سایت ملیون ایران

آیا مرسی می‌رود؟

mesr-enghelab

عصر ایران؛ رضا غبیشاوی: مردم مصر برای دومین بار از سال ۲۰۱۱ تاکنون با تجمع میلیونی در قاهره و دیگر شهرها، خواستار کناره گیری رئیس جمهور شدند. ارتش مصر هم مانند فوریه ۲۰۱۱، با صدور بیانیه‌ای از اعتراضات و مطالبات مردم در مقابل دولت، اعلام حمایت کرد و جانب مردم را گرفت.

ارتش مصر در بیانیه‌اش مهلت ۴۸ ساعته‌ای را برای توافق ملی اعلام و تهدید کرد در غیر این صورت، برنامه مورد نظر خود را برای آینده مصر اجرایی خواهد کرد. این بیانیه ارتش در درجه نخست خطاب به دولت محمد مرسی رئیس جمهور بود و موجی از امید را در میان معترضین برانگیخت. با این حال، ارتش در بیانیه دوم خود تأکید کرد که از چارچوب نقش تعریف شده اش خارج نشده و کودتا نخواهد کرد.

در باره تحولات اخیر مصر می‌توان به نکات زیر اشاره کرد.

۱ – در مصر، برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه، ارتش و نیروهای مسلح یک نهاد مستقل از دولت است. در مصر فرماندهی عالی نیروهای مسلح برعهده رئیس جمهور و فرماندهی کل برعهده یکی از ژنرال‌های نظامی و متصدی سمت وزیر دفاع است. نهاد ارتش در مصر مستقل از دولت، قابلیت تصمیم گیری و فعالیت دارد و به راس هرم قدرت در مصر وابستگی ندارد. به همین دلیل نهاد ارتش و نیروهای مسلح جدای از دولت می‌تواند تصمیم گیری و عمل کند.

در دیگر کشورهای عربی چون تونس، لیبی، یمن، سوریه ارتش زیرمجموعه و جزئی از دولت به شمار می‌رود و فعالیت آن مستقل از دولت غیرممکن است. به عنوان مثال در سوریه رئیس جمهور فرمانده کل نیروهای مسلح است، در لیبی دوره معمر قذافی، در تونس، بحرین، یمن، اردن و تقریبا همه کشورهای عربی فرمانده کل نیروهای مسلح یکی از دو مقام نخست کشور هستند اما در مصر، یکی از فرماندهان عالی رتبه ارتش به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح فعالیت می‌کند.

این نکته هم قابل توجه است که معمولا در کشورهای عربی هنگامی که ارتش و نیروهای مسلح از دولت و حکومت جدا بشوند؛ قطعا این حکومت سرنگون خواهد شد و استمرار حاکمیت دولت منوط به ادامه همراهی ارتش است.

یکی از مهمترین دلایل ادامه حکمرانی دولت‌های بحرین و سوریه با وجود اعتراضات گسترده همین همراهی و حمایت ارتش‌های این دو کشور است اما در تونس، یمن، لیبی و مصر به محض توقف حمایت ارتش از دولت، فرآیند تغییر دولت موفقیت آمیز شد.

۲ – محمد مرسی رئیس جمهور فعلی مصر، هنگامی که یک سال پیش به عنوان رئیس جمهور انتخاب و با حضور در دادگاه قانون اساسی، سوگند یاد کرد سپس به میان انقلابیون در میدان التحریر آمد و با نشان دادن اینکه جلیقه ضدگلوله ندارد؛ در میان معترضین حاضر در این میدان هم سوگند یاد کرد. مخالفان می‌گویند کسی که در میدان تحریر سوگند خورده است میدان التحریر هم این حق را برای خود قائل می‌شود تا خواستار کناره گیری او از قدرت باشد.

