استان وایر- کانون صنفی فرهنگیان گیلان با صدور بیانیهای ضمن حمایت از اعتراض مردم خوزستان به وضعیت بیآبی از سرکوب خونین آنان انتقاد کرد. کانون صنفی فرهنگیان گیلان در این بیانیه با اعلام اینکه خوزستان یک استان نیست خوزستان ایران ماست، دیاری که بیشترین صدمات و تلفات در هشت سال جنگ بر تن و جان زخمی آن فرود آمد؛ مینویسد: «چه کسی گمان میکرد که سوسنگرد و خرمشهر و ایذه و دیگر سنگرهای مقاومت خوزستان ما در برابر هجوم بیامان دشمن بعثی عراق، این روزها جزای اعتراض به تشنگی بیامانش را با گلوله و سرکوب و گارد ویژه دریافت کند؟»
در ادامه این بیانیه آمده است: «آنان که پر آبترین استان ایران و حتا خاورمیانه را چنین به خشکسالی بیامان کشاندهاند، امروز به جای عذرخواهی از خسارت و ضایعه غیر قابل جبرانی که در حق مردم مظلوم خوزستان روا داشتهاند، دست به سرکوب و کشتار مردم بیدفاع زدند و به روی مردم تشنه معترض و مسالمتجو، باتوم و اسلحه کشیدند.»
کانون صنفی فرهنگیان گیلان با طرح این پرسش که جهانآراها، باکریها و باقریها و دیگر فرماندهان شجاع جنگ، آیا آن روزها که در کنار این مردم مظلوم، مقابل خون آشامی چون صدام مقاومت میکردند، حتا در خیالشان میگنجید، در روزگارانی دیگر حکومتگران با بیتدبیریها و تصمیمهای نادرست، آب این مردم را می خشکانند؛ مینویسد: «وقتی این مردم، از فرط تشنگی و بیآبی، به اعتراض مسالمتآمیز و مدنی روی میآورند، به رویشان باتون و اسلحه هم میکشند؟ حمله بردن بر مردمی که هزینه تمام زندگیشان به واسطه ناکارآمدی تصمیم سازان حکومتی است، نه ضامن دوام حاکمان است و نه راه حل عبور از بحران؛ حتا برای حاکمان. تنها پاک کردن صورت مساله است و عمیقتر کردن شکاف حکومت و ملت.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «جای این پرسش اساسی از حکومتگران است که از دید شما مسئولیت و وظایف یک حکومت چیست که وقتی از انجامش باز میمانید، نه دیگر به امر به معروف و نهی از منکر باور دارید، نه حقی برای شهروندان برای اعتراض مطابق فصول دوم و سوم قانون اساسی قائلید؛ نه کمترین مروتی بر آنان روا میدارید. آن هم برای سرنوشت مغموم و دردناکی که تمامی این فاجعه بهخاطر بیکفایتی و ناکارآمدی و تصمیمهای نابهجا در انتقال آب خوزستان به استانهای دیگر و کشورهای همسایه و سدسازیهای غیرعلمی و دیگر عوامل دخیلی است که این مردم مظلوم نه مولد این فاجعه بودهاند و نه تصمیم ساز آن.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان در ادامه با اذعان به این نکته که «وقتی همین مردم به ستوه آمده به مسالمت آمیزترین زبان و بیان در خیابانها فریاد میزنند که ما فقط تشنهایم، نخست استاندار بیکفایت و بیاراده، به انکار و قلب اعتراضات پرداخت؛ نوشته است: «دیگر مقامات هم طبق روشهای نخ نما شده، دنبال دستهای بیگانه و توطئهگردانانی بودند تا از یک سو سرپوشی بر اعتراضات حق مدارانه مردم بگذارند و از سوی دیگر تمهیدات برخورد و سرکوب با آنها را فراهم آورند. اما غافل از آنکه اگر حذف دگراندیشان، سرکوبهای عقیدتی و سیاسی و مذهبی و قومیتی را بتوان با چنین حربههای نخنما شده غیرقابل پذیرشی در پروپاگاندای رسمی، برای عده قلیلی از مردم مشروع و موجه نشان داد. خفه کردن تشنگان و کشتار آنها حتا برای اقلیت حامی حکومت هم قابل پذیرش نخواهد بود.»
کانون صنفی فرهنگیان گیلان در پایان این بیانیه ضمن ابراز همدردی با تشنگان مظلوم خوزستان و تسلیت خدمت خانوادههای جانباختگان اعتراضات اخیر خوزستان، به تصمیم سازان حکومتی هشدار میدهد: «این صداها را بشنوید. صدای مردم و آن هم مردم مظلوم صدای خداست. این صدا سرکوب شدنی نیست. چرا که تا زمانی که حقی ضایع میشود، مطالبهگران برای احقاق آن، دست از کوشش بر نخواهند داشت. تئوری النصر بالرعب تئوری شکست خورده و امتحان پس داده شده در مهار بحرانهاست. امروز تنوع و گستردگی اعتراضات هر روز فزایندهتر میشود. راهکار درست و منطقی این است که از مردم خوزستان بهخاطر همه قصورها عذرخواهی شود و همه تمهیدات برای این استان مظلوم در دستور کار قرار گیرد. اگر حکومتگران جز این اندیشه کنند، مسلما بحرانهای منطقه و اعتراضات مردم گستردهتر میشود. اگر امروز این انذارها شنیده نشود، شاید روزی برسد که هیچ کاری از دست کسی بر نیاید. بیایید صدای این مردم مظلوم را بشنوید و به سرکوب خونین آنها پایان دهید.»