هادی خرسندی: مشکل “ما گروهی” ها با محسن مخملباف…

ما گروهی این نامۀ سرگشاده را به محسن مخملباف می‌نویسیم ولی برخلاف قواعد دستوری و نامه‌نگاری، به‌هیچ‌وجه او را مخاطب قرار نداده و با صیغۀ سوم شخص غایب، پشت سر او حرف می‌زنیم تا همگان بدانند که ما دیگر به او محل نمی‌گذاریم!

ما گروهی از دانشگاهیان، هنرمندان، روزنامه نگاران، فعالان مدنی، بورسیه ها، حزب اللهی ها، فریب خورده ها، گروگان شده ها، لابیگرها، تئوریسین ها، نظریه پردازها، پرقیچی ها، کوچک ابدال ها، پامنبری ها، توپ جمع کن ها، خوشخدمت ها، سیاهی لشگرها، طلبه ها، پشیمان ها و عذرخواه های حکومت اسلامی، از اینکه آقای مخملباف بدون اجازۀ ما به اسرائیل رفته ایشان را محکوم میکنیم. در حالیکه اگر با ما تماس گرفته بود راهنمائیش میکردیم که کجاها برود و با چه کسانی تماس بگیرد. ضمناً یکی از امضا کنندگان این نامه مبلغی لیر اسرائیلی از بقال سرکوچه شان در بیت المقدس طلبکار است که میتوانست حواله کند که آقای مخملباف آن را گرفته و معادل آن را در آمریکای جهانخوار به این امضا کنندۀ عزیز بدهد.

ما گروهی ….. در این نامۀ سرگشاده به آگاهی عموم میرسانیم:
«آقای محسن مخملباف …. مبارزه‌ی سیاسی و اخلاقیِ انسانهای‌های معمولی را در بسترهای پر از خشونت به تصویر کشید. اصرار آقای مخملباف بر دستیابی به حقیقت و عدالت، منجر به تبعید او از ایران شده‌است. در حالی که فلسطینیان رنج طاقت‌فرسایی را به دوش می‌کشند، ما چگونه می‌توانیم درس‌هایی را که آقای مخملباف به ما آموخته‌است فراموش کنیم؟»

ما گروهی، خصوصاً استادان دانشگاهی که از آقای مخملباف «درس آموخته»ایم، اینک از همۀ خوانندگان این نامه میپرسیم که «چگونه» این درس ها را «فراموش کنیم؟». اغلب ما در آرزوی یک بند انگشت الزایمر پرپر میزنیم که بلکه این آموخته ها را از یاد ببریم و به وضعیت پیش از آموزش مخملبافی برگردیم که بوئی از این چیزها نبرده بودیم! ما گروهی، بار دیگر این عبارت تاریخی را برای جهانیان تکرار میکنیم که: «در حالی که فلسطینیان رنج طاقت‌فرسایی را به دوش می‌کشند، ما چگونه می‌توانیم درس‌هایی را که آقای مخملباف به ما آموخته‌است فراموش کنیم؟» و تقاضا داریم به وضع ما رسیدگی شود.

ما گروهی اطمینان داریم که اگر اقای مخملباف به اسرائیل نرفته بود حالا نخست وزیر اسرائیل جرأت نمبکرد در سایت خودش نتن.یاهو.داتکام به جناب آقای روحانی منتخب ملت ایران دری وری بگوید. بدیهی است چنانچه آرمان های بشری جناب آقای احمدی نژاد – منتخب قبلی ملت ایران – در امحای اسرائیل از روی نقشۀ جهان عملی شده بود، اصلاً امکان فیلمسازی در اسرائیل برای آقای مخملباف پیش نمیامد و چنانچه عملیات محوسازی هنگامی عملی میشد که آقای مخملباف هم در اسرائیل میبود، او هم از روی نقشۀ جغرافی حذف میشد. اکنون که متأسفانه فرصتی برای جناب آقای احمدی نژاد باقی نمانده از جناب آقای روحانی تقاضا داریم پیش از عملی کردن این طرح بزرگ، مطالبات نقدینۀ یکی از امضاکنندگان ما را از بقال اسرائیلی فوق الذکر زنده نموده، عملیات محوسازی را ادامه دهند.

ما گروهی، بر خلاف فرمایش تاریخی قائد سابقمان جناب دکتر احمدی نژاد که فرمود «آب را اونجائی بریزید که میسوزه»، راستش داریم آب را اونجائی میریزیم که نمیسوزه یا کمتر میسوزه! چرا که نمیخواهیم اصل قضیه را فاش کنیم. بدیهی است اگر فیلم فستیوالی آقای مخملباف در بارۀ بهائیان نمیبود، بلکه مثلاً در زمینه قهرمانسازی از یکی از عناصر حجتیه میبود، نه تنها ایشان را مورد تشویق قرار میدادیم بلکه آن مبلغ ناچیزی هم که یکی از ماگروهی از بقال اسرائیلی طلب دارد را به عنوان کمک کوچکی به هزینۀ آن فیلم بزرگ در اختیار آقای مخملباف قرار میدادیم.

ما گروهی این نامۀ سرگشاده را به محسن مخملباف مینویسیم ولی برخلاف قواعد دستوری و نامه نگاری، بهیچوجه او را مخاطب قرار نداده و با صیغۀ سوم شخص غایب، پشت سر او حرف میزنیم تا همگان بدانند که ما دیگر به او محل نمیگذاریم.

ما گروهی «با سرکوب دولت ایران علیه شهروندان بی‌گناه آشنا هستیم» و در کنار اینجور حمله های تکراری و جمله های سوخته و عبارت های آبدوغ خیاری و نخ-نما که میرحسین و کروبی و خاتمی و هاشمی هم میگویند، یک فحش تر و تازه و دست اول و کت و کلفت نثار آقای مخملباف میکنیم که «وجدان انسانی» ندارد! آقای مخملباف اگر وجدان انسانی میداشت از زندگی باغبان بیت رهبری فیلم میساخت نه باغبان مرکز بهائیان. بهائی هائی که برادران حزب الله ما هرکدامشان را توانستند، در ایران از کوه به پائین پرتاب کردند یا آتش زدند یا سنگباران کردند تا به سزای اعمال خود برسند.

ما گروهی، با اینهمه استاد دانشگاه که در میانمان هست، بلد نبودیم به جای اینهمه ضجه و زنجموره، دو کلام بنویسیم مثلاً که:
«ما گروهی …… ناخشنودی خود را از شرکت فیلمساز برجستۀ ایرانی، آقای مخملباف در جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم بیت‌المقدس اعلام داشته و هرگونه بهره برداری سیاسی و ضد فلسطینی دولت اسرائیل را – از حضور ایشان در این مراسم هنری و غیرسیاسی، – محکوم میکنیم. ما اطمینان داریم که آقای مخملباف نیز با افکار و احساسات انسانی که دارد، در حمایت از حقوق خلق فلسطین و انزجار از خشونت های دولت اسرائیل، با ما همصدا و در کنار ماست.»

نه خیر. ماگروهی اگر بلد بودیم بدون روضه خوانی و سینه زنی و ننه من غریبم، اینطور تر و تمیز و بی شیله پیله نامه بنویسیم که دیگر جزو ماگروهی نبودیم. «ماگروهی» بودن، خودش یک شرایطی دارد که فقط آنان که در لژ ماگروهی نشسته باشند، میدانند!
از: گویا

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل