سایت ملیون ایران

ضیا مصباح: بمناسبت ۶۹ همین سالگرد جنبش اجتماعی ۳۰ تیر

رعایت حقوق شهروندی و اثر ان بر پیشرفت جوامع اولین بار بوسیله «توماس همفری مارشال» جامعه شناس انگلیسی «رئیس گروه اجتماعی یونسکو ۱۹۵۶و ۵۷ ۱۹» همزمان با جنبش ملی ایرانیان به رهبری «محمد مصدق» مطرح شد که بر توسعه مدنی، سیاسی و اجتماعی تاکید داشت.

این اندیشه حکومتها را برعایت حقوق اجتماعی تشویق – از خودکامگی منع مینمود تا منافع بلندمدت تشکیلات را – که بقاء آنان را همراه با قانونمندی در پی داشت «با توجه به منافع و نقش جامعه در تصمیمات» در نظر بگیرند.

قبل از آن « جان مینارد کینز» اقتصاددان و نظریه پرداز انگلیسی ۱۸۸۳ – ۱۹۴۶ بر ضرورت نقش فعال دولت در عرصه اقتصاد ملی، قدرت گیری دولتها در تامین آسایش مردم، دست یابی به رفاه و خلاقیت انسانها را مطرح تا «انحراف از اصول اخلاقی» بدلایل مالی و تامین نشدن نیازهای اولیه، به حداقل ممکن کاهش یابد و تدریجا با نظارت دولتها « رفاه اجتماعی » در جامعه مشاهده وبا رعایت فرمولهای مناسب اقتصادی، فقر و تنگناهای معیشتی از میان برود.

** که از این منظر نیز در شرایط فعلی در راس کشورهای جهان بلطف حکومت با ۴۲ سال تجربه؟ قرار گرفته‌ایم! مگر انکه با مدد از امدادهای غیبی، آنهم با حضور جناب رئیسی (که نیامده لاغر شده مینماید!) در ساختمان سفید رنگ خیابان پاستور در جوار کاخ مرمر، از همه مهمتر در پیش بودن دولتی یکدست و گوش بفرمان بدون وجود دولتهای موازی که همه پیشینیان نشسته براین کرسی را به ضد انقلاب تبدیل نمود، و سرنوشت روحانی قریبا در این باب روش میشود….. دستی از غیب برآید و کاری بکند! (بعنوان جمله ای معترضه برسم عادت دیرین عرض شد).

&& بررسی تاریخ سیاسی صد ساله اخیر کشورمان نشان میدهد: بدون اغراق اثرگذارترین چهره در زمینه آشنا ساختن مردم به حقوق خود «که رعایت حقوق شهروندی نام گرفته» شادروان دکتر محمد مصدق میباشد که در۶۹ سال قبل با حضور فعال توده مردم در صحنه ۳۰ تیر و تکیه بر نظر آنان از پایه گذاران دمکراسی در منطقه بشمار میرود بطوریکه جنبش عدم تعهد یکی از دست آوردهای این بینش میباشد.

این چهره ملی و ماندگار برنامه ها ی مناسب برای آینده این مرز و بوم را بشرح زیر که کماکان در پی آن مانده ایم درآ ن زمان بصراحت مطرح ساخت:

**مصدق تلاش برای ملی کردن صنعت نفت را در مسیر نجات منابع کشور و در تعقیب ان استقلال واقعی را با جلوگیری از غارت منابع ملی بوسیله بیگانگان، اساس مبارزات قانونمند خود قرار داد.

– در موقعیت فعلی و وضعیت خاص که «جبهه ملی ایران» این تشکیلات سیاسی دیرپا، معتبر و مبرا از آلودگیهای رایج با موانع غیرقانونی «بر مبنای همین قوانین ناقص» مواجه و از حضور رسمی و علنی در صحنه سیاسی کشور و اجتماع رو به تحول، دور نگه داشته شده……. میکوشد مسیر فعالیت مناسب را…. با مشارکت همگانی و احساس مسیولیت ملی به امید خروج از نابسامانی ها، تضادها و دخالتهای نهادهای غیر مسئول و غیر پاسخگو «با اختیارات خلاف قانون»…. یافته و راههای جلوگیری از نابودی بیشتر روابط اجتماعی، زیرساختها و سر مایه های ملی را از طریق وسایل ارتباط جمعی فارسی زبان و امکانات مدرن موجود در اختیار همگان، البته با پرهیز از هر گونه اقدامی که به تضیعف این جبهه سیاسی معتبر دیر پا در افکار عمومی بینجامد…. مطرح نماید.

 دلسوزان وطن در قامت جبهه ملی معتقدند هنوز امکان نجات کشورمان از سقوط به دره جهل و خودمحوری برآمده از حفظ منافع فردی و گروهی با همه موانع و اشتباهات عظیم ناشی از حفظ موقعیت بهر قیمتی، وجود دارد.

وبا اتکاء به علوم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و گرد هم آئی وطن دوستان مبرا از آلودگی «پراکنده در سطح جهان» میتوان با حد اقل هزینه ملک و ملت را از این وضعیت نگران کننده در تمامی ابعاد نجات داد.

        با بزرگداشت یاد و خاطره «شهدای۳۰ تیر» این «حرکت ماندگار ایرانیان مدافع استقلال و بزرگی کشور و دیگر چهره های ملی شناخته شده که ادامه دهنده راه آنان بشمار میروند» به روان پاک «همه مبارزان راه وطن» برای «پیشرفت میهن واعتلای ارزشها» درود فرستاده، کوشش ارزشمند آنان را گرامی میداریم و با یاداوری بخشی از دیدگاههای رهبر واقعی ازادگان این مرز و بوم پر گهر…… این روش، منش و باور را منشاء نجات کشور میدانیم.

