جعفر توفیقی در گفتوگو با «شرق» از شکایت ۱۰۰ استاد به وزارت علوم خبر داد
شرق، طاهره ریاحی: فارغ از هیاهوی رسانهها در بیرون، پشت میز کارش در طبقه چهاردهم وزارت علوم نشسته و با طمانینه به تکتک سوالها پاسخ میگوید. برای همه موانع پیشرو راهحلی در چنته دارد و با وجود فضاسازی برخی رسانهها از معرفیاش بهعنوان وزیر پیشنهادی علوم مطمئن است، آنچنان علاقهای به سوالهای سیاسی ندارد سیاستمدارانه از کنار پرسشهای سیاسی میگذرد. مدام میگوید که نمیخواهد مانند برخی که حاشیهسازی میکنند، وارد حواشی شود.
سالهای گذشته، سالهای فراغت از مدیریت برای توفیقی بوده و حالا یکباره باید هر نیمساعت یکبار تشکیل جلسه دهد، با معاون، مسوول، مدیر و خبرنگاران که اینروزها میهمانان تکراری طبقه شانزدهم وزارتخانه شدهاند. زمزمههای حذف دانشجوی ستارهدار با سرپرستی او در فضای سیاسی کشور پیچیده. اینروزها خیلی از دانشجویان و استادانی که به آنها اجحاف شده، پرونده به دست، راهی وزارت علوم شدهاند.
نزدیک به ۸۰ دانشجوی ستارهدار مستنداتشان را به وزارتخانه سپردهاند تا شاید امسال بتوانند دوباره راهی دانشگاهها شوند.
صد استاد هم شکایتهای مختلفی به این وزارتخانه تقدیم کردهاند و رسیدگی به تکتک اینها از سوی کمیتهای ویژه در دستور کار است. خیلی از استادان و دانشجویان در این سالها، سوای بیپولی و از دست دادن موقعیتهای شغلی و تحصیلی و تدریس، زندگی دشواری را پشتسر گذاشتهاند؛ افسردگی، خانهنشینی و عدم احساس رضایت از زندگی تنها بخش کوچکی از روایت دشواری است که بر آنها گذشته.
توفیقی تاکید دارد که وزارت علوم در آینده با انجام پژوهشی کیفی میزان خسارت مادی و معنوی واردآمده به دانشجویان و استادان را بررسی خواهد کرد. او برنامههایی برای اجرایی شدن شعارهای انتخاباتی روحانی دارد و طرحهایی که در دوران اصلاحات آنچنان که باید اجرایی نشد؛ طرحهایی چون استقلال دانشگاهها و ایجاد فضای باز سیاسی.
او درباره رایاعتماد نمایندگان نیز تاکید دارد که «مجلس نباید تصویر مبهمی از من داشته باشد، بنابراین باید تلاش کنم تا تصویری واقعی از خود ارایه دهم ولی اینکه مجلس قانع میشود یا نه در اختیار مجلس است.»
توفیقی به تغییرات گسترده اعتقادی ندارد: «در خیلی از موارد میشود با بهبود رفتار مدیریتی خیلی از مشکلات را حل کرد. با این وجود این مساله منتفی نیست. اگر ضرورت ایجاب کند، تغییر انجام میشود.»
بهعنوان سرپرست وزارت علوم آیا با شما صحبتی درباره وزارت شده یا خیر؟ شایعه شده شما دو دوره سهماهه بهعنوان سرپرست وزارتخانه فعالیت خواهید کرد و پس از عزلونصبها، شخص دیگری بهعنوان وزیر به مجلس معرفی خواهد شد.
طبق اطلاع من بنابر این است که به مجلس معرفی شوم. البته این از اختیارات ریاستجمهوری است که هر شخصی را که تمایل دارند بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی کنند.
بعد از رای به کابینه درباره انتخاب و معرفی شما به مجلس بحثهای زیادی مطرح شد و صحبت از آن است که کارگروهی در حال رایزنی با مجلس است، آیا این موضوع را تایید میکنید؟
ارتباط ما با نمایندگان مجلس برقرار است و تعاملاتی داریم. با نمایندگان بحث و گفتوگو میکنیم ولی چون هنوز رسما به مجلس معرفی نشدهام ارتباط رسمی به شکل حضور در کمیسیون یا فراکسیون مجلس برقرار نشده ولی حدودا از یک هفته پیش که معاون حقوقی و امور مجلس منصوب شده، ارتباطات با مجلس قویتر شد. یعنی به کرات در محل وزارت علوم تبادلنظر داریم. بعد از معرفی، در مجلس هم حضور فعالی خواهیم داشت.
