سایت ملیون ایران

استراتژی جمهوری اسلامی در مغشوش کردن ذهنیت سیاسی در عراق

زمان آن رسیده که عراق، استقلال و جایگاه شایسته سیاسی خود را دریابد

پوستری در حمایت از روز قدس در خیابانی در بغداد، ۲۲ مه- AHMAD AL-RUBAYE / AFP

رسانه‌های منطقه‌ در این روزها از تمایل ایران به میانجی‌گری مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق میان ایران و کشورهای منطقه، به ویژه عربستان سعودی، سخن می‌گویند. البته همین رسانه‌ها در گذشته نیز از میانجی‌گری عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر پیشین عراق نیز خبر داده بودند که در آن زمان از سوی ریاض نادرست خوانده شده و تکذیب شده بود.

در واقع، هدف اصلی ایران از کشاندن پای عراق برای میانجی‌گری در اختلاف‌ها و بحران‌های منطقه‌ای، خود میانجی‌گری نیست، بلکه تهران اهدافی فراتر از این مساله دارد و می‌خواهد از این طریق نفوذش را داخل عراق که خود گرفتار مشکلات فراوان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی است، تقویت کند.

ایران سعی‌ می‌کند با این ترفندها، دولت عراق را از شناخت مستقل مسائل سیاسی به ویژه از شناخت مشکلات عراق و عوامل و ریشه‌های داخلی و خارجی آن، دور نگه دارد؛ زیرا اگر سیاست‌مداران و مقامات دولتی عراق به درک و شناخت مستقلانه از مسائل سیاسی دست پیدا کنند، به طور حتم به کشف این واقعیت خواهند رسید که رژیم ایران، نخبگان سیاسی و گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به آن، عامل اساسی مشکلات و گرفتاری‌های عراق هستند. از این جهت اگر دولت جدید عراق درصدد ایجاد اصلاحات و تصحیح واقعیت‌های موجود باشد، بایستی در گام نخست از نفوذ و دست‌اندازی‌های ایران در امور داخلی عراق بکاهد.

از سوی دیگر، حقایق تاریخی و سیر تحولات منطقه گواه این حقیقت است که عراق و ایران از دوران‌ عثمانی و صفوی تا به امروز، گذشته مشترک و طولانی مملو از اختلاف و ناسازگاری داشته و در موارد بسیاری شاهد درگیری‌های خونین بودند و هریک از طرفین، همواره جانب مقابل را به عنوان یک دشمن و رقیب سرسخت تلقی می‌کردند؛ از این رو گذر از این روابط پر تنش تاریخی در چند سال محدود، بسیار دشوار به نظر می‌رسد.

هرچند وقوع رویدادها و حوادث جدید، به طور موقت، بر روی حوادث تلخ گذشته پرده می‌کشد، اما ریشه‌های این خصومت، آن‌چنان در عمق ضمیر ناخودآگاه هر دو طرف فرو رفته است که در هر لحظه‌ای که ملت‌های دو کشور برخورد جدی با واقعیت‌ها داشته باشند، بار دیگر به آن حالت گذشته باز می‌گردند.

بهترین مثال برای اثبات این حقیقت، اعتراض‌های اخیری است که در شهرهای مختلف؛ اکثریت شیعه‌نشین عراق، رخ داد که در جریان آن کنسول‌گری‌های ایران در شهرهای مذهبی نجف و کربلا به آتش کشیده شد و تظاهرکنندگان عکس‌های خمینی و خامنه‌ای را در میدان‌های عمومی پاره کردند.

البته نگاهی کوتاه به تاریخ معاصر نشان می‌دهد که ایران از ۱۹۸۸، سال پایان جنگ عراق و ایران، تا به حال از هر فرصتی برای تضعیف عراق و رهایی از آن استفاده کرده است، ولی به دلیل عوامل زیادی نتوانسته است به هدف مورد‌نظر خود نایل شود، اما پس از آن‌که در سال ۲۰۰۳، نیروهای آمریکایی به عراق یورش بردند و رژیم صدام حسین را سرنگون کردند و عراق دست‌خوش هرج‌ومرج و آشفتگی شد، ایران از این وضعیت به بهترین شکل بهره‌برداری کرده و توانست در همه‌ نهادها و ارگان‌های دولت عراق، به ویژه در دوران نخست وزیری نوری‌المالکی، تسلط یابد.

دولت ایران به خوبی می‌داند که دل‌بستگی مردم عراق به قومیت و هویت عربی‌شان، بسیار عمیق و ریشه‌دار است؛ از این جهت همین مؤلفه را هدف قرار داده و با وضع استراتژی دقیق، همواره تلاش کرده است پیوند عراق را با برادران عربش قطع کند.

تهران در این راستا، از شیوه‌ها و ابزارهای مختلف و متعدد کار گرفته است که سیاه‌نمایی و بدنام کردن عرب‌ها و تکیه بر تبلیغات فرقه‌گرایانه و گماشتن سازمان‌های تروریستی برای تحقق این هدف، از این جمله است. هم‌چنان رژیم ایران، آن عده شهروندان عراقی را که روزی در کنار سپاه پاسداران، ضد میهن‌شان جنگیده بودند، کمک کرده و وظیفه داده است تا فرقه‌گرایی را در عراق ترویج داده، دیگران را براساس هویت‌شان به قتل رسانند و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی را همواره مورد تهدید و تهاجم تبلیغاتی قرار دهند.

