سایت ملیون ایران

در پشتیبانی از فراخوان جبهه ملی ایران(*): چرا جبهه ملی ایران بهترین گزینه برای تمرکز تمام نیروهای ازادیخواه در مبازه بر ضد حکومت اسلامی است و استقرار حکومت قانونمند در ایران است؟

جبهه ملی ایران در سال ۱۳۲۸ با همکاری دکتر محمد مصدق، دکتر حسین فاطمی و دکتر کریم سنجابی، دکتر شاپور بختیار و با شرکت حزب ایران (احمد زیرکزاده، کاظم حسیبی ‌و حسین مکی)، پان ایرانیست (داریوش فروهر)، حزب زحمتکشان ملت ایران(دکتر بقائی) کرمانی، نیروی سوم (خلیل ملکی) به عرصه سیاسی ایران پای نهاد.

 در سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت با پیشنهاد دکتر فاطمی و موافقت دکتر مصدق و دیگر بنیان گذاران جبهه ملی به مجلس ارائه و به تصویب رسید و دکتر مصدق با رای تمایل مجلس به مقام نخست وزیری ایران دست یافت.

 برای اولین بار پس از سیصد سال حکومت های نیمه مستقل و زیر نفوذ کشورهای استعمار گر و قدرتمند خارجی، دکتر محمد مصدق اولین حکومت مستقل و آزاد ایران را بر پایه حاکمیت ملی و موازین حقوق بشر و سیاست خارجی بیطرف و فقط در جهت منافع کشور، درایران بنیان گذاری کرد. این کارسترگ و باور نکردنی در شرائطی انجام شد که کشورمان در طی سی سال قبل از ان در زیر نفوذ و حکمرانی دو پادشاه دست نشانده امپراطوری استعمارگر انگلستان و با رجال و نخست وزیران بی لیاقتی که بعضا عامل مستقیم سیاستهای خارجی بودند اداره میشد.

 ملی کردن نفت و کوتاه کردن دست انگلستان از غارت این ثروت ملی برای دولت استعمارگر انگلستان بسیار گران بود. در اولین اقدام انگلستان بر خلاف قوانین بین المللی با فرستادن ناو جنگی موریشس به آبهای اروندرود و درست رو در روی پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین پالایشگاه نفت در جهان بود اقدام به محاصره دریائی ایران و جلوگیری از صادرات و فروش نفت بوسیله ایران کرد.

در دومین اقدام، دولت بریتانیا برای چندمین بار در طول تاریخ دست به توطئه مشترک با روسیه برعلیه ایران زد و روسیه مانند دفعات پیش، با گرفتن امتیازاتی درصحنه سیاست جهانی از امپراتوری انگلستان، در یک توافق پنهانی، ایران را در اختیار انگلستان نهاد. و حزب توده که عامل مستقیم سیاست های روسیه در ایران بود، بنا به دستور استالین، دیکتاتور روسیه نه تنها از هر گونه اقدامی در جهت کمک بدولت ملی و در جلوگیری از توطئه کوددتا خود داری کرد بلکه با حملات مداوم به جبهه ملی و حکومت مصدق اقدام به تضعیف مصدق و در جهت کمک به کودتاچیان و موفقیت کودتای ۲۸ مرداد۳۲ کرد.

در این خیانت حزب توده تنها نبود، کودتا بدون همکاری خائنین داخلی ذره ای شانس موفقیت نداشت. محمدرضا شاه که مانند پدرش بوسیله انگلستان در ایران برای فرمانبرداری و حفظ منافع انگلستان به کار گمارده شده بود با همکاری ملاهای شیعه که از عوامل و کارگزاران قدیمی انگلستان بودند، در زیر رهبری آیت الله کاشانی، وارث بحق شیخ فضل الله نوری، راه را برای موفقیت کودتا گران هموار کردند.

استالین، دیکتاتور روس، در رابطه با توافق با انگلیس، برای بیشتر تحت فشار قرار دادن دولت مصدق از تحویل پانزده تن طلای متعلق به ایران که به صورت سپرده در بانک روسیه بود به دولت مصدق خود داری کرد و آنها را بعداز کودتا به حکومت دست نشانده شاه تحویل داد.

برای مردم ایران که سالیان دراز بوسیله انگلستان به بازی گرفته شده و مورد تجاوز و تحقیر آنان بودند، محمد مصدق بزرگتر از یک پیامبر، که یک نجات دهنده بشمار میرفت. مردم ایران در مناطق نفت‌خیز، در حالی که زمین زیر پای آنها سرشار از ثروت تمام نشدنی بود، در حلبی آبادها و کپرها بصورت کاملا ابتدائی زندگی میکردند و انگلیسی ها با غارت ثروت آنان، در چند قدمی آنها از بهترین وسائل زندگی برخوردار بودند. مصدق برای مردم ایران در قالب یک نجات دهنده، یک سوشیانت ظهور کرده بود.

 برای ایرانیان مصدق نماینده آزادیهای سیاسی و مدنی ومظهر استقلال و رهائی از چنگال اهریمن استعمار بود در حالیکه محمدرضا شاه نماینده دیکتاتوری و انقیاد و اسارت در چنگال قدرتهای استعماری باختری بشمار میرفت.

اکنون سٔوال اینست که افراد، احزاب و سازمانهائی که آرمانهای استقلال و تمامیت ارزی ایران، ازادی بر اساس اعلامیه حقوق بشر، جدائی کامل مقوله دین از دولت، سوسیال دموکراسی وعدالت اجتمائی را نمایندگی میکنند، ایا میتوانند هر یک به تنهائی حکومت ددمنش اسلامی را واژگون و این آرمانها رابه مرحله عمل برسانند؟ اگر جواب این سئوال منفی است، پس کدام سازمان و حزبی، به غیر از جبهه ملی ایران که در طول بیش از هفتاد سال حیات سیاسی و داشتن تجربه عملی در جمع آوری و هدایت تمام نیروهای ملی در نهضت ملی شدن نفت و اداره کشور را در کارنامه خود دارد، واجد این شرط است؟

 جبهه ملی ایران با رهبری دکتر مصدق، امپراطوری استعمار گر انگلستان را دردادگاه لاهه شکست داد و در دادگاه افکار عمومی مردم دنیا بی اعتبار کرد و مجله معروف تایمز، محمد مصدق را در سال ۱۹۵۲، بعنوان مرد سال برگزید. پیروزی ایران در کوتاه کردن دست انگلستان از صنایع نفت ایران، نه تنها تحسین آزادیخواهان سراسر جهان را برانگیخت که باعث شدت گرفتن مبارزات ضد استعماری تمام کشورهای جهان سوم مانند مصر، عراق، کنگو، اندونزی و بسیاری دیگر شد. اعتبار و شهرت جبهه ملی ایران در بین مردم کشورمان و در صحنه بین‌المللی این سازمان را بدون تردید به صورت بهترین گزینه برای تشکل تمام افراد، احزاب و سازمانهای دارای آرمانهای مشترک درمیآورد که در صورت شکل گیری پیکان قدرتمندی خواهد بود که میتوان با ان قلب دیکتاتوری جنایتکار اسلامی را هدف قرار داد. تشکل تمام سازمانهای مدعی مبارزه برای آزادی که دارای آرمان های مشترک با جبهه ملی ایران هستند در این جبهه امری ضروری است.

جبهه ملی یک حزب نیست، جبهه ملی چنانکه از نام ان پیداست مجموعه افراد و سازمانهائی است که هدف انها استقلال و تمامیت ارضی ایران، آزادی و حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی است و چنانکه سابقه جبهه ملی گواهی میدهد، هیچ فرد، گروه، حزب و یا سازمانی با پیوستن به جبهه ملی ایران نه تنها هویت خود را از دست نمیدهد بلکه دارای اعتبار و مقبولیت بیشتر بین مردم ایران خواهد شد.

هر نوع دسته بندی در مقابل جبهه ملی ایران، ناشی از تنگ نظری و خود خواهی و بدون تردید ضربه ایست به مبارزه مردم برعلیه حکومت فاسد اسلامی و دستیابی به حاکمیت ملی، استقلال وآزادی.

فروتنی شرط لازم و اولیه رهبری است، راهبران بزرگ دنیا مانند گاندی، ماندلا و لینکلن به مقیاس زیاد دارای چنین خصیصه ای بودند و بخاطر ان قادر به جذب مشاوران وهمکاران فرهیخته، درستکار و فداکار شدند و فقط به کمک انها بود که قادر به انجام کارهای سترگ استقلال هند، فروپاشاندن رژیم آپارتاید و قانون آزادی بردگان شدند. در ایران دکتر محمد مصدق این رهبر بزرگ و گرانقدر مردم ایران بحد افراط واجد این شرایط بود و جاذبه این فروتنی بود که مشاوران دانشمند و وطن پرست و شجاع مانند دو شهید نهظت ملی زنده یادان دکتر حسین فاطمی و دکتر شاپور بختیار و بسیاری دیگر را بگرد او جمع کرد و به کمک و راهنمائی آنان بود که اوموفق به زانو در آوردن امپراطوری اهریمنی انگلستان شد.

خودپرستی، فردگرائی و خود بزرگ بینی رهبران یک نهضت دموکراتیک، ضامن شکست مبارزات آنان در راه رسیدن به اهدافشان است.

سیروس شادمان

——

(*) فراخوان جبهه ملی ایران سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۰۹ به ناریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

خروج از نسخه موبایل