در باب جمهوری و یا سلطنت؛ پاسخی به آقای احمد فعّال

در تاریخ ۱۵ مرداد ۹۹ در تارنمای «گویانیوز» مقاله ای منتشر شد با عنوان «آیا فرم نظام سیاسی در استقرار دموکراسی بی تأثیر است؟» که نویسنده آن آقای احمد فعّال به دیدگاه چهار میهمان برنامه «صفحه ۲ آخر هفته» بی بی سی (و البته نه ۶۰ دقیقه که ایشان به اشتباه نوشته اند) انتقاد کرده و شرحی آورده اند تا ثابت کنند که فرم نظام سیاسی در استقرار و یا عدم استقرار دموکراسی و آن هم در جامعه ایرانی اثر دارد.

این برنامه در پنجشنبه شب هفته پیش (۹ مرداد ۹۹) از تلویزیون فارسی بی بی سی پخش شد و چهار میهمان عبارت بودند از: خانم مهناز افخمی و آقایان تورج اتابکی، مهدی فتاپور و من. مجری نیز خانم فرناز قاضی زاده بود. هر چند موضوع محوری برنامه به مناسبت چهلمین سال درگذشت محمدرضا شاه پهلوی بود و در این ارتباط پرسش های متنوعی از میهمانان پرسیده شد و هر یک به تناسب و در حد فرصت پاسخ هایی دادند. یکی از این پرسش ها حول نظام آینده ایران بود و این که سلطنت مناسب است و یا جمهوری و مردم به کدام یک تمایل دارند و یا خواهند داشت. پاسخ افخمی و اتابکی این بود فرقی نمی کند و فقط باید به دموکراسی و حل مشکلات مردم اندیشید (هرچند خانم افخمی گرایش به بازگشت به سلطنت پهلوی را پنهان نمی کرد) ولی آقای فتاپور و من صریحا مدافع جمهوری بوده ایم و هیچ تمایلی به تجدید سلطنت در ایران آینده نشان ندادیم.

جناب احمد فعّال در نقدنوشته خود آورده اند: «در باره فرم نظام سیاسی، که هر چهار شرکت کننده پیرو نظری وزیر مشاور در امور زنان در دولت پیش از انقلاب مطرح کر، به این نظر رسیدند که فرم سیاسی که آیا سلطنتی باشد و یا جمهوری – در محتوایی که دموکراسی است تأثیری ندارد».

معمولا سنت است که در هر نقدی در آغاز نظریه و یا نظریات مورد نقد به طور کامل (هرچند به ایجاز و بدون تحریف لفظی و معنوی) نقل و سپس با دقت بررسی و نقد شود تا مخاطبان بدانند که طرف مورد نقد چه گفته و منتقد چه می گوید. اما جناب فعال نه تنها چنین نکرده است بلکه می توان گفت در نقد نوشته خود دچار چند خطای آشکار شده اند. اولا، هر چهار نفر را یک کاسه کرده به گونه ای که مخاطب احتمالا تصور می کند که همه در باب جمهوری و سلطنت یک رأی داشته و برایشان مهم نبوده که نظام سیاسی آینده چه باشد. ثانیا، چنین القا شده که سه میهمان برنامه تابع نظر «وزیر مشاور در امور زنان در دولت پیش از انقلاب» بوده اند که خلاف بیّن است. ثالثا، در باره هر چهار میهمان با لحن تحقیرآمیز سخن گفته اند. وی در ادامه گفتار پیشین می افزاید: «برای هر فردی که کمترین دانش در خصوص جامعه شناسی سیر تحولات تاریخ ایران داشته باشد، چنین اظهارنظرهایی نمی تواند اسباب تأسف نباشد»! و بالاخره رابعا، نتیجه گزارش جناب فعال جز تقطیع و تحریف بخشی از افکار و آرای میهمانان و از جمله اینجانب نبوده است.

حال تا آنجا که به رأی من مربوط می شود، می گویم که منتقد محترم به کلی دیدگاه اعلام شده ام را نادیده گرفته و بلکه تحریف کرده است. آنچه من گفته ام و در برنامه نیز مضبوط و قابل دسترسی است، این است که: من مطلقا جمهوری خواهم و با مدل نظام سیاسی در هر شکلی مخالفم و مجری نیز یک بار همین را به عنوان نظر من اعلام کرد. در همان گفتار تصریح کرده ام که در دوران مبارزه نه فقط با شخص پادشاه وقت بلکه با سیستم نظام موروثی سلطنتی مخالف بوده ام. این که چرا چنین می اندیشم بحثی نشد و فعلا هم محل بحث و مناقشه نیست و من در جاهای مختلف (از جمله در خاطرات پیش از انقلابم با عنوان «گرد آمدو سوار نیامد» که به تازگی منتشر شده) در این باب سخن گفته ام.

