در خبرها آمده است که حسن حیدری شاعر جوان عربزبان روز یکشنبهی هفتهی جاری در بیمارستان شفا اهواز درگذشت. او شاعری منتقد و معترض بود و به همین سبب چندی پیش بازداشت و سپس به قید وثیقه آزاد شده بود. همراه با انتشار خبر درگذشت این شاعر جوان خبر “مسمومیت” او و “مشکوک” بودن مرگ او نیز بهصورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد. به همین مناسبت در منطقهی کوت عبدالله اهواز گروهی از مردم به اعتراض برخاستند.
درگذشت حسن حیدری را به خانواده، دوستان و دوستدارانش تسلیت میگوییم و امیدواریم هرچه زودتر حقیقت چگونگی مرگ او آشکار شود. در ایران اما این نخستین بار نیست که مرگی “مشکوک” اعلام میشود به ویژه هنگامی که به افراد منتقد و معترض مربوط بوده است.
میتوان فهرستی بلند از مرگهای “مشکوک” نام برد. همین چند روز پیش سالگرد درگذشت رامین پوراندرجانی پزشک وظیفهی بازداشتگاه کهریزک بود. آیا شک و عدم یقینِ مکررِ بسیاری از مردم ایران در چنین موردهایی نوعی بیماری است و یا واکنشی عادی؟ به نظر میآید عادی است آنقدر عادی که اگر نمیبود سلامت روانیشان مورد تردید قرار میگرفت. شک، از غیبت حقیقت و سختی دسترسی به آن ناشی میشود.
در جامعهای که از آزادی بیان برخوردار نیست و اطلاعات در هر زمینهای جادهای یک طرفه برای دستگاههای قدرت است و دروغگویی و ریاکاری روش رایج “مسئولان” برای فریب مردم، چرا نباید “مشکوک” بود؟ جایی که مقامات و دستاندرکاران روز روشن چشم در چشم مردم اعلام میکنند که رشد اقتصادی کشور در دنیا بینظیر است و در همان زمان مردم به سفرههای کوچک و کوچکتر شدهی خود نگاه میکنند؛ جایی که مقاماتش پشت تریبونهای جهانی اعلام میکنند که آزادی بیان در ایران بیشتر از هر جای دیگر در جهان است و همزمان زندانهایش پر از شهروندان منتقد و معترض است؛ جایی که از پس آن همه تبلیغ و قدرتنمایی معلوم میشود معترفان به قتل دانشمندان هستهای گروهی بیگناه و از همهچیز بیخبر بودهاند؛ جایی که هر جناحی از جناح دیگر پروندههای قطور فساد در دست دارد و “بگم، بگم” ورد زبانشان است؛ جایی که قتلهای سیاسی زنجیرهای سالهای متمادی، همچون امری عادی، در آن جریان داشته است و مرگهای صحنهسازی شدهی نویسندگان و روزنامهنگاران هنوز در یادها و جلوی چشمهاست؛ جایی که به انواع و اقسام بهانهها و توجیهها از گروههای مختلف مردم “اقلیت” میسازند تا آسانتر حقوق انسانی و. شهروندیشان را پایمال کنند؛ در جایی که … در چنین جایی مردم اگر “مشکوک” نباشند اگر به دیدهی تردید به حرکات و سکنات صاحبان قدرت ننگرند غیر عادی و بیمارگونه است. بنابراین، اگر مردمی مرگ حسن حیدری را “مشکوک” میدانند امر غریبی نیست آنها از منظر تجاربشان به واقعه مینگرند. حتی اگر این شاعر جوان به مرگ طبیعی فوت کرده باشد ذرهای از حقانیت شک کردن مردم نمیکاهد.
آسیب اختناق و محروم کردن مردم از آزادی بیان فقط این نیست که از بیان آنچه میخواهند بگویند و نشان دهند محروم میشوند. سرکوب آزادی بیان حق اعتماد کردن و اعتماد داشتن، حق برخورداری از امنیت خاطر، حق دستیابی به حقیقت، حق احترام به خود بهمثابهی انسان را نیز از آنها سلب میکند. برای فایق آمدن بر چنین تیرگی ها و آسیبها و حقکشیهاست که باید «آزادی بیانِ بیهیچ حصر و استثنا» در جامعه جاری شود.
***
ناآرامی در اهواز در پی مرگ «مشکوک» شاعر معترض محلی
گزارش هایی در شبکه های اجتماعی مبنی بر ناآرامی در اهواز در پی فوت یک شهروند منتشر شده است.
حسن حیدری ۲۶ ساله شهروند اهل اهواز و شاعر معترض محلی، روز یکشنبه ۱۹ آبانماه ۹۸، در پی وخامت حال به بیمارستان منتقل شده و جان خود را از دست داد.معترضان مرگ وى را مشکوک خوانده و به آن اعتراض کردند.
معترضان در کوى «شکاره» روستای «کوت عبدالله» شهرستان کارون واقع در استان خوزستان تجمع کرده و خواستار بررسی علت مرگ «حسن حیدری» شدهاند.
براساس گزارشهای منتشر شده، حسن حیدری شاعر معترضی بوده است که به دلیل سرودن شعرهای سیاسی و اعتراضی در محافل مردمی، سال پیش بازداشت شده بود.
این گزارشها حاکی از آن هستند که این شاعر روز یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸در بیمارستان «شفا» اهواز جان باخته است و اطرافیانش علت مرگ او را در اثر زهر میدانند.
«رضا نجفی مهر»، مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری خوزستان گفته است: «حسن حیدری بر اثر سکته فوت شده است و از آن جایی که یکی از شاعران معروف اهواز بود، طرفداران وی برای عرض تسلیت در منطقه تجمع کرده بودند.»
نجفی مهر مدعی شده است: «دوستان این شاعر برای شرکت در مراسم فوت وی حاضر شده بودند ولی برخی از رسانههای خارج نشین از روی ناآگاهی از آیینهای عربهای خوزستان، این موضوع را امنیتی جلوه دادند.»
حیدری مردادماه ۹۷ توسط ماموران وزارت اطلاعات در اهواز بازداشت و در تاریخ ۲۶ شهریورماه همان سال با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.
از: ایران امروز