ایسنا/بوشهر اخبار صبح شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه شبیه خبرهای دیگر نبود. باز هم زاگرس و گیس بلندش در آتش بی مبالاتی می سوخت. صحبت از آتشسوزی «کوه گیسکان» در کوهستانهای شرقی برازجان است، همانجا که رویشگاه بادام کوهی و زیستگاه پرندگان و جانداران زیادی است.
این تکراری ترین خبر از محیط زیست زاگرس جنوبی در سالهای اخیر است. آتش سوزی های گاه و بی گاه که به پیکر این زیستگاه ارزشمند میافتد و جان گونه های کم نظیر گیاهی و حیوانی آن را به خطر می اندازد.
انسان، عامل اصلی آتش سوزی ها
«محمد درویش»، عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع به خبرنگار ایسنا می گوید: «نود درصد این آتش سوزی ها با دخالت عامل انسانی است و تنها ده درصد عوامل غیر انسانی در آن دخیل هستند.»
وی ادامه داد: «برخی کوهنوردان یا چوپان هایی که در این مراتع کوهستانی فعالیت می کنند متأسفانه با بی ملاحظگی، آتشی که روشن کرده اند را وقتی که نیاز ندارند دیگر خاموش نمی کنند و همین خاکستر بر جا مانده، با کمترین وزش باد امکان شعله ور شدن و تبدیل شدن به یک فاجعه این چنینی دارد.»
درویش بطری های نوشیدنی رها شده در طبیعت را که با تابش نور خورشید خاصیت ذره بینی پیدا می کنند عامل دیگر آتش سوزی می داند و می افزاید: «برخی دامداران و مرتع داران هم گهگاه بر سر اختلافاتی که با رقبای خود دارند دست به آتش زدن مرتع دیگران می زنند.»
این فعال محیط زیست رعد و برق یا حتی یک قطره باران را از جمله عوامل غیر انسانی آتش سوزی می داند.
خشکسالی زودهنگام و خطراتی که در کمین است
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع عنوان کرد: «امسال زودتر از هر سال شاهد آغاز فصل گرما هستیم و به همین دلیل گونه های علفی یک ساله دچار خشکی زودهنگام شده اند. این خشکی پوشش گیاهی در کنار دخالت عامل انسانی باعث رخ دادن چنین آتش سوزی شده است.»
این کارشناس افزود: «البته این خشکی زودهنگام گونه های علفی یک ساله امکان چرای دام را کمتر از سال های گذشته کرده و احتمال آتش سوزی هایی که به وسیله برخی دامداران رخ می دهد را پایین آورده است.»
قرق عرصه های طبیعی برای احیای گونه های گیاهی
«محمد درویش» بر قرق کامل این مناطق دستکم به مدت ده سال برای احیای گونه های جنگلی و گیاهی این مناطق تاکید میکند و می گوید: «در مناطق قرق شده نبایست اجازه ورود دام و هرگونه کشاورزی را داد تا زادآوری این گونه های گیاهی بهتر رخ دهد.»
وی با تشریح نقش رسانه ها به خصوص رسانه ملی در تبلیغ و هشدار در مورد رفتارهای پرخطر در عرصه های منابع طبیعی می افزاید: «صداوسیما نقش کلیدی در زمینه آموزش رفتارهای صحیح در طبیعت را دارد و باید با ساخت کلیپ هایی درباره رفتارهای پرخطری همچون رهاسازی بطری های آب معدنی یا شیشه و ته سیگار روشن آگاهسازی عمومی انجام دهد.»
این فعال محیط زیست همچنین بر لزوم اعلام یک شماره سه رقمی توسط سازمان جنگلها و مراتع برای اطلاع و اقدام فوری تاکید کرد.
نیروهای مردمی در خط مقدم امدادرسانی
به گزارش ایسنا رخداد آتش سوزی «کوه گیسکان» اما نیمه ی تاریک دیگری هم داشت. از ابتدای اعلام خبر آتش گرفتن کوهستان مشرف به روستاهای «جمغاری» و «لَرده» این نیروهای مردمی بودند که شبانه با تشکیل گروه هایی تصمیم به رفتن به منطقه گرفتند.
«مصطفی صفری» یکی از همین نیروهای مردمی به خبرنگار ایسنا میگوید: «همان نیمه شب که خبر آتش سوزی رسید، به همراه برخی امدادگران تصمیم گرفتیم قبل از طلوع آفتاب با پای پیاده به سمت محل آتش سوزی حرکت کنیم. با اعلام اعزام بالگرد برای انتقال نیروها مجبور شدیم تا ساعت ۹صبح منتظر بمانیم. همین نکته باعث شد تا در بدترین زمان از روز که هوا به شدت گرم میشود به محل برسیم. درست زمانی که آفتاب وسط آسمان بود و گرما و خستگی چند ساعت انتظار و کوهنوردی نیم ساعته تا محل آتش سوزی، رمقی برای ما نگذاشته بود.»
مقابله با آتش با دست خالی
این معلم، فعال محیط زیست و طبیعت گرد دشتستانی می افزاید: «متأسفانه هیچ امکانات خاصی جز یک بالگرد که همان هم برای مسیر برگشت حضور نداشت در اختیار نداشتیم. در این فصل سال که پوشش گیاهی خشک منطقه مثل انبار باروت عمل میکند، با آتش کوب های دست ساز هیچ کاری نمی شود کرد.»
«صفری» می گوید اگر جانفشانی و ایثار نیروهای مردمی و عاشقان طبیعت نبود آتش به این زودی ها خاموش نمی شد. وی اظهار کرد: «با دست خالی نمی شود آتش به آن بزرگی را خاموش کرد. در استان ما با این همه ثروت و خطری که برای کوهستان وجود دارد یک هلی کوپتر آبپاش نیست. حتی دهیاری روستاهای منطقه تنگ ارم که همیشه در معرض خطر آتش سوزی هستند یک دستگاه دمَنده در اختیار ندارند.»
عدم پشتیبانی از نیروهای مردمی
این معلم دشتستانی میگوید هیچ نیروی دولتی کنار ما نبود و احیانا اگر برای یکی از ما مشکلی پیش می آمد مشخص نبود چطور می خواستیم تا یک مرکز درمانی برسیم.
وی تصریح کرد: «هیچ پشتیبانی از نیروهای مردمی وجود نداشت، حتی غذای کنسروی هم که برای ما تهیه کرده بودند با بدسلیقگی فاقد بازشو بود که همین نکته کوچک نشانگر کیفیت پشتیبانی از ما بود.»
این طبیعت گرد می افزاید: «کل مسیر برگشت را در نبود بالگرد ناچارا بدون آنتن موبایل و آب آشامیدنی تا اولین آبادی در آن کوهستان صعب العبور پیاده طی کردیم و از آنجا با وانت تا برازجان آمدیم. این مسیر چندساعته باعث شده است که اثرات خستگی و کوفتگی هنوز پس از چند روز در بدن ما باقی بماند.»
نجات طبیعت نیازمند عزم ملی
به گزارش ایسنا، قصه ی پرغصه ی طبیعت ایران در کنار همه بی مبالاتی ما شاهد نامهربانی و بی توجهی مسئولین نیز بوده است. نهضت آگاه سازی عمومی، تأمین تجهیزات مقابله با حوادث این چنینی و پشتیبانی به موقع و موثر مواردی نیست که بدون عزم ملی و توجه خاص دستگاه های متولی شدنی باشد.
فقدان امکانات و تجهیزات مقابله با آتش سوزی ها در عرصه های طبیعی و جنگلی نه تنها باعث خستگی و فرسودگی نیروهای امدادگر می شود که به دلیل کندی فرآیند مقابله با حریق باعث گسترده شدن محدوده ی آتش سوزی نیز می گردد.
از همین رو تجهیز دهیاری ها و بخشداری های مناطق کوهستانی به این وسایل برای اقدام سریع و موثر در حوادث این چنینی الزامی است.