قسمت دوم

اما در باب فرم نظام سیاسی. آنچه من گفته ام و می گویم این است که امروز برای من نیز شکل حکومت و مدل حقوقی نظام سیاسی در مرحله دوم اهمیت است و اهمیت برین همان محتوا یعنی تأسیس دموکراتیک و کارآمد است به گونه ای که بتواند به آزادی و عدالت و رفاه عمومی و استقلال میهن جامه عمل بپوشاند و به هرحال مشکلات جامعه را به گونه ای مناسب و بدون استبداد و خودکامگی حل کند. در همانجا گفته ام که اگر در یک فضای کاملا آزاد و به نحو دموکراتیک مردم ایران به سلطنت (به صورت عام و یا به طور خاص به وارث پهلوی) رأی دهند، وفق قاعده دموکراسی بدان ملتزم هستم هرچند شخصا مخالف خواهم بود. در ادامه در ارتباط با دعوی تحقق دموکراسی در برخی نظام های سلطنتی اروپا اشاره کردم که ایران را نباید با اروپا قیاس کرد چرا که سلطنت های اروپایی در یک روند تمدنی طولانی به این مرحله رسیده و در واقع شاخ سلطنت شکسته شده است. در ادامه خواستم استدلال کنم که چرا در ایران سلطنت نمی تواند بستر مناسبی برای تحقق آزادی و عدالت و دموکراسی باشد که مجالی پیدا نشد و حتی سخن ناتمام من بریده شد.

حال ایراد جناب فعال چیست؟ اگر مردم ایران در آینده به سلطنت رأی دادند، آیا ایشان علیه آن قیام خواهد کرد و مثلا دست به اسلحه خواهد برد؟ روشن است که پاسخ منفی است. در این صورت، اختلاف در کجاست؟ در هرحال من به هزار و یک دلیل با مدل سلطنت برای آینده ایران سخت مخالفم و معتقدم اگر انقلاب مردمی و مشروع ۵۷ ایران یک نتیجه داشته باشد آن هم تبدیل سلطنت موروثی فرسوده به جمهوری مردمی و انتخابی است و به گمانم بعید است که ایرانیان در آینده های دور و نزدیک به ارتجاع سلطنتی بازگردند.

از: گویا

توسط حسن یوسفی اشکوری

حسن یوسفی اشکوری (زاده: ۱۳۲۸ اشکور از توابع رودسر) نماینده دور یکم مجلس، نویسنده، محقق، روزنامه‌نگار و از روحانیان آزاد اندیش‌ایران است که طی سال‌های گذشته سابقه زندان و محاکمه بدلیل مواضعش را داشته‌است. وی در زمره نیروهای ملی - مذهبی قرار دارد. وی پیش از انقلاب به فعالیت‌های تبلیغی و سیاسی پرداخته و دوبار نیز توسط ساواک بازداشت گردید. پس از انقلاب به سمت مدیریت «رادیو دریا» که در چالوس استقرار داشت و شش ماه از سال برنامه پخش می‌کرد منصوب شد. اشکوری نماینده تنکابن و رامسر در مجلس اول پس از انقلاب و از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس بود. وی پس از پایان مجلس اول به دعوت عزت الله سحابی به شرکت سهامی انتشار رفته و دبیر تحریریه شد. وی همچنین از سال ۱۳۶۴ در دانشگاه علامه طباطبایی به تدریس پرداخت اما پس از سخنرانی در مراسم ترحیم دکتر کاظم سامی (اولین قربانی قتل‌های زنجیره ای) از تدریس در دانشگاه منع شد. او همچنین عضو هیات تحریریه ماهنامه ایران فردا از ابتدا تا توقیف آن و از ویراستاران دانشنامه تشیع و بنیانگذار «دفتر پژوهشهای فرهنگی دکتر علی شریعتی» است. در دوران اصلاحات وی از جمله روحانیان منتقدی بود که مقالات و مصاحبه‌های فراوانی از وی در مطبوعات منتشر شد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل