شاهین دادخواه: بنگاه باجگیری رضوی، تدین، مرتضوی و مصلحی؛ بازار رشوه گیری بازجویان را هم سکه کرده بود

دکتر شاهین دادخواه ، مشاور پیشین آقای حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی و از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست حسن روحانی که از اسفند ۸۹ بازداشت و حکم ۵ سال حبس خود را در اوین می گذراند، طی نامه ای از زندان با توصیف گوشه هایی از عملکرد وزارت اطلاعات در دوران آقای مصلحی ؛ این
وزارتخانه را شرکت سهامی باندهای مختلف قدرت در راستای باجگیری سیاسی و اقتصادی خوانده و در خصوص اضافه کار و حق الکشف بازجوها،می نویسد:

“رضوی و تدین از یاران غار مرتضوی و مصلحی وزارت اطلاعات را به یک بنگاه باج گیری تبدیل کرده بودند که در آن هر باندی میتوانست با دادن مقداری پول مخالفان سیاسی و رقبای خود را به زندان افکند؛ بازجوها و کارشناسان بابت دستگیریها، اضافه کار و حق الکشف گرفته و حتی برای گرفتن پول بیشتر در روزهای تعطیل رسمی کار بازجویی را انجام میدهند.”

متن کامل سیزدهمین نامه دکتر شاهین دادخواه از زندان اوین که توسط”کمپین صلح فعالان در تبعید” منتشر میشود؛ به شرح زیر است:

معمای افزایش بی رویه زندانیان سیاسی – امنیتی در سالهای اخیر

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم دستگیریهای چهار ساله گذشته بعد از دستگیریهای دهه ۱۳۵۰و ۱۳۶۰ بیسابقه ترین دستگیریهای نیم قرن گذشته در جمهوری اسلامی ایران بوده است.

اما آنچه در رسانه های عمومی منعکس میشود تنها بخشی از واقعیت میباشد.

با تضعیف وزارت اطلاعات دردوره احمدی نژاد و پس از آنکه معلوم شد ۶۰درصد کارمندان وزارت اطلاعات در سال ۸۸به موسوی رای داده اند تهاجم بی سابقه ای برای پاکسازی وزارت اطلاعات از نیروهای اصلاح طلب صورت گرفت.

با کاهش توان تخصصی وزارت اطلاعات و سر کار آمدن مدیر کلهای ضعیف ومعاونان سیاسی و نه اطلاعاتی شرایط بدتر شد. وزارت اطلاعات که از انجام وظایف اصلی وتخصصی خو مثل رفع تهدیدات اطلاعاتی و جمع آوری اطلاعات و پیش بینی و تحلیل شرایط بازمانده بود برای انحراف افکار مسولین نظام به دستگیریها و پرونده سازیهای گسترده روی آورد.

یکی از دلایل برکناری اژه ای توسط احمدی نژاد در سال ۸۸ این بود که وزارت اطلاعات نتوانسته بود حوادث پس از انتخابات را پیش بینی کند.

وزارت اطلاعاتی که آن اندازه ضعیف شده بود که احتمال پیروزی حسن روحانی را کم میدانست ومشغول پرونده سازی برای او برادرش و همکارانش در مرکز تحقیقات استراتژیک بود، چگونه می توانست وظایف تخصصی خود را انجام دهد؟

در چنین شرایطی بود که افرادی مثل تدین و رضوی و باند مورد حمایت آنها برای فرار از پاسخگویی دست به عملیات گسترده شنود و دستگیری زد تا مسولان ارشد نظام را قانع کند که شرایط تحت کنترل است.

اما واقعیت این بود که نیروهای تازه وارد به اطلاعات آن اندازه ضعیف بودند که به قول اطلاعاتی ها به آخرین و بدترین راه حل که همانا دستگیری و زندان است متوسل شدند.

از قدیم همیشه میگفتند فرق ساواک وشهربانی این است که اولی از سوژه کسب اطلاعات میکند و دومی سوژه را نابود میکند. برای یک نیروی اطلاعاتی دستگیری بیش از حد نشانه ضعف است و لذا در همه جای دنیا سرویسهای اطلاعاتی به دستگیریهای ارزشمند و به قول معروف شکار میپردازند ونه صید ماهی های گوناگون در دریا .

دومین دلیل دستگیریهای گسترده تبدیل کردن وزارت اطلاعات به یک شرکت سهامی باندهای مختلف برای تسویه با رقبا بود.

وقتی رحیم مشایی میخواست مدیر عامل سایپا را عوض کند و (م ) و (پ ) با اینکار مخالف بودند از طریق حفاظت آنها را دستگیر و وزارت اطلاعات برای آنها پرونده سازی کرد.

رضوی برای حفظ پست معاونت ضد جاسوسی که توانایی و لیاقت آن را نداشت سعی کرد با باج دادن به گروههای مختلف موقعیت خود را حفظ کند. اغلب دستگیری ها برای راضی کردن این باند یا آن باند داخل وزارت اطلاعات بود و نیروهای وزارت اطلاعات برای انتقام گیری وباج گرفتن و تسویه حساب دست به پرونده سازی زدند.

در یک کارخانه صد میلیارد تومانی در سبزوار که نیروهای اطلاعاتی سهیم بودند و پول بانک را خرج کرده بودند و پروژه راه نیفتاده بود؛ برای رد گم کردن ؛ طرف قرارداد که یک ایرانی مقیم خارج بود را دستگیر کردند و با پرونده سازی برای وی گفتند همکاری وی با سیا عامل اختلال در پروژه بوده است.

در موردی دیگر یکی از حرفه ای های بورس دبی بدلیل همکاری نکردن با ماموران اطاعات در انجام سرمایه گذاری به اتهام اخلال در امنیت اقتصادی دستگیر شد.

مدیر یکی از شرکتهای خارجی سرمایه گذار کردستان که با مجوز قبلی وزارت اطلاعات درایران سرمایه گذاری کرده به اتهام جاسوسی دستگیر شده چون یکی از باندهای وزارت اطلاعات میخواهد این شرکت را از آن خود کند.

سردارمدحی که زمانی بعنوان یک قهرمان ملی در تلویزیون مورد تقدیر قرار میگرفت به اتهام جاسوسی دستگیر شد. معاون سابق وزیر ارتباطات به دلیل آنکه در مناقصه ای وزارت اطلاعات را با وجود پیشنهاد قیمت پایین برنده اعلام نکرده بود دستگیر و به اتهام جاسوسی به ۶ سال زندان محکوم شد. دیوان او را تبرئه کرد اما وزارت اطلاعات به حکم دیوان عالی کشور گردن ننهاد.

رضوی و تدین از یاران غار مرتضوی و مصلحی وزارت اطلاعات را به یک بنگاه باج گیری تبدیل کرده بودند که در آن هر باندی میتوانست با دادن مقداری پول مخالفان سیاسی و رقبای خود را به زندان افکند. بازار رشوه گیری بازجوها هم سکه بود.

در یک مورد آنها به یکی از تجار بازار تهران پیشنهاد کردند در ازای ۶۰۰ میلیون تومان به زندان نرود و او قبول نکرده بود .

بازجوها و کارشناسان بابت دستگیریها، اضافه کار و حق الکشف گرفته و حتی برای گرفتن پول بیشتر در روزهای تعطیل رسمی کار بازجویی را انجام میدهند.

گزارش های متعددی از درخواست غیر اخلاقی این بازجوها از خانواده های متهمان گزارش شده است. متهمان موادمخدر صنعتی یکی از منابع اصلی درآمد بازجوها و وزارت اطلاعات هستند.

موارد متعددی از تخلف بازجوها در برخورد با محکومان مواد مخدرصنعتی نظیر شیشه گزارش شده است.

اکنون باید دید آقای روحانی با این وزارت اطلاعات فلج و فاسدیکه رضوی و تدین و مصلحی تحویل او میدهند چه خواهد کرد؟ آیا وزارت اطلاعات توان تخصصی خود را باز خواهد یافت و از تبدیل شدن به یک شهربانی و کلانتری جدید جلوگیری خواهد کرد ؟ این باند های خطرناک (بقول سعید حجاریان )در برابر روحانی ساکت نخواهند نشست.

باندهایی که در هشت سال گذشته اختاپوس وار درهمه جا وحتی مهم ترین نهاد اطلاعاتی کشور نفوذ کرده اند.

پس جای تعجب ندارد که آقای رضوی و دوستان همفکر او حتی از یافتن مجید فنی ناتوان بودند و اگر دوستش او را لو نمیداد او حالا مثل قاتلان دیگر شهدای هسته ای راست راست در خیابان میگشت وسیستم اطلاعاتی را به سخره میگرفت.

آقای رضوی زمانی که نیروهای زیردست شما جذب سرویسهای بیگانه شده اند ولی برای جلوگیری از آبروریزی آنها را محاکمه نمیکنید دیگر حنای دستگیری فعالان سیاسی به اتهام همکاری با دول متخاصم و جاسوسی رنگی ندارد.

زمانی که مقامات ارشد دولت سری ترین اطلاعات رابه خارجی ها میدادند شما مشغول پرونده سازی برای فعالان سیاسی و رقبای سیاسی خود بودید.

دکتر شاهین دادخواه

مشاور سابق شورایعالی امنیت ملی دولت اصلاحات
جز اعضا مذاکره کننده تیم هسته ای دکتر حسن روحانی