سایت ملیون ایران

رویکرد ایران به طالبان در افغانستان: دشمن دیروز، متحد امروز؟

اوضاع سیاسی افغانستان آبستن تحولات جدیدی است. خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان بر دامنه نفوذ طالبان افزوده است. طبیعی است که ایران نمی‌تواند نسبت به تحولاتی که در همسایگی‌آن کشور روی می‌دهد، بی‌تفاوت بماند.    

هیات سیاسی طالبان در تهران. محمدجواد ظریف و استقبال رسمی از افراطگرایان طالبان

هیات سیاسی طالبان در تهران. محمدجواد ظریف و استقبال رسمی از افراطگرایان طالبان

اشرف غنی در دیدار اخیر خود با جو بایدن، همتای آمریکایی‌اش از عقب‌راندن نیروهای طالبان از چند ولایت افغانستان خبر داده بود.

راستی‌آزمایی درباره آنچه طالبان و دولت افغانستان نسبت به موفقیت‌های نظامی خود بر زبان می‌رانند، ممکن نیست. اما آنچه آشکار است و جایی برای تردید و گمانه‌زنی باقی نمی‌نهد، پیشروی طالبان در افغانستان است.

ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که نیروهای نظامی خود را تا روز ۱۱ سپتامبر سال جاری از خاک افغانستان خارج خواهد ساخت. بدیهی است که خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان عملا باعث خروج نیروهای نظامی دیگر کشورهای عضو ناتو از آن کشور خواهد شد.

خروج نیروهای آمریکا از افغانستان با چنان شتابی دنبال می‌شود که به نظر می‌رسد، این کشور پیش از موعد تعیین شده همه سربازان حاضر خود در افغانستان را از خاک آن کشور خارج کرده باشد.

همزمان با آغاز خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از افغانستان، طالبان دست به عملیات گسترده‌ای زده است. برخی از کارشناسان حتی از این احتمال سخن گفته‌اند که کنترل کابل ظرف شش ماه پس از خروج نیروهای خارجی کاملا به دست طالبان خواهد افتاد.

در چنین شرایطی، بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران با دقت اوضاع حاکم بر افغانستان را دنبال کند. سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری روز دوشنبه هفتم تیر (۲۸ ژوئن) در این باره گفته است:

«جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی امنیتی و سیاسی موضوع افغانستان را با جدیت از نزدیک و با نگرانی پیگیری می‌کند و با طرف های مختلف در افغانستان در حال گفت‌وگو و رایزنی است.»

ایران و تحولات افغانستان

به‌راستی آیا سیاست و رویکرد ایران در قبال افغانستان دستخوش تغییر شده است؟ این پرسش را یکی از خبرنگاران رسانه‌های داخل کشور از خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران کرده بود. پرسشی که یافتن پاسخی برای آن چندان دشوار به نظر نمی‌رسد.

خطیب‌زاده تنها به گفتن این موضوع بسنده کرده بود که: « طالبان همه افغانستان نیست و نخواهد بود. بخشی از افغانستان است و بخشی از راه حل آتی افغانستان است و آنچه که برای ما مهم است تشکیل دولتی فراگیر با حضور تمامی گروه های افغانستانی و رسیدن به راه حلی مسالمت آمیز و پایدار در این کشور است.»

جمهوری اسلامی بنا بر اظهارات مقامات رسمی این کشور با نمایندگان هر دو نیروی متخاصم در افغانستان در تماس است. موضوعی که خطیب‌زاده هم الزامی به تکذیب آن نمی‌بیند و می‌گوید که ایران حتی فردی را برای گفت‌وگو با نیروهای درگیر در جنگ افغانستان به آن کشور اعزام کرده است.

تغییر رویکرد ایران نسبت به طالبان را در دو عرصه کاملا متفاوت می‌توان شاهد بود. از یکسو سفر هیات سیاسی طالبان به تهران و گفت‌وگوهای محمدجواد ظریف و دیگر مقامات ایرانی با آن‌ها. و دوم تغییر لحن جمهوری اسلامی در قبال طالبان و بازتاب رسانه‌‌ای آن.

گذار از دشمن به متحد

در اواخر ماه ژانویه سال جاری، گروهی از نمایندگان سیاسی طالبان به ایران سفر کردند. گفت‌وگوها پشت درهای بسته دنبال شد و اطلاعات دقیقی درباره محورهای مذاکرات آ‌ن‌ها با مقامات جمهوری اسلامی در رسانه‌ها بازتابی نیافت.

