در سال ۹۶ جمعی از کشتیگیران با ارسال نامهای مساله رفع مشکل مسابقه با حریف اسرائیلی را با رهبر جمهوری اسلامی مطرح کردند – عکس از رسانهها
سنگ در چاه ورزش ایران
ماده ۱۱ فقط چند خط از یک طرح در مجلس ایران است، اما همین چند خط برای تعلیق ورزش ایران با مدتی نامعلوم کافی به نظر میرسد. خطری که مجلس ایران آن را نادیده گرفته است، اما ورزشکاران میدانند که این ماده میتواند به معنای پایان تمام رویاهای حرفهای آنها باشد.
نمایندگان مجلس ایران روز سهشنبه، ۲۳ اردیبهشت ماه، دو فوریت طرح ۱۴ مادهای با نام «مقابله خصمانه با اقدامات رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی» را تصویب کردند.
ماده ۱۱ این طرح شامل ممنوعیتهای ورزشی مقابل اسرائیل است: «برگزاری هر گونه مسابقه یا رقابت ورزشی اعم از رسمی یا تدارکاتی میان ورزشکاران و تیمهای ورزشی ایران با حریفان رژیم صهیونیستی ممنوع است. هر یک از فدراسیونها در رشته ورزشی مربوطه موظفند با بهرهمندی از تمام ظرفیتهای داخلی و بینالمللی و برقراری ارتباط اصولی با مجامع بینالمللی ورزشی، تعهدات و اقدامات مقتضی را جهت ممانعت از اعمال هرگونه مجازات و محرومیتهای ورزشی بینالمللی علیه ورزشکاران مستنکف از مواجهه با حریفان رژیم صهیونیستی اتخاذ نموده و با پیشبینی تخصیص منابع لازم، به تشویق و حمایت از آنها بپردازد. دستورالعمل این ماده توسط وزارت ورزش و جوانان با همکاری وزارت امور خارجه و سازمان برنامه و بودجه تهیه و به تصویب هیئت وزیران میرسد.»
حتی طرح این موضوع در مجلس تا پیش از تصویب، میتواند ادله کافی برای کمیته بینالمللی المپیک باشد تا درباره تعلیق ورزش ایران تصمیم بگیرد. از یاد نبریم که سوابق تاریخی ورزش ایران و رفتار ورزشکاران ایرانی برای رودررو نشدن با ورزشکاران اسرائیلی، میتواند دلایل لازم برای تعلیق ورزش ایران را محکمتر کند.
مصطفی هاشمیطبا، رئیس سابق سازمان ورزش و کمیته ملی المپیک ایران، درباره ماده ۱۱ طرح مصوبشده در مجلس در گفتوگو با خبرنگار روزنامه شهروند میگوید: «ما تا به حال هیچ قانونی برای رویارو نشدن ورزشکاران ایرانی با نمایندگان رژیم صهیونیستی نداشتیم و طرح مصوبشده، میتواند از دید مدیران ارشد کمیته بینالمللی المپیک به یک قانون تشبیه شود و عوارض شدیدی برای ورزش کشور به همراه داشته باشد. بیتردید ماده ۱۱ از طرحی را که برخی نمایندگان تصویب کردند، کمیته بینالمللی المپیک به یک قانون برای ورزش کشور تعمیم میدهد.اگر تاکنون ورزشکاران ما با نمایندگان رژیم صهیونیستی روبهرو نمیشدند، تصمیم شخصی آنها قلمداد میشد. اما وقتی چنین طرحی در مجلس تصویب میشود، طبیعی است که ارگانهای بینالمللی آن را تبعیضآمیز و خلاف منشور المپیک بدانند. کمیته بینالمللی المپیک در این مسایل با هیچ کشوری شوخی ندارد. آنها اگر از این طرح باخبر شوند، قطعا رأی به تعلیق کل ورزش ایران میدهند. روسای فدراسیونها چه کاری میتوانند انجام بدهند؟ یک نفر سنگی به چاه انداخته و هیچکس نمیتواند آن را بیرون بیاورد.»
اگرچه بدون تصویب این قانون نیز ورزشکاران ایرانی حدود ۴ دهه مجبور به انصراف از رقابت با حریفان اسرائیلی شدهاند، اما هر بار فدراسیونهای ورزشی مختلف بهانههایی مثل مصدومیت را به نهادهای بینالمللی ورزشی ارائه کردهاند یا ورزشکاران بارها مجبور شدهاند با شکست تعمدی پیش از رویایی با حریف اسرائیلی، خود را از ادامه رقابتها محروم کنند. عدهای از ورزشکاران ایرانی تا سالهای سال با همین اقدام صاحب جوایز بزرگ و فرصتهای حرفهای در ورزش ایران شدند، و البته عدهای دیگر از تن دادن به شکستهای تعمدی بیزار بودند و این بیزاری را بارها دستمایه اعتراض خود کردهاند.