۳ – مرسی در مدت یک سال ریاست جمهوری، ناکارآمدی خود را در بخش‌های سیاست، اقتصاد و فرهنگ نشان داد. او روند رئیس جمهور سابق (حسنی مبارک) را در دست اندازی و سیطره طلبی بر رسانه‌ها، اعمال محدودیت‌ها بر احزاب و گروه‌های سیاسی و “ان جی او”‌ها ادامه داد با این تفاوت که برخلاف رئیس جمهور قبلی، مرسی دارای نیروهای خیابانی معتقد به سلفی گری است ؛ همان افرادی که در یک سال گذشته بارها با استفاده از اسلحه سرد به جان معترضین و مخالفان مرسی افتادند.
مرسی بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، به جای اینکه مسیر توسعه کشور در بخش‌های اقتصادی – سیاسی را در پیش بگیرد به طرز ناشیانه‌ای خطاهای فاحش و اقدامات تحریک‌آمیزی بسیاری را در کارنامه خود ثبت کرد.

شکایت از روزنامه نگاران و رسانه‌ها و توقیف و تعطیلی موقت آنها، تحمیل نظرات و ایده‌های اخوان در بخش‌های فرهنگی، صدور احکام و دستورات متناقض و پس گرفتن آنها در یک یا دو روز بعد، تک روی در تدوین قانون اساسی، دخالت در کار قوه قضائیه و اعمال فشار برای انتصاب دادستان مورد تایید خود، عدم پذیرش احکام قوه قضائیه به ویژه در بخش دادگاه قانون اساسی، سوءاستفاده از اختیارات قانون گذاری خود برای حذف دستگاه‌های نظارتی بر کار رئیس جمهور، انتصاب افراد تندرو اخوان المسلمین در سمت‌های حساس مانند وزارت فرهنگ و تلاش این وزیران برای دیکته نگاه اخوان بر وزارت خانه‌های تحت امر خود، انتصاب یکی از افراد با سابقه فعالیت تروریستی علیه توریست‌های خارجی به عنوان استاندار مهم‌ترین استان گردشگری مصر (القصیر) و … از جمله این اقدامات هستند.

مرسی در زمینه اقتصادی نیز نتوانست کارآمدی خود را نشان دهد. امروزه مردم مصر در حالی شعار کناره گیری اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب را سر می‌دهند که اکثریت آنها اعتراف می‌کنند وضعیت اقتصادی کشورشان نسبت به دوره حسنی مبارک بدتر شده است. ارزش پول ملی کاهش یافت. عرضه سوخت و بنزین مختل شد. قطعی برق به وجود آمد. شمار مهاجران از مصر به دیگر کشورها افزایش یافت. ورود توریست‌های خارجی همچنان نسبت به قبل از انقلاب ۲۰۱۱، کمتر است. از لحاظ امنیتی هم بی‌ثباتی و ناامنی مهمان ناخوانده مصری‌ها شد. مصری‌ها رئیس جمهوری می‌خواهند که هم به حقوق اساسی مردم و آزادی‌های سیاسی آنها احترام بگذارد و هم کارآمدی اقتصادی داشته باشد.

۴ – مصری‌ها در انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت اندکی داشتند و تنها ۵۰ درصد واجدان شرایط پای صندوق‌های رأی رفتند. این حضور کم فروغ، به نفع اخوانی‌ها تمام شد و آنها توانستند کاندیدای خود را به کاخ ریاست جمهوری بفرستند. اگر منتقدین وضع موجود مصر، آن روز کار ساده رأی دادن را انجام می‌دادند، امروز ناگزیر به تحمل این همه مشقت و دادن کشته و مجروح برای اصلاح اوضاع نبودند.

با این حال، نکته‌ای که که قابل توجه است این که مصری‌ها بعد از انقلاب ژانویه همچنان به رصد عملکرد دولت پرداختند و هنگامی که دیدند در مسیر مطالبات آنها حرکت نمی‌کند در صدد اصلاح برآمدند.

۵ – در صورتی که محمد مرسی از ریاست جمهوری کناره گیری کند این موضوع هم در داخل و هم در خارج از مصر تاثیراتی خواهد داشت.
در داخل، شکست بزرگی برای اخوان‌المسلمین و کل نیروهای اسلام‌گرا مانند سلفی‌ها خواهد بود و بعید است دوباره فردی از میان اسلام‌گرایان وارد کاخ ریاست جمهوری شود. این موضوع زمینه‌ای برای نیروهای لیبرال خواهد بود تا با ائتلاف و فعالیت حزبی و تبلیغاتی گسترده بتوانند گزینه خود را به سمت ریاست جمهوری هدایت کنند.
شکست اخوان‌المسلمین در مصر، پیام‌های متفاوتی برای منطقه نیز خواهد داشت. عربستان سعودی و کشورهای جنوب خلیج فارس، سوریه و اردن، از این موضوع خوشحال خواهند شد چرا که معتقدند شکست اخوان در مصر، تاثیر منفی را بر تلاش گروه‌های پیرو اخوان در این کشورها برای الگوگیری از مصر و سرنگونی حکومت‌ها خواهد داشت.

همچنین شکست اخوان در مصر باعث می‌شود اقبال مردم کشورهای جنوب خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی به گروه اخوان در کشورهای خود کاهش می‌یابد.

ایران هم احساس دوگانه‌ای نسبت به کناره گیری مرسی از قدرت خواهد داشت. از یک سو از اینکه یک دولت اسلام‌گرا و رئیس جمهور “اسلام خواهان” (توصیف صداوسیمای ایران از مرسی)، ناکارآمدی خود را نشان داده و با فشار مردمی مجبور به کنارگیری از قدرت شد؛ ناراحت است.

از سوی دیگر به دلیل حمایت‌های همه جانبه دولت مرسی از مخالفان حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه، تهران از قاهره ناراضی است و به همین دلیل هم حملات و انتقادات از مرسی در رسانه‌های دولتی ایران افزایش یافته است. به این دلیل، ایران از کناره گیری مرسی از قدرت خوشحال خواهد شد چرا که یکی از حامیان سرنگونی اسد، کناره گیری کرده است اما در مجموع، تهران از ابقای مرسی حمایت می‌کند.

۶ – در صورتی که مرسی از سمت خود کناره گیری کند کار برای رئیس جمهور بعدی بسیار سخت خواهد شد چرا که بدون توجه به نتیجه انتخابات دموکراتیک و قانونی، هواداران یک کاندیدا یا جریان می‌توانند به شرطی که میدان التحریر را پر کنند خواستار کناره گیری رئیس جمهور از قدرت شوند و رئیس جمهور منتخب هم مجبور به عقب نشینی و امتیاز دهی است.

در این وضعیت رئیس جمهور بعدی، جایگاه لرزانی خواهد داشت؛ اما این تجربه را در کنار خود دارد که در صورتی که به دنبال دست اندازی به حقوق سیاسی ملت و محدود کردن فضای اطلاع رسانی و رسانه‌ها باشند و بخواهد اندیشه‌های یک طیف خاص را تحمیل کند قطعا دوره کاری او دوام نخواهد داشت و هر رئیس جمهوری حتی اگر در انتخابات دموکراتیکی انتخاب شده باشد اگر ناکارآمد باشد باید کنار برود.

۷ – در صورت کناره گیری مرسی از قدرت و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام، به نظر می‌رسد به دلیل فعال بودن ائتلاف مهمترین مخالفان مرسی در قالب “جبهه نجات ملی” به رهبری عمروموسی، محمد البرادعی، حمدین صباحی و …، این ائتلاف بتواند کاندیدای واحد را معرفی و او را به کاخ ریاست جمهوری هدایت کند، کاندیدایی که هم کارآمدی در اداره اقتصادی سیاسی کشور داشته باشد و هم جامعه مدنی و حقوق سیاسی مردم را به رسمیت بشناسد؛ گرچه همچنان اسلامگرایان در دو بخش نسبتاً معتدل (اخوان المسلمین) و افراطی (سلفی‌ها) بزرگترین و موثرترین شبکه ارتباطات اجتماعی در شهرها و روستاها را در اختیار خواهند داشت.

خروج از نسخه موبایل