شادروان دکتر مصدق باور دارد:

* مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد. مخالفت من با دیکتاتوری برای این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی این است که مملکت فاقد رجال، و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد

* آ ن‌هایی که می‌خواهند ملت ایران غیر رشید معرفی شود، آرزوی خود را به گور خواهند برد.

* در کشورهای دموکراسی و مشروطه هیچ قانونی بالاتر از اراده ملت نیست.

* قانون برای مملکت است، نه مملکت برای قانون، نجات وطن عالیترین و بزرگ‌ترین قانون است

* قانون اساسی، الهی نیست که قابل تغییر نباشد، کار بشر است و میشود آن را تغییر داد.

* ما حرف حق را می‌زنیم‌. اگر صدای ما یک روز برای این «گوش‌نواز» و برای آن «گوش‌خراش» است و روز دیگر بالعکس، نباید خاموش شویم‌.

* پس از ۵۰ سال مطالعه و تجربه به این نتیجه رسیدم که جز با تأمین آزادی و استقلال کامل ممکن نیست ملت ایران بر مشکلات پیروز شود، برای نیل به این منظور تا آن‌جا که توانستم کوشیدم.

* ملت متشخص آنست که دست گدایی مقابل بیگانگان دراز نکند، هر بیگانه‌ای هم محض رضای خدا به ‌کسی یا ملتی کمک نمی‌کند، مگر این‌که بعدا بخواهد از اشخاص یا آن مملکت به هر طریق که می‌تواند سوء‌استفاده یا حسن‌استفاده کند.

* مصدق در اوج فشار اقتصادی حاضر به مصالحه بر سر اعتقادش نشد و هنگامی که سخن از قراردادهای یک‌طرفه و به ضرر ایران به میان آمد صریحا موضع‌گیری کرد و گفت:

* با وجود تمام مشکلات اقتصادی و مالی، ملت ایران به‌هیچ قیمتی حاضر بقبول شرایط ناروا که به استقلال سیاسی یا اقتصادی یا خدای نکرده حیثیت و شرافت ملت ایران لطمه وارد سازد تن در نخواهد داد.

* یک اصل ثابت و تغییرناپذیر برای حکومتی که به افکار عمومی تکیه دارد، اینستکه هر وقت با مشکلی روبرو می‌شود به منبع قدرت و سرچشمه لایزال نیروی ملت متوجه می‌گردد، ملت ما اکنون زبانزد شهامت و مردانگی شده است و در سراسر گیتی از او به‌ عنوان مشعل‌ دار مبارزات ملی یاد می‌کنند.

* مصدق در دادگاه نظامی گفت: حیات، مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیون‌ها ایرانی و نسل‌های متوالی این مملکت کوچک‌ترین ارزشی ندارد.

* از آنچه برایم پیش آمده هیچ تأسفی ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سرحد امکان انجام داده‌ام. عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر یا زود به پایان می‌رسد، ولی آنچه می‌ماند حیات و سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است.

* به ملت ایران و به‌خصوص افراد جوان که چشم و چراغ مملکت و مایه امید کشورند، می‌گویم از راهی که برای طرد نفوذ بیگانگان پیش گرفته‌اند منحرف نشوند، از مشکلاتی که در پیش دارند هیچ وقت نهراسند و از راه حق و حقیقت باز نمانند.

* چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم این آتش خاموش نخواهد شد.

* اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند مرگ بر چنین زندگی‌ای ترجیح دارد.

* هیچ مبارزه‌ای هر چند کوچک و ناچیز باشد بآسانی به نتیجه نمی‌رسد، تا رنج نبریم گنج میسر نمی‌شود، در این راه نیز سعی ناکرده به‌جایی نتوان رسید.

&& برای اطلاع نسل پویای میهن دوست و مردم خواه…. پیشینه این رخ داد بطور خلاصه می آید

_انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس شورای ملی به دلیل دخالت‌های ارتشیان و دربار به درگیری کشید و کار به جایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، شادروان مصدق دستور توقف انتخابات حوزه‌های باقی‌مانده را صادر کرد و برای جلوگیری از کارشکنی‌های ارتش و دربار، درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت را از شاه نمود.

_مصدق استدلال نمود که طبق قانون اساسی وزیران در برابر مجلس مسئولیت مشترک دارند و تعیین وزیر جنگ بر عهده نخست ‌وزیر است، تا بتواند مستقیماً بر اعمال وزیر نظارت کند.

_ پس از سه روز مذاکره، شاه درخواست را نپذیرفت و مصدق در ۲۵ تیر ۱۳۳۱ از نخست‌وزیری استعفا داد.

_ مجلس، احمد قوام (قوام‌السلطنه) را به نخست‌وزیری انتخاب و فرمان به نام او صادر، با صدور بیانیهٔ تهدیدآمیزی با عنوان «کشتی‌بان را سیاستی دیگر آمد» نخست‌وزیری خود را اعلام نمود.

_شهربانی کشته‌شدگان درگیری‌های ۳۰ تیر در تهران را ۲۱ تن اعلام کرد حال آن که در اسنادی دیگر شمار کشته‌ها تا ۶۳ تن هم اعلام شده‌است.

_ پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و با بازیابی قدرت، مجلس شورای ملی عنوان «شهید راه وطن» را برای کشته‌شدگان تصویب و برای آن‌ها در گورستان ابن بابویهٔ محوطهٔ ویژه را در نظر گرفت که هم‌اکنون در این محوطه ۲۵ آرامگاه وجود دارد.

خروج از نسخه موبایل