سایت ملیون ایران

مصطفی عزیزی: مسعود ده‌نمکی کیست و چه نوع سینمایی را نمایندگی می‌کند؟

بعضی نام‌ها با جنجال همراهند و در ایران امروز «مسعود ده‌نمکی» یکی از این نام‌های جنجالی است. نام خانوادگی او «ده‌نمکی» از روستای «ده‌نمک» در استان مرکزی و از توابع اراک است که پدرش در آن‌جا به دنیا آمده است اما خود او متولد «اهر» است. در دهه ۱۳۷۰ از اعضای فعال انصار حزب‌الله بود و با روزنامه‌نگاری در نشریه‌ «یالثارات» که با پایان دوران موسوم به اصلاحات دیگر کارکرد خود را از دست داد و تعطیل شد، به شهرت رسید هرچند تا مدت‌ها به عنوان سردبیر و مدیرمسؤول نشریه‌های «شلمچه» و «جبهه» و ماهنامه «صبح دوکوهه» فعال بود. بحث‌های او و اکبر گنجی بسیار پرخواننده شد و از سوی طرفداران اصلاحات به «چماق‌دار» و از سوی مخالفان آنان به «ارزشی» مشهور شده بود. اکثر فعالیت‌های او شرکت در تجمع مخالفان نظام و برهم زدن آنان بود و آخرین بار در دوران جدید همراه با حسین الله‌کرم یکی دیگر از چهره‌های شاخص شورای هماهنگی نیروهای حزب‌الله در اول فروردین ۱۳۹۰، نیمه‌شب، مقارن تحویل سال نو؛ جلوی در سفارت بحرین در تهران برای اعتراض به عمل‌کرد دولت بحرین برای دانشجویان بسیجی سخنرانی کرد. حضور او به عنوان سخنران درواقع اولین واکنش به تغییر شخصیت ظاهری ایشان بود و این از زمانی شروع شد که به فیلم‌سازی رو آورد.

سال‌های پایانی دوران موسوم به اصلاحات برای ده‌نمکی سال‌های مهمی بود او از «حزب‌اللهی» به «فیلم‌ساز» تغییر هویت داد و این تغییر هویت و تبدیل شدنش به «فیلم‌ساز حزب‌‌اللهی» یک شبه نبود و از پایان دوران محمد خاتمی شروع شده بود. دو فیلم مستند «فقر و فحشا» ۱۳۸۲ و «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» که هر چند بعد از «فقر و فحشا» ساخت آن شروع شده بود اما نمایش آن به دوران بعد کشید و در نخستین سال دولت محمود احمدی‌نژاد اکران شد. دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد که مشهور به «انحرافی» شد برای مسعود ده‌نمکی دوران طلایی محسوب می‌شد. دورانی که بار خود را بست و از «ارزشی حزب‌اللهی» به «ارزشی فیلم‌ساز» تغییر شکل داد. فرمول آن ساده بود: به کارگیری لشکری از هنرمندان از نویسنده تا بازیگر تا طراح دکور و بقیه عوامل و عبور از خط قرمزهای نظام در جهت تقویت نظام یعنی ناسزاگویی به حزب‌الله و بعد بهره‌برداری از آن.

«اخراجی‌ها» (۱۳۸۶)، «اخراجی‌ها ۲» (۱۳۸۷)، «اخراجی‌ها ۳» (۱۳۸۹)، «رسوایی» (۱۳۹۱) فیلم‌هایی است که او در دوران احمدی‌نژاد ساخت و این برای کسی که تاکنون هیچ فیلمی نساخته بود شاهکار است!

با روی کار آمدن دولت روحانی که رقیب احمدی‌نژاد محسوب می‌شد، هرچند فعالیت او به سه فیلم در سینما کاهش پیدا کرد و تنها فیلم‌های «معراجی‌ها» (۱۳۹۲)، «رسوایی ۲» (۱۳۹۴) و «زندانی‌ها» (۱۳۹۷) را ساخت اما در دیگری در تلویزیون به سویش باز شد که فتح تازه‌ی بود برای سپاه و برادران ارزشی که به رنگ‌های تازه درآمده بودند.

البته این‌ها بدون حادثه هم نبود صبح روز هجدهم دی ماه ۱۳۹۲ هنگام فیلم‌برداری فیلم «معراجی‌ها» در شهرک سینمایی دفاع مقدس تهران، انفجاری که سر صحنه‌ فیلم‌برداری روی داد پنج کشته و تعدادی زخمی برجای گذاشت. ظاهرا ماده منفجره تی‌ان‌تی که کنار خودرو محمدجواد شریفی‌راد، مسؤول جلوه‌های ویژه قرار داشت، ناگهان منفجر می‌شود. علی‌اکبر رنجبر، مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس هم در این حادثه جان خود را از دست داد و این خون‌بارترین حادثه‌ سینمایی سینمای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

همین که نام مسعود ده‌نمکی روی پروژه‌ای می‌آید شاخک‌ها حساس می‌شود و این دیگر برای او شده است قدر و منزلت. «دارا و ندار» (۱۳۸۸) و «معراجی‌ها» (۱۳۹۳) هر چند سریال‌های موفقی نبودند اما موفق شدند که دوباره نام ده‌نمکی را این‌بار به عنوان مجموعه‌ساز تلویزیونی مطرح کنند. اکنون او مشغول تهیه‌ سومین مجموعه‌ تلویزیونی خود است. «دادِستان» مجموعه‌ تلویزیونی که حتی در نام هم بحث‌برانگیز است نامی که در واقع یک جمله است که با «داد» شروع می‌شود و با «کسره» ادامه پیدا می‌کند و سرانجام با «استان» تمام می‌شود.