تعلیق فدراسیون جودوی ایران به دلیل باخت اجباری سعید ملایی در مسابقات جهانی ۲۰۱۹ ژاپن برای رو به رو نشدن با حریف اسرائیلی، آخرین واکنش نهادهای بینالمللی ورزشی در مقابل دخالت سیاست در ورزش ایران است. بیتوجهی به منشور المپیک و دخالت دادن مسایل سیاسی در ورزش، استدلال فدراسیون جهانی جودو برای تعلیق فدراسیون جودوی ایران بود. کمیسیون انضباطی فدراسیون جهانی جودو به هنگام صدور رای تعلیق نوشت که دلایلی قوی دارد که فدراسیون ایران در آینده باز هم مرتکب چنین تخلفاتی خواهد شد. وقتی سعید ملایی، قهرمان جودوی جهان فاش کرد که رئیس کمیته ملی المپیک و معاون وزیر ورزش از او تلفنی درخواست کردند که در نیمه نهایی به حریف قزاق ببازد تا مجبور نشود با جودوکار اسرائیلی رقابت کند، صدور حکم از سوی فدراسیون جهانی جودو استدلال کافی داشت. ملایی پس از این ماجرا دیگر به ایران برنگشت.
اما پیش از آن ماجرا، رسول خادم، رئیس سابق فدراسیون کشتی ایران، در پی محرومیت علیرضا کریمی و مربیاش از سوی اتحادیه جهانی کشتی به خاطر فرار از رویارویی با نماینده اسرائیل، به مسایلی پرداخت که پیش از او هیچیک از مسئولان ورزشی ایران پس از انقلاب دربارهاش حرفی نزده بودند. خادم در بهمن ماه ۹۶ این حرفها را به زبان آورد و از فدراسیون کشتی رفت: «اگر قرار است عدم رویارویی با ورزشکاران اسرائیل اصل باشد، پس چرا باید زمین و آسمان را به هم دوخت و هر آنچه داشت هزینه کرد تا بتوان با توجیه چرایی موضوع عدم رویارویی با نماینده اسرائیل، از تعلیق گریخت؟ از مسابقات نوجوانان تا بزرگسالان آزاد و فرنگی، اسرائیل حضور دارد. باید زبان را گاز گرفت؟ چه میشود کرد؟ قرعه است دیگر. من هیچ سحری بلد نیستم تا قرعهها را تغییر دهم. اگر توان مردانه ایستادن پای اعتقادات و تصمیماتتان را ندارید، حداقل آزادگی کنید و پای کشتیگیر و مربیاش بایستید. میگویند فدراسیون چرا به مسابقاتی رفته که اسراییل حضور دارد، گویا مسابقات جهانی دیگری هم هست که بدون اسراییل برگزار شود. فدراسیون باید چوب بخورد تا مسئولان دیده نشوند. سیاسیکاری تا کجا؟»
تمام این توصیهها و انتقادات خادم نادیده گرفته شد. حتی تعلیق فدراسیون جودوی ایران که ورزشکاران این رشته ورزشی را بدون دورنمای حرفهای و بیانگیزه کرده است، نیز پندآموز نبود و حالا مجلس با یک ماده چند خطی قصد تعلیق ورزش ایران را دارد.
اما خطری بزرگتر از تعلیق، ورزش ایران را تهدید میکند. تعلیق فدراسیون فوتبال ایران در سال ۸۵، یک مثال از تعلیق به دلیل دخالت دولت در فدراسیون بود. اما پس از تعلیق، کمیته انتقالی تشکیل شد و تعلیق فدراسیون ایران با اصلاحات اساسنامه پایان یافت. اینبار اما تعلیق ورزش ایران به دلیل دخالت سیاست میتواند تا زمانی نامعلوم ادامه داشته باشد. در اسفندماه ۹۸ پس از تعلیق فدراسیون جودوی ایران، اعلام شد که فدراسیون جهانی جودو فقط با برگزاری رقابت دوستانه بین جودوی ایران و اسرائیل حاضر به رفع تعلیق خواهد بود. شرطی شبیه این (که با توجه به سیاستهای ایران قابلیت اجرایی ندارد) میتواند برای ورزش ایران تعیین شود و چنین شرطی به این معناست که ورزش ایران تا تغییر سیاستهای ایران مقابل اسرائیل، در حالت تعلیق باقی بماند. این خطر میتواند نسلی از ورزشکاران ایرانی را بدون رویا و شغل با ماجرایی پیچیده و غمانگیز مواجه کند. اما آیا مجلس ایران به این زوایای طرح خود فکر میکند؟
از: ایندیپندنت