهایی که مضمون انتقادی داشتهاند، حذف شدهاند، و نگاه سیاسی خاصی در تألیف نقش داشته را نمیپذیرد و میگوید: «وقتی شما در یک نظام ارزشی زندگی میکنید برای حفظ کیان آن موظفید که بین دو متن آن را انتخاب کنید که به اعتقادات و باورهای نظام نزدیک باشد. اما من اسم این را تبعیت از یک ایدئولوژی خاص نمیگذارم.» کتابهای درسی نقش مهمی در شکلگیری ذهن دانشآموز ایفا میکنند. شاید به همین علت است که مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در تألیف کتب درسی در عین حال که “تبعیت از یک ایدئولوژی خاص را رد میکند”، میگوید: «کتاب درسی یک ابزاری است که دولت بتواند به اهداف و خواستههای خود برسد، پس باید شرایط و ویژگیهای مد نظر دولت را داشته باشد.»
نیما را با مثنوی به دانشآموز میشناسانند!
انتقادها بر حذف و اضافههای سلیقگی از سوی کارشناسان کم نیست. در نقدی که بر کتابهای نونگاشت فارسی دوره متوسطه دوم در پاییز ۹۷ به قلم مریم سعدزاده، دکترای زبان و ادبیات فارسی، نوشته شده است، از جمله با انتقاد از حذف “درآمدها” و “تاریخ ادبیات” روبرو میشویم. این پژوهشگر و مدرس زبان، معتقد است “تاریخ ادبیات، شناسنامه یک ملت و آیینه اندیشهها و فرهنگهاست” و مینویسد: « چگونه میشود غزلی از حافظ را به دانشآموز درس داد ولی نگفت حافظ که بوده و نقش جایگاهش در ادبیات چیست؟»
مریم سعدزاده همچنین با گلایه از اینکه در دو کتاب فارسی مورد بررسی، “اثری از شاعران برجسته به چشم نمیخورد” میگوید: « قابل تأملتر اینکه در کتاب فارسی دهم شعری از نیما در قالب مثنوی قرار گرفته. نیمایی که بنیانگذار و نماینده مسلم شعر نو ایران است با قالبی کلاسیک به دانشآموزان معرفی شده است.»
این کارشناس ادبیات فارسی از “سلایق و علایق شخصی” که در تألیف کتاب فارسی به جای “شناخت ذائقه مخاطبان این نسل” نشسته انتقاد میکند و مینویسد: « زنان شاعر ما کجا هستند و نقش آنها چیست؟»
صدای انتقادها از تغییراتی که مصوب سه سال پیش است، حالا آنقدر بلند شده که وزیر آموزش و پرورش آن را “تلنگری برای بررسی بیشتر” دانسته است.
« قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟»
کتابهای فارسی به عنوان کتابهای مهم و فرهنگساز در میان دیگر کتابهای درسی از اهمیت فراوانی برخوردارند. کارشناسان این کتابها را ضامن پاسداشت زبان و فرهنگ و هویت ایرانی و ملی میدانند. از سوی دیگر و در نگاهی فرامرزی، کم نیستند کاربرانی که به حذف آثاری از بزرگان ادبیات ایران از کتابهای درسی آن هم در روزگاری که همسایگان ایران در تصاحب مفاخر ادب و هنر پارسی از تلاشی فروگذار نمیکنند، به دیده حیرت مینگردند.
تا “بررسیهای” بعدی و “تألیفهای جدید”، دانشآموزان ایرانی در کتاب فارسی، درمدح “شهید حججی”خواهند خواند که “حُسن شهادت از همه حُسنی فراتر است” و “اندوه لبنان” همچنان “ما” را خواهد “کُشت”. در حالی که حمید سبزواری، دانشآموزان ایرانی را در کتابهای فارسی و غیبت بسیاری از بزرگان ادب این کشور، دعوت میکند که ” تکبیرزن، لبیک گو”، “همپای جلودار” به “مقصد قدس” بتازند، صدای آمیخته با بیم و امید نیما از بیرون از کتابهای درسی همچنان طنیناندازاست که « قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟»
از: دویچه وله