سایت ملیون ایران

آبان ۹۸؛ زمانی که حکومت پوست انداخت!

جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضات بارها به خشونت متوسل شده است. اما در آبان ۹۸ میزان خشونت نسبت به اقشار محروم بی‌سابقه بود. مهدی مهدوی‌آزاد، تحلیلگر سیاسی، در این مقاله از ورود ایران به عرصه تازه‌ای از حیات سیاسی می‌گوید.    

جمهوری اسلامی در استفاده از خشونت عریان علیه شهروندان معترض کارنامه دهشتناکی دارد. سال ۷۱ در مشهد پس از شورش گسترده مناطق حاشیه نشین و سقوط شهر، علی خامنه‌ای دستور داد معترضان را “مثل علف هرزه بکَنند، درو کنند و دور بیندازند”. مرداد ۷۳ در اعتراضات قزوین، به گفته سعید حجاریان از «کاتیوشا و آر پی جی» استفاده کردند. فروردین ۷۴ در اعتراضات اسلامشهر، قرارگاه ثارالله سپاه با هلی‌کوپتر مردم را به گلوله بست. بهمن ۸۲ در اعتراضات خاتون‌آباد، هلیکوپترهای یگان ویژه ناجا به کارگران بی‌پناه شلیک کردند. در اعتراضات ۸۸ و ۹۶ هم بارها علیه معترضان بی دفاع از گلوله جنگی استفاده شد.

همه این سوابق تکان‌دهنده اما در مقابل حجم خشونت در آبان ۹۸ تقریباً هیچ است. آمار رسمی وجود ندارد. اما شواهد نشان می‌دهد تعداد کشته‌های اعتراضات آبان از مجموع تمام کشته‌های اعتراضات مشهد، قزوین، اسلامشهر، خاتون آباد و جنبش سبز بیشتر بوده است.

تحقیقات عفو بین‌الملل، خبرگزاری رویترز و گزارشگر ویژه سازمان ملل جای تردیدی باقی نگذاشته که نیروهای نظامی حاضر در صحنه یک دستورالعمل سطح بالا برای “کشتار” داشته‌اند. در سراسر ایران از گلوله جنگی استفاده شده است و ماموران نظامی عموماً اندام‌های حیاتی معترضان مشخصاً قلب یا سر آنان را هدف گرفته‌اند.

حداقل یک فیلم وجود دارد که نیروهای سپاه را هنگام شلیک با تفنگ دوربین‌دار (دراگانوف) نشان می‌دهد. چندین فیلم وجود دارد که تایید می‌کند در شهرهای مختلف از جمله ماهشهر، شهریار و شهرقدس از تیربار یا شلیک رگبار استفاده شده است. همین که علی فدوی قائم مقام سپاه تاکید کرده نیروهای تحت امرش در موقعیت مشابه عملیات “کربلای ۴” بوده اند و “۴۸ ساعت جنگیده اند” ثابت می‌کند ذهنیت حکومت نه کنترل شورش که برخورد نظامی با معترضان و قلع و قمع آنها بوده است. اوج این ذهنیت را می‌شود در قتل عام نیزارهای ماهشهر و استفاده نیروهای سپاه از سلاح‌های سنگین مثل تانک، پهپاد و دوشکا دید.

چنین دستوری یعنی “کشتار سراسری” شهروندان بی دفاع با سلاح‌های جنگی حداقل در ایران طی سه دهه اخیر سابقه نداشته است. اعتراضات آبان در روزهایی رخ داد که کشور عراق شاهد راهپیمایی‌های بی‌سابقه مردمی علیه دخالت‌های جمهوری اسلامی، سپاه قدس و گروه‌های تحت فرمان ایران مثل حزب الله و حشدالشعبی بود.

هسته سخت قدرت در ایران از جمله آیت الله خامنه‌ای معتقد بود این اعتراضات «یک توطئه وسیع خارجی» برای براندازی جمهوری اسلامی است و به همین خاطر آن را با مشت آهنین پاسخ داد. اما برداشت مقامات ایران تاثیری بر اصل ماجرا ندارد. آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که جمهوری اسلامی در آبان ۹۸ از یک رژیم سیاسی “اقتدارگرا – سرکوبگر” به طراز حکومت‌های “کشتارگر” مثل رژیم صدام حسین در عراق، رژیم معمر قذافی در لیبی و رژیم بشار اسد در سوریه سقوط کرد.

استفاده نیروی‌های امنیتی از گلوله‌های جنگی در اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸

در آبان ۹۸ فقط تاکتیک‌ها یا روش‌های امنیتی جمهوری اسلامی عوض نشد، ماهیت حکومت ایران تغییر کرد. نظام سیاسی روحانیون پوست انداخت و ایران وارد عصر تازه‌ای از حیات سیاسی شد.

بیش از چهار دهه است که جمهوری اسلامی تبلیغ می‌کند تنها حکومت مستضعفان روی کره زمین است. این جمله آیت الله خمینی که “یک موی کوخ نشینان بر همه کاخ نشینان ترجیح دارد” هنوز روی دیوارها موجود است. واژه “مستضعف” اساساً یکی از بنیان‌های پروپاگاندا و سیاست در نظم سیاسی فعلی است. نام یکی از ثروتمندترین کارتل‌های اقتصادی متعلق به ولی فقیه را “بنیاد مستضعفان گذاشته‌اند و به شاخه شبه‌نظامی سپاه پاسداران هم “بسیج مستضعفین” می‌گویند. اعتراضات ۹۸ ناگهان همه این معادلات را به هم ریخت. حکومتی که می‌گفت نماینده مستضعفان است نه تنها به اعتراضات طبقات فرودست و فقیر اعتنایی نکرد بلکه آنها را دشمن پنداشت و با گلوله جنگی به استقبالشان رفت. این دومین تغییر ماهیت جمهوری اسلامی در آبان ۹۸ بود.

