فشارهای آمریکا محاسبات ایران را به هم ریخته است
حسن فحص – ایندیپندنت فارسی
کشور عراق در هفتهها و روزهای اخیر شاهد یک سلسله تحولاتی بود که با منافع ایران در این کشور سازگاری نداشت. از جمله این تحولات، یکی انشعاب چهار لشکر از نیروهای حشد شعبی بود؛ این چهار لشکر که خود را پیرو مرجعیت نجف میدانند، عبارت اند از: لشکر امام علی، لشکر علی اکبر، لشکر انصار مرجعیت و لشکر عباس. این لشکرهای چهارگانه در بیانیهای انشعاب خود را از تشکیلات حشد شعبی و ارتباطشان را با فرمانده کل نیروهای مسلح عراق یعنی نخست وزیر، اعلام کردند.
این انشعاب پس از آن رخ داد که عبد العزیز المحمداوی به جای ابو مهدی المهندس (که در ژانویه گذشته توسط نیروهای آمریکایی یکجا با قاسم سلیمانی کشته شد)، به عنوان رئیس ستاد مشترک نیروهای حشد شعبی، برگزیده شد. فرماندهان پیرو مرجعیت نجف و در رأس سید احمد الصافی فرمانده لشکر عباس که شخص دیگری را برای این سمت در نظر گرفته بود، با این گزینش مخالفت کرده و در اعتراض به آن از تشکیل حشد شعبی جدا و به گونه مستقیم خود را مرتبط به فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق اعلام کرد.
جریانهای سیاسی طرفدار ایران در عراق نیز عامل اساسی این انشعاب را اختلاف و کشمکش بر سر جانشینی ابو مهدی المهندس قلمداد کردند. اما بخش سیاسی سپاه پاسداران در نخستین واکنش، این انشعاب را عامل اساسی تضعیف حشد شعبی عنوان کرده و آن را فصلی از یک سناریوی بزرگتر دانست که توسط آمریکاییها و در تبانی با همکارانی از وابستگان عراقی شان برای فشار بر حشد شعبی، ساخته شده است.
به گفته بخش سیاسی سپاه، حملات اخیر «داعش» در استانهای صلاح الدین و دیاله به نیروهای مسلح عراقی، فصل دیگری از این سناریو به شمار میرود. به باور ایرانیها، آمریکا به خاطر ضربه زدن به نیروهای حشد شعبی، در صدد احیای گروه داعش در عراق میباشد، به گفته آنها، فرار برخی از فرماندهان و افراد داعش از زندان مشهور و به شدت محافظت شده «الحوت» در استان ذی قار (الناصریه) در جنوب عراق و رسیدن شان به شمال عراق و همچنان انتقال تعدادی از جنگجویان داعش از سوریه به خاک عراق، به کمک مخفیانه آمریکاییها صورت گرفته است.
قابل به یاد آوری است که چند روز پس از انشعاب یاد شده در داخل تشکیلات حشد شعبی، گروه «داعش» حملاتی را بر ضد نیروهای مسلح عراقی در استانهای صلاح الدین و دیاله و منطقه جرف الصخر انجام داد و تلفاتی را بر این نیروها وارد کرد که بعد از اعلام از بین رفتن این گروه، تا کنون سابقه نداشته است.
رژیم ایران که شبه نظامیان حشد شعبی را بازوی خود در عراق و تهدید بزرگ و آشکاری برای نیروهای آمریکایی در عراق میداند، اکنون در باره آینده حشد شعبی سخت نگران بوده و به این باور است که آمریکا از هیچ تلاشی برای تضعیف و حتی فروپاشاندن این نیرو فروگذار نخواهد کرد.
این در حالی است که گزینش مصطفی الکاظمی به عنوان نخست وزیر جدید عراق توسط جریانهای سیاسی شیعه مذهب عراق، در تفاهم با آمریکا صورت گرفته بود که البته برای رژیم ایران خوشایند نبود، اما پس از اینکه تلاشهای این رژیم برای ابقای عادل عبدالمهدی به جایی نرسید، از سر ناچاری از گزینش الکاظمی حمایت کرد؛ چرا که در هر حال الکاظمی برای این رژیم بهتر از هر گزینه دیگری است که هیچگونه زبان مشترکی برای تفاهم با آن نداشته باشد.
از جانب دیگر، مقامات ایرانی به این باورند که در حالیکه مصطفی الکاظمی مشغول گزینش وزرای حکومت خود و اخذ رأی اعتماد برای آنها از پارلمان عراق بود، آمریکا برای ابقای نیروهای خود در عراق، فشارهایش را بر تهران و بغداد افزایش داد، به ویژه اینکه الکاظمی تعهد سپرده بود که برای اجرایی شدن مصوبه پارلمان مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق، اقدام خواهد کرد.
همچنان مقامات ایرانی بدین باورند که آمریکا، به بهانه مبارزه با داعش و تروریسم، میخواهد پایگاههای نظامی خود را در عراق، حفظ کند؛ از این رو سقف کمکهای استخباراتی و امنیتی خود را با نهادهای امنیتی عراق به گونه قابل توجهی پایین آورده است؛ چنانکه اطلاعات مربوط به تحرکات اخیر داعش را در اختیار مقامات عراقی قرار نداد.
به همین ترتیب، مقامات ایرانی واشنگتن را متهم میکنند که شهروندان سنی مذهب در مناطق سنی نشین را که به عنوان پناهگاه طبیعی بقایای داعش به حساب میرود، بر ضد نیروهای حشد شعبی تحریک و برای مطالبه به جایگزین شدن نیروهای آمریکا بجای آنها، تشویق میکند.
آنچه در بالا آوردیم، بخشی از نگرانیهایی رژیم ایران را در رابطه به منافع و نفوذ آن در عراق، نشان میدهد. اما بیتردید پیام اخیر سفیر آمریکا در عراق، بر پیچیدگی و عمق این نگرانیها میافزاید؛ ماتیو تویلر سفیر آمریکا در عراق در نامهای از جناح های شیعه مذهب عراق در خواست کرده بود که به حکومت مصطفی الکاظمی در پارلمان رأی اعتماد بدهند.
هرچند نامه سفیر آمریکا از جانب جناح های شیعه مذهب عراق، مداخله در امور داخلی کشور، قلمداد شد، اما پیامیکه این نامه به رژیم ایران میفرستاد، محاسبات آن را برهم ریخته و آن را بر سر یک دو راهی قرار داده است. رژیم ایران اکنون در میان دو گزینه دشوار قرار گرفته است: آیا در آینده به حمایت خود از الکاظمی ادامه دهد و در زیر یک چتر با آمریکا همکاری و تفاهم داشته باشد؟ یا اینکه به خاطر جلوگیری از پیامدهای احتمالی، مجبور شود که با دل نا خواسته در فکر کودتایی علیه مصطفی الکاظمی باشد؟
© IndependentArabia