مجلس بارها بر «برائت از فتنه» تاکید کرده. در فضای مجازی هم فیلمی از سخنرانی شما درباره حوادث پس از انتخابات ۸۸ موجود است. گفتهاید که نمیخواهید درباره این مساله حرفی بزنید، آیا فکر نمیکنید که این مساله به ضررتان تمام شود، بههرحال برخی رسانهها مدام روی این فیلم مانور میدهند؟
من چنین استنباطی ندارم. فکر میکنم که بیشتر باید بر بحث و سیاست علمی تاکید شود و به مصلحت است که در مجلس راجع به آن صحبت کنم. اجازه دهید، همانطور که گفته بودم، بعد از معرفی به مجلس راجع به این مساله به نمایندگان توضیح لازم را ارایه دهم.
در زمان انتخابات یکی از موضوعات مورد تاکید آقای روحانی فضای باز سیاسی بود. مقاممعظمرهبری هم در فرمایشات خود بهصورت مکرر بر ایجاد کرسیهای آزاداندیشی تاکید دارند. تا چه اندازه بهدنبال فضای باز سیاسی و ایجاد کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها هستید؟
یکی از شعارهای دکتر روحانی، این است که فضای دانشگاهها باید پرنشاط و پرتحرک باشد و یکی از زمینههایش فضای باز سیاسی و حذف فضای امنیتی هم است که خوشبختانه در سند دانشگاه اسلامی هم به صراحت درج شده بنابراین در دانشگاهها باید زمینهسازی شود تا فضای دانشگاه به صورت آزاد و باز برای تقویت روحیه خردورزی، پرسشگری درآمده و فضای بحث و گفتوگو فراهم شود.
یعنی نظام پذیرفته که ویژگیهای دانشگاه اسلامی پرداختن به همین موضوع است و باز کردن فضای بحث، تبادلنظر و گفتوگو فارغ از تنوع در سلیقهها و گرایشهای عقیدتی سیاسی است، به نظر من این نقطه قوتی است که در سند دانشگاه اسلامی آمده و من هم با تمام امکانات از این فضا حمایت خواهم کرد. یکی از ابزارهایش هم همین تقویت کرسیهای آزاداندیشی است. منتها دانشگاهها حتما باید بهگونهای برنامهریزی کنند که به معنای واقعی این کرسیها، کرسیهای آزاداندیشی باشد یعنی اینکه فضایی باشد بهدور از هرگونه فضای امنیتی، بهطوری که دانشگاهیان با آرامش و بدون اضطراب در محیط دانشگاه عقاید خود را ابراز و تبادلنظر کنند.
برای نظام یک فرصت است که تلاش کنیم فضای دانشگاه باز باشد و تشکلهای مختلف دانشگاهیان، دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارکنان در این فضا نظرات خودشان را بیان و بحث و تبادلنظر کنند. این مساله به کیفیت علمی دانشگاه هم کمک میکند.
برای دستیابی به این فضا استقلال دانشگاهها حایز اهمیت است؛ بههرحال بحث استقلال دانشگاهها از زمان دولت اصلاحات مطرح بوده، به نظر میرسد در همان دوران هم نهادسازی لازم صورت نگرفت، اگر وجه مستقل بودن دانشگاه هم با سازوکار رسمی و قانونی به رسمیت شناخته میشد، تغییر روسایجمهور سبب تغییر نگاهها بر وزارت علوم و دانشگاهها نمیشد و شاهد عزلونصبها آن گونه نبودیم. همانطوری که کانون وکلا با تمام مشکلات استقلال خودش را دارد یا تغییر در دانشگاه آزاد به دلیل نهادهایش خیلی سختتر از دانشگاههای دولتی است. چه برنامهای دارید که از طرف وزارتخانه یا روسا برنامه تحمیلی به دانشگاه ارایه نشود و آنها مستقلتر عمل کنند؟
همینطور که فرمودید مهمترین گام برای استقلال دانشگاهها در قانون برنامه چهارم توسعه برداشته شد که بند الف ماده ۴۹ که در آنجا به صراحت آمده دانشگاهها، مراکز پژوهشی، فرهنگستانها با مصوبات هیات امنای خودشان اداره شوند. از نظر اداری، مالی، استخدامی، تشکیلاتی و برنامهریزی تابع مصوبات هیات امنا هستند که البته باید به تایید وزیر برسد.
اما اجرایی نشده است.
بله. از نظر من تصویب این قانون اوج اعتمادی است که یک نظام به دانشگاه خودش میکند. این ارزشمند است و از دولت، مجلس و شورای نگهبان باید تقدیر و تشکر شود و باید با یکبار بازنگری این قانون تصویب شود. خوشبختانه در ماده ۲۰ برنامه پنجم توسعه هم این ماده تقویت و تکرار شد بنابراین این