سایت ملیون ایران

مراد ویسی: دستان خالی جمهوری اسلامی برای انتقام ترور فخری‌زاده

خویشتنداری جمهوری اسلامی نه از روی اقتدار بلکه از روی نگرانی و ترس است

مراسم تشییع  محسن فخری‌زاد با حضور فرماندهان نظامی برگزار شد-Iranian Defense Ministry/ WANA via REUTERS

سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مواضع منتسب به فرمانده سپاه را درباره انتقام سخت از طراحان، عاملان و حامیان ترور محسن فخری‌زاده، مهم‌ترین چهره هسته‌ای جمهوری اسلامی تکذیب کرد.

پس از انتشار توییتی از سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران که در آن از دستور کار جمهوری اسلامی برای انتقام و مجازات سخت طراحان، عاملان و حامیان ترور فخری‌زاده صحبت شده بود، رمضان شریف، سخنگوی سپاه گفت که این اخبار صحت ندارد.

فارغ از تکذیب سخنگوی سپاه، واقعیت این است که جمهوری اسلامی خلاف واکنش تندی که نسبت به کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس داشت، در موضوع ترور فخری‌زاده از اعلام مواضع تند و خشمگینانه خودداری کرده است.

علی خامنه‌ای که سال گذشته و هنگام کشته شدن قاسم سلیمانی از سوی آمریکا گفته بود انتقامی سخت در انتظار کسانی است که دست به این کار زده‌اند، حالا و در پی کشته شدن فخری‌زاده حاضر نشد چنین اظهاراتی بر زبان بیاورد و در پیام تسلیت او نشانه‌ای از تهدید به انتقام دیده نمی‌شود. این بخش از پیام رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله از سوی رسانه‌ها و تحلیل‌گران به عنوان نوعی صبر و خویشتنداری جمهوری اسلامی ارزیابی شد.

حسین دهقان، وزیر پیشین دفاع و مشاور کنونی علی خامنه‌ای در امور تسلیحاتی نیز گفت: «ما هوشمندانه عمل، زمان، مکان و چگونگی انتقام را تعریف می‌کنیم.»

سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری، جانشین پیشین فرمانده قرارگاه ثارالله و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز گفت که نباید در موضوع انتقام ترور فخری‌زاده احساساتی عمل شود. حسن روحانی و اعضای دولت او نیز اظهارات مشابه‌ای داشتند و نشانه‌ای از انتقامی خاص و مشخص در مواضع آن‌ها دیده نمی‌شود.

مجموع این اظهارات و موضع‌گیری‌ها دارای تفاوت اساسی با دوره‌ای است که قاسم سلیمانی کشته شد. در آن دوره همه مقامات ارشد جمهوری اسلامی بر انتقام عملی و فوری تاکید داشتند. این مواضع و انتظار طرفداران جمهوری اسلامی باعث حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در عراق شد. حمله‌ای که البته به دلیل اطلاع آمریکایی‌ها از انجام آن، حتی یک نفر از آمریکایی هم در آن کشته نشد. اگرچه هم‌زمان، سپاه پاسداران یک هواپیمای مسافربری اوکراین را سرنگون کرد که به کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن منجر شد.

برخلاف وضعیت سال گذشته حالا در حالی که بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی پس از ترور فخری‌زاده، احساس تحقیر و شکست می‌کنند و خواستار انتقام هستند، ولی مقامات همه صحبت از صبر و خویشتنداری می‌کنند و حتی برخی از آن‌ها مانند حسین دهقان می‌گویند دشمنان تلاش دارند در هفته‌های آخر فعالیت دولت دونالد ترامپ، تنش را با ایران افزایش دهند.

به نظر می‌رسد به طور مشخص پنج دلیل را می‌توان برای عدم تمایل جمهوری اسلامی به انتقام در شرایط کنونی و در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار برشمرد:

۱- ناتوانی اطلاعاتی جمهوری اسلامی در حالی که ترور فخری‌زاده یک شکست آشکار و بزرگ اطلاعاتی و امنیتی برای سرویس‌های اطلاعاتی ایران به شمار می‌رود، نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی از قدرت اطلاعاتی لازم برای پاسخ متقابل عاجزاند. کشته شدن قاسم سلیمانی در سال گذشته، ترور نفر دوم القاعده در تهران، ربودن اسناد اتمی ایران از سوی اسراییل و حالا ترور فخری‌زاده نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی از توان اطلاعاتی کافی برای هماوردی با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای رقیب و دشمن خود از جمله اسراییل برخوردار نیست.

