سایت ملیون ایران

سخنرانی خامنه‌ای؛ رهبر علیه مردم

رضا حقیقت نژاد

رضا حقیقت‌نژاد – رادیو فردا

مهم‌ترین محور و سوژه سخنرانی روز ۲۷ دی ماه رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه تهران «مردم» بودند. آیت‌الله خامنه‌ای چهار بار به طور مشخص و معنادار درباره مردم سخن گفت.

بار نخست گفت کسانی که شعار «نه غزه، نه لبنان» سر دادند، فریب‌خورده بودند. بعد تلویحاً گفت کسانی که عکس قاسم سلیمانی را پاره کردند، مردم ایران نبودند. در مرحله سوم گفت کسانی که پی‌گیر حادثه سقوط هواپیما هستند، احساساتی، فریب‌خورده و تحت تأثیر رسانه‌های بیگانه بودند.

و سرانجام خانواده قربانیان سقوط هواپیما را دسته‌بندی کرد و از خانواده‌هایی تشکر کرد که، به گفته او، تسلیم وسوسه دشمن نشدند.

او در این سخنرانی بیش از آن‌که درباره دونالد ترامپ و آمریکا و «دشمن» سخن بگوید، درباره مردم معترض و علیه آن‌ها سخن گفت.

می‌توان درک کرد که بخشی از این انتقاد او ناشی از خشم و غم عظیمی است که به خاطر از دست دادن قاسم سلیمانی دارد، ولی موضوع مهم‌تر از قاسم سلیمانی، خود اوست. او از هدف قرار گرفتن خودش در خیابان‌ها سخت خشمگین و دل‌آزرده است.

احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در خاطره‌ای گفته است سال‌ها پیش وقتی برای پرسش و پاسخ نزد رهبر رفته بودند، آیت‌الله خامنه‌ای به آن‌ها گفته بود که ۲۰ سال دیگر متوجه می‌شوید که سید علی چه کرده است.

به نظر می‌رسد زودتر از زمان موعود، مردم معترض می‌گویند که متوجه شده‌ایم «سید علی» چه کرده و این آگاهی‌شان را پشتوانه اعتراض و شعارشان در خیابان‌ها قرار داده‌اند و قطعاً «آقا خوشش» نمی‌آید.

از همین منظر، به نظر می‌رسد آیت‌الله خامنه‌ای اندک اندک دارد از دوگانه رهبر-دشمن به دوگانه رهبر-مردم تغییر موقعیت می‌دهد.

رهبر جمهوری اسلامی بیست سال پیش می‌گفت اگر کسی عکس خودش را پاره کرد، سکوت کنید، و حامیانش اشک می‌ریختند؛ ولی امروز می‌گوید کسی که عکس قاسم سلیمانی را پاره کرد ایرانی نیست، تا نفرت حامیانش از مردم معترض را دوچندان کند.

این رویکرد که تأیید و تداوم دوشقه‌کردن جامعه است -موضوعی که رهبر جمهوری اسلامی بارها گفته بود مخالف آن است-، معنایی جز خشم عظیم خامنه‌ای از معترضان ندارد.

تار و پود ذهن آقای خامنه‌ای را «دشمن» شکل داده است؛ او در خارج از کشور دنبال دشمن می‌گردد و در داخل کشور دنبال عامل دشمن. اکنون مهم‌ترین عامل دشمن از نظر او مردم معترض ایران هستند.

پیش از این سابقه داشت که او در جست‌وجوی عامل دشمن از کلمه «نفوذ» استفاده می‌کرد و در میان مسئولان جمهوری اسلامی دنبال عامل دشمن می‌گشت، ولی اکنون در میان مردم دنبال آن‌ها می‌گردد.

کسانی که شعار «نه غزه، نه لبنان» را در سال‌های اخیر و به شکل‌های مختلف سر داده‌اند، از اقشار مختلف مردم ایران بوده‌اند: تابستان سال ۸۸ کسانی که دنبال پس گرفتن رأی خویش بودند، دی سال ۹۶ کسانی که از فساد و بیکاری به خشم آمده بودند، آبان ۹۸ مردمی که به بهانه گرانی بنزین به خیابان آمدند و به کل سیاست‌های نظام اعتراض کردند، و دی‌ ۹۸ مردمی که به بهانه سقوط هواپیما به خیابان آمدند و دوباره علیه سیاست‌های نظام و سپاه شعار دادند.

همه این مردم، از خیابان‌های بالای شهر تهران تا کوچه پس‌کوچه‌های سیرجان، و از شهرک‌های اطراف کرج تا کوچه‌های خاکی دورود لرستان، طیف‌های مختلف مردم معترض بودند که شعار «نه غزه، نه لبنان» را به روایت‌های گوناگون سر دادند.

با این حال همه آن‌ها امروز از نگاه رهبر جمهوری اسلامی یکسان بودند. مهم نبود که به چه طیفی وابسته‌اند یا در کجای ایران زندگی می‌کنند یا خواسته‌شان سیاسی است یا اجتماعی؛ آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید آن‌ها ملت ایران نیستند، منافع ملی را نمی‌فهمند و تابع و فریب‌خورده دشمن هستند.

واکنش مردم معترض به این رفتار آیت‌الله خامنه‌ای در سال‌های اخیر روشن بوده است. آن‌ها هر روز نسخه تازه‌ای از شعارها علیه او را در خیابان رو می‌کنند و تأکید و تمرکز دارند بر این‌که آقای خامنه‌ای مسئول اصلی بحران‌های ایران است و حداقل درخواست‌شان استعفای اوست.

بنابراین، در شکل کلان، تحولات در حال طی مسیر طبیعی خودش است. مردم معترض، مهم‌ترین «دشمن» خویش را یافته‌اند و رهبر جمهوری اسلامی نیز مقابل مهم‌ترین «دشمن» خویش ایستاده است. این دوگانه تازه نیست، ولی در حال رشد و نمو است و طبعاً تعیین‌کننده‌ترین دوگانه سیاست ایران خواهد بود.

خروج از نسخه موبایل