این پوست‌اندازی شبهات و سئوالات زیادی در میان طبقات مذهبی ایجاد کرد. کار به جایی رسید که علی خامنه‌ای حدود یک ماه بعد از اعتراضات، یعنی آذر ۹۸ مجبور شد حتی تعریف رسمی از “مستضعف را هم تغییر دهد و تاکید کند واژه مستضعفین به معنی فرودستان یا اقشار آسیب پذیر نیست، بلکه به معنی “امام و پیشوای بشریت” است! سردار حسین نجات معاون فرهنگی وقت سپاه هم تاکید کرد غرب به دنبال براندازی با تکیه بر “افراد فرودست، حاشیه نشین و بی سواد جامعه است که در فضای مجازی آلوده شده اند”.

در حقیقت وقایع آبان ۹۸ باعث دگردیسی جمهوری اسلامی شد. انقلابی که فقرا، کوخ‌نشین‌ها و محرومین را “خلیفه‌الله” می‌نامید حالا رسماً با نگاهی تحقیرآمیز درباره آنها حرف می‌زند و معتقد است طبقات محروم به ابزار جدید دشمن و عامل براندازی تبدیل شده‌اند. تاثیرات این دگردیسی کم نیست. نظامی که به طور سنتی در مقابل طبقات متوسط شهری بوده، حالا چند دهک دیگر جامعه را هم از قطار انقلاب پیاده کرده است. نتیجه این رویکرد منطقاً انزوای بیشتر حکومت، تشدید رفتارهای پلیسی و عمیق‌تر شدن شکاف میان دولت – ملت است.

آبان ۹۸ یک تغییر بزرگ دیگر هم ایجاد کرد. بیش از ۳۱ سال است که آیت‌الله علی خامنه‌ای به عنوان رهبر مادام‌العمر و تام الاختیار بر ایران حکومت می‌کند. تقریباً همه آن چیزی که در کشور اجرا می‌شود از سانسور اینترنت گرفته تا سختگیری‌های مذهبی، سیاست خاورمیانه‌ای، دشمنی با آمریکا، برنامه‌های موشکی و اتمی و حتی سیاست‌های کلان اقتصادی محصول اراده شخص اوست. با این حال ساختار پیچیده مذهبی در ایران در کنار پروپاگاندا و سرکوب باعث شده بود او کمتر در معرض انتقادات علنی باشد.

آقای خامنه‌ای همان کارکردی را دارد که نیازف در ترکمنستان، قذافی در لیبی، حافظ اسد در سوریه و صدام حسین در عراق داشت. با این حال او به مراتب کمتر از این رهبران در معرض اعتراض عمومی بوده است. فعالان سیاسی داخلی مخصوصاً اصلاح طلبان داخل قدرت عمدتاً کلیت جمهوری اسلامی و رهبر مادام العمر آن را به عنوان دو خط قرمز پذیرفته‌اند. حتی در اعتراضات دانشجویی پیشرو هم بخشی از دانشجویان ترجیح می‌دادند از این خطوط قرمز عبور نکنند و بیشتر بر نهادهای وابسته به رهبر مثل سپاه، صدا و سیما، کیهان و… متمرکز باشند.

صدها نفر در جریان اعتراضات آبان ۹۸ دستگیر شدند

اعتراضات آبان ۹۸ این پارادایم سیاسی را تغییر داد و مرزهای کنشگری اعتراض در ایران را فرسخ‌ها جابجا کرد. تا آن جا که در ویدیوها می‌بینیم اکثریت مطلق شعارها در تمام شهرها علیه همین دو خط قرمز یعنی “کلیت جمهوری اسلامی” و “رهبر” آن بوده است. شعار قدیمی “کشته ندادیم که سازش کنیم/ رهبر قاتل رو ستایش کنیم” به صورت پراکنده در اعتراضات جنبش سبز و بعداً در اعتراضات دی۹۶ هم شنیده شد. اما در آبان ۹۸ این شعار به نحو معناداری مورد اجماع قرار گرفت و در حداقل صد شهر تکرار شد.

تصمیم راس هرم قدرت برای شلیک به معترضان شاید تصمیم آسانی بود، اما باعث پوست‌اندازی حکومت شد و آن را وارد عصر تازه‌ای کرد. از آبان ۹۸ در ذهن خیلی از شهروندان مخصوصاً نسل جوان، جمهوری اسلامی فقط یک رژیم سیاسی “اقتدارگرا” نیست بلکه مثل عراق صدام حسین و سوریه بشار اسد یک ساختار نظامی خشن است که از ادعای اولیه خود یعنی حکومت برای مستضعفان رسماً فاصله گرفته و به سادگی می‌تواند معترضان را به رگبار ببندد. حکومتی که حالا مردم‌اش بسیار بیشتر از قبل به راس هرم قدرت و رهبر مادام‌العمر آن نگاه می‌کنند و او را مقصر می‌دانند.

از: دویچه وله

خروج از نسخه موبایل