۲- ناتوانی در تحمل عواقب حمله نظامی. با وجود آن که روزنامه کیهان به عنوان روزنامه تحت امر علی خامنه‌ای از اسراییل به عنوان عامل ترور فخری‌زاده نام برد و خواستار حمله موشکی به حیفا و وارد آوردن تلفات انسانی در این حمله شد، ولی واقعیت این است که معلوم نیست جمهوری اسلامی با توجه به سامانه‌های ضدموشکی متعدد اسراییل، از توان موشکی لازم برای حمله موثر به اسراییل برخوردار باشد. حتی اگر چنین فرض شود که جمهوری اسلامی در یک حمله موشکی قادر به هدف قراردادن اهدافی در اسراییل باشد، معلوم نیست که جمهوری اسلامی قادر به تحمل عواقب و نتایج چنین حمله‌ای از جمله شروع درگیری و جنگ احتمالی بین ایران و اسراییل باشد. به ویژه این که بین مقامات جمهوری اسلامی حالا این تحلیل پر رنگ است که اسراییل به طور تعمدی دست به ترور فخری‌زاده زده است تا مانع از سرگیری مذاکرات مربوط به برجام با دولت جو بایدن رییس جمهوری جدید آمریکا و لغو تحریم‌ها علیه ایران شود.

۳- ناتوانی در پی‌گیری حقوقی. جمهوری اسلامی فاقد توانایی لازم برای پیشبرد موثر و موفق یک شکایت حقوقی درباره ترور محسن فخری‌زاده در محافل حقوقی و دادگاه‌های بین‌المللی است. نخست آن که هیچ گروه یا کشوری هنوز مسؤولیت این ترور را نپذیرفته است. اگر چه انگشت اشاره بیش از همه به سوی اسراییل است ولی اثبات حقوقی این تحلیل سیاسی و رسانه‌ای در دادگاه‌های بین‌المللی که با شواهد و اسناد و مدارک سروکار دارند، ساده نیست. دوم این که خود جمهوری اسلامی در برخی پرونده‌های بین‌المللی متهم به انجام اقدامات تروریستی است که از جمله آن‌ها می‌توان به پرونده اسدالله اسدی دیپلمات بازداشت شده ایرانی در بلژیک اشاره کرد که متهم به طراحی حمله و انفجار در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق در پاریس در سال ۲۰۱۸ است. از سوی دیگر اگر جمهوری اسلامی تلاش کند تا موضوع ترور فخری‌زاده را در دادگاه‌های بین‌المللی پی‌گیری کند، در عمل با این رویه حقوقی موافقت خواهد کرد که پرونده‌های مشابهی علیه خود جمهوری اسلامی در ارتباط با ترورهایش در خارج از ایران از جمله ترور مخالفانش در این دادگاه‌ها به جریان بیفتد. رویه‌ای که جمهوری اسلامی را به دلیل تعدد اتهامات تروریستی علیه آن با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو خواهد کرد.

۴- ناتوانی در یارگیری سیاسی. جمهوری اسلامی در پی‌گیری پرونده ترور فخری‌زاده و انتقام‌گیری متناسب با آن دارای مشکلات سیاسی جدی است. جمهوری اسلامی در نظام منطقه‌ای در خاورمیانه و در سطح بین‌المللی دوستان زیادی ندارد. ممکن است بسیاری از دولت‌ها با اعمال ترور در معادلات بین‌المللی موافق نباشند و آن را محکوم کنند اما مشکل جمهوری اسلامی این است که در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی دشمنان و رقبای بسیار و دوستان اندکی دارد و این وضعیت مانع از هر شکل یارگیری سیاسی موفق از سوی جمهوری اسلامی علیه عاملان و آمران ترور فخری‌زاده خواهد شد. گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه از جمله کتایب حزب‌الله در عراق و حوثی‌ها در یمن این ترور را محکوم کرده‌اند ولی چنین حمایت‌هایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی مصداق یک یارگیری سیاسی موفق برای جمهوری اسلامی نیستند.

مجموع این عوامل باعث شده است تا جمهوری اسلامی در ترور فخری‌زاده، سیاست صبر و خویشتن‌داری در پیش بگیرد. سیاستی که نه از روی اقتدار بلکه از روی نگرانی و ترس از عواقب و نتایج هر نوع انتقام است.

از: ایندیپندنت 

خروج از نسخه موبایل