آخرین نمونه از این گونه تهدیدها و تبلیغات خصمانه علیه عربستان سعودی توسط شبه‌نظامیان عراقی وابسته به ایران، چند روز پیش زمانی رخ داد که علی علاوی وزیر دارایی و معاون نخست وزیر عراق، مشغول بازدید از عربستان سعودی و گفت‌وگو با مقامات این کشور درباره همکاری‌های مشترک در بخش‌های انرژی، تجارت و سرمایه‌گذاری بود.

هم‌زمان با این رخداد، کمپین مردمی از سوی شماری از شخصیت‌های پارلمانی عراقیِ وابسته به ایران، در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شد که هدف از آن، به دادگاه کشاندن عربستان سعودی با ادعای هم‌دستی آن کشور در عملیات تروریستی در عراق بود. البته هدف از تمام این هیاهو، راه‌اندازی یک جنگ تبلیغاتی به منظور تخریب روند اعتمادسازی میان عراق و عربستان سعودی است.

البته ممکن است کشورهای منطقه پس از سال ۲۰۰۳ دچار برخی اشتباهات راهبردی شده باشند که روابط خود را با عراق تجدید نکردند و صحنه را برای تاخت‌وتاز ایران در عراق خالی گذاشتند. روشن است که این کشورها دلایل و محاسبات موجهی برای خود در آن وقت داشته‌اند؛ اما تردیدی نیست که این دوره گسست، در تاریخ طولانی روابط میان کشورهای عربی برادر، زمان کوتاهی به شمار می‌رود.

 هم‌چنان آمریکا نیز در قبال عراق دچار اشتباه شد؛ به ویژه هنگامی‌که به نصیحت کشورهای حوزه خلیج (فارس) از جمله عربستان سعودی مبنی بر عدم حمله به عراق و سرنگون کردن نظام برحال در آن کشور گوش نداد.

به هر حال، تهران توانست از شرایط آشفته به وجود آمده در سال‌های اخیر در عراق بهره‌برداری کند و عراق را از نگاه اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی تحت کنترل خود درآورد و آن کشور را تبدیل به بازار بزرگی برای فروش کالاهای بی‌کیفیت تجاری خود کند. در واقع، ایران سعی دارد تسلط خود را بر بازار عراق، پیوسته گسترش دهد تا فرصت انتخاب میان کالاهای مختلف را از شهروندان عراقی سلب کند؛ زیرا در غیر این‌صورت کالاهای ایرانی در مقایسه با کالاهای تجاری سایر کشورها از حیث کیفیت در پایین لیست قرار می‌گیرد و مصرف‌کننده عراقی هرگز به خرید آن تمایل نشان نخواهد داد.

از نگاه سیاسی ایران سعی کرده است در افکار عمومی عراق، برداشت‌های منفی و غلط را در رابطه به کشورهای همسایه، تزریق کند. این در حالی است که ایران هیچ‌گاه اهداف توسعه‌طلبانه خود را در رابطه به عراق، مخفی نگه نداشته بلکه به صورت علنی آن را بیان کرده است، چنان‌که علی یونسی مشاور سابق حسن روحانی، رئیس جمهور ایران اهداف کشورش در رابطه به عراق را بدون تقیه سیاسی اعلام کرده گفت: «ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراتوری است که پایتخت آن بغداد خواهد بود.»

پیامی‌که ایران با این گونه اظهارات می‌خواهد به داخل عراق بفرستد، روشن است، اما زمان آن فرا رسیده است که عراق، استقلال، عظمت و جایگاه شایسته سیاسی خود را دریابد، مسئولان و نخبگان سیاسی عراق، منافع عراق و ملت عراق را بر منافع دیگران ترجیح دهند و عراق را از کشمکش‌های منطقه‌ای دور نگه داشته و نگذارند کشورشان به میدان جنگ‌ها و کشمکش‌های بیرونی مبدل شود.

البته ایران مجدانه تلاش می‌کند عراق را که از نگاه مذهبی و دینی یک کشور متکثر است، به سمت فرقه‌گرایی سوق دهد. در آغاز هفته گذشته خبرگزاری مهر، مصاحبه‌ای را با علی العلاق عضو پارلمان عراق و یکی از رهبران «حزب دعوت» عراق انجام داد، وی در این مصاحبه چنین گفت: «حفظ سلامت و واقعیت شیعه در جهان و موضع جهانی در مبارزه با توطئه‌های جهانی علیه تشیع یک هدف مشترک برای هر دو کشور ایران و عراق است. متاسفانه امروزه شیعه هم‌چون حزب‌الله لبنان، اهل تشیع در یمن، ایران، عراق، بحرین و دیگر مناطق مختلف از سوی استکبار آمریکا، مورد هجوم قرار گرفته‌اند و دولت عراق در حال حاضر به صورت جدی به دنبال ترسیم طرحی مشترک با دولت ایران برای دفع چنین خطرهایی است.»

نتیجه این گونه فشارها بر حکومت عراق این است که ایران از اختلاف‌های درونی عراق بهره‌برداری کرده و سعی می‌کند شعله کشمکش‌های فرقه‌ای را در درون و بیرون عراق، برافروخته نگه دارد.

در پایان بهتر است با صدای آرام و آهسته در گوش هر عراقی وطن‌دوست زمزمه کرد: «در فکر آینده عراق باش، در ساختن وطنت و در بازگشت آن به جایگاهی‌که شایسته است سهم بگیر، تنها و تنها در راستای مصلحت و منفعت عراق و استقلال سیاسی و اقتصادی آن بیندیش و از تاریخ گذشته خود درس عبرتی بگیر تا بتوانی در پرتو آن حاضر را به خوبی بشناسی و آینده را به درستی پیش‌بینی کنی.»

از: ایندیپندنت

خروج از نسخه موبایل