کمتر کارگردانی این شانس را دارد که وقتی اقدام به ساختن مجموعه‌ تلویزیونی می‌کند خبرش را «خبرگزاری تسنیم» کار کند آن هم با این زیرعنوان: «سیاسی‌ترین سریال مسعود ده‌نمکی این روزها در حال آماده کردن مقدمات کار است و اوایل مردادماه تصویربرداری‌اش را آغاز خواهد کرد.»

همان‌طور که می‌دانید این خبرگزاری مانند «فارس» وابسته به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» است و تحلیل و تجلیل از این مجموعه تلویزیونی نمی‌تواند تصادفی باشد. همین خبرگزاری در ادامه این گزارش می‌نویسد: «کاری که محمد خزاعی تهیه‌کنندگی می‌کند که پیش از این هم کارهای استراتژیک از او در کنار کارگردانان صاحب نامی چون ابراهیم حاتمی‌کیا و پرویز شیخ‌طادی دیده‌ایم. سریال «دادستان» را پدرام کریمی و کریم خودسیانی به تحریر نگارش درآورده‌اند و کاملاً متفاوت با آثاری که از کارگردان «اخراجی‌ها» سراغ داریم. نه کمدی است و نه جنبه دفاع‌مقدسی دارد؛ کاری تحلیلی به نگاه کنونی جامعه و مسائل سیاسی.» و تمام این‌ها نشان دهنده‌ مورد تایید بودن این مجموعه تلویزیونی است، بگذریم که سیمافیلم و شبکه سوم به دلایل دیگری نیز مورد تاییدند.

هر چند خود مسعود ده‌نمکی در برنامه‌ رادیوی «پشت صحنه» در «رادیو تهران»، ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ از این که بازیگر خاصی را انتخاب کرده باشد تن می‌زند اما اکنون پس از یک ماه و چند روز تعدادی از بازیگران مشخص شده‌اند و بازیگر نقش اول آن محمدرضا شریفی‌نیا ست که قرار است نماینده‌ مجلس باشد و رییس دفتر او را سیدجواد هاشمی بازی می‌کند و بخشی از آن در ایران و بخشی در خارج از ایران فیلم‌برداری خواهد شد و گویا کار قرار است در چند روز آینده کلید بخورد.

اطلاعات دیگری که از این فیلم داریم این است که «ساقی زینتی» بازیگر نقش‌های فرعی هم در این مجموعه‌ی تلویزیونی بازی می‌کند. چیز بیشتری در مورد آن منتشر نشده است و احتمالا در روزهای آینده منتشر شود، اما نکته‌ مهم بازگشت به سؤال طرح شده در عنوان است.

مسعود ده‌نمکی همان است که بوده است، آمده است در سینما و تلویزیون حضور پیدا کند و به اهداف خودش برسد اما اهداف او چیست؟ چیزی بیشتر از فیلم‌هایی که می‌سازد نیست او می‌خواهد سینما و تلویزیون یک «کارگردان ارزشی» داشته باشد که برای اثبات خودش گاهی کارهای خلاف هم انجام می‌دهد. همین و بس.

اما آیا مسعود ده‌نمکی موفق می‌شود کارگردان ارزشی در حد مجید مجیدی و ابراهیم حاتمی‌کیا و فرج‌الله سلحشور و نرگس آبیار، محمدحسین مهدویان… شود؟ بعید است با کارهایی که از او تاکنون پخش شده است حتی به نزدیکی جایگاه این افراد برسد. او نماینده‌ سینمای جمهوری اسلامی است هر چند همه‌ آن‌ها که نامشان برده شد چنین‌اند اما به هر حال آن‌ها در فیلم‌هایشان و دستِ‌کم در برخی از صحنه‌هایی که از خود به جا گذاشته‌اند، حرف‌هایی برای زدن دارند که می‌توانیم موافقشان نباشیم اما نمی‌توانیم حکم کنیم که حرف‌شان نادرست است. اما سینمایی که می‌توانیم آن را سینمای جمهوری اسلامی ده‌نمکی‌وار بنامیم هیچ ندارد مگر همان سینمای معمول که از «جمهوری اسلامی ایران» انتظار می‌رود. سینمایی بدون هیچ پشتوانه‌ هنری یا ادبی یا هر چیز دیگری که بتوان به آن «سینما» گفت. از مسعود ده‌نمکی در سال‌های پس از «جمهوری اسلامی» بعید است چیزی بماند شاید تنها چیزی که می‌ماند همان درگیری‌های دهه‌ هفتادش با اکبر گنجی باشد و نه چیز دیگری.

از: ایندیپندنت

خروج از نسخه موبایل