یگانه موضوعی که در رسانه‌های ایران پیرامون سفر هیات سیاسی طالبان به ایران بازتاب یافت، رویکرد مشترک آن‌ها در قبال حضور نیروهای نظامی خارجی در خاک افغانستان بود.

گفته می‌شود که ایران تا پیش از اعلام خروج سربازان آمریکایی، حضور نظامی آن کشور در خاک افغانستان و انگیزه و هدف آن‌ها از چنین اقدامی را تهدیدی علیه خود ارزیابی می‌کردند.

هزاران نفر از شهروندان افغانستان برای مقابله با طالبان اعلام آمادگی کرده‌اند

از سوی دیگر، تغییر رویکرد ایران در قبال طالبان را می‌توان در لحن رسانه‌های نزدیک به بیت خامنه‌ای و از جمله روزنامه کیهان به این نیروی افراط‌گرا در خاک افغانستان مشاهده کرد.

کیهان پس از شروع گسترش عملیات نظامی طالبان در افغانستان مدعی شده بود که طالبان همان طالبان سابق نیست. افزون بر آن، گفته می‌شود که نیروهای تندروی جمهوری اسلامی به طالبان به عنوان متحد جدید خود در منطقه می‌نگرند و بر این باور هستند که می‌توانند با حضور در جنگ داخلی افغانستان اهداف سیاسی خود را در منطقه و از جمله در رویارویی با نیروی ایالات متحده آمریکا بهتر دنبال کنند.

نقش ایران در شکست طالبان در افغانستان کاملا روشن است. در آن هنگام، جمهوری اسلامی قدرت‌‌گیری یک دولت افراط‌گرا در افغانستان را تهدیدی جدی برای امنیت خود ارزیابی می‌کرد.

اما تحولات سیاسی آتی در افغانستان و از جمله دو عامل مهم در نزدیکی سیاسی ایران و طالبان نقش ایفا کردند: حضور نظامی آمریکا در خاک افغانستان و قدرت‌گیری “دولت اسلامی”.

گفته می‌شود که طالبان و ایران در ارتباط با هر دو مورد رویکرد مشابهی دارند. علی خرم در مقاله‌ای که برای روزنامه “آرمان ملی” نوشته به رویکرد نیروهای تندرو و از جمله مواضع روزنامه کیهان به قدرت‌گیری طالبان در افغانستان پرداخته و چنین سیاستی را خطرناک ارزیابی کرده است.

او نوشته است: «سکوت و بی‌عملی در قبال رشد افراطی گری و ترور و وحشت در کنار مرزهای ایران، چه از سوی داعش و چه طالبان خوش خیالی است که روز دیگر سرازیر مرزهای ایران می‌شود.»

خرم از سکوت ایران در قبال کشتن ساکنان شیعیان هزاره در افغانستان انتقاد کرده و مسئولیت این کشتار را متوجه نیروهای طالبان دانسته است.

از سوی دیگر فریدون مجلسی، یکی دیگر از تحلیلگران اوضاع منطقه در مصاحبه با “فرارو” حملات اخیر طالبان به شهرها و ولایت افغانستان را بخشی از یک “توطئه ضد ایرانی” می‌داند که هدف ایجاد کشوری به نام “پشتونستان” را دنبال می‌کند.

مجلسی گفته است: «مذاکرات صلحی که آمریکا در زمان ترامپ با سران طالبان در قطر انجام داد به نوعی به قصد این بود که بر تن سران طالبان کت و شلوار بپوشانند و آن‌ها را به عنوان افرادی که حاضر به مذاکره شده‌اند، به جهان معرفی کنند و بتوانند با هدف خود که همان تشکیل پشتونستان است را اجرا کنند.»

در حالی که این نیروها خواستار مقابله با قدرت‌گیری طالبان در افغانستان شده‌اند، روزنامه کیهان به مسئولان جمهوری اسلامی توصیه می‌کند از خود خویشتن‌داری نشان داده و فعلا دست به اقدامی نزنند.

حتی برخی از تحلیلگران افغان و از جمله حمیدالله توخی به نگرانی‌هایی درباره حمایت مالی و نظامی ایران از طالبان اشاره کرده‌اند. دیگر تحلیلگران افغان نیز بر این باورند که جمهوری اسلامی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کند.

از: دویچه وله

خروج از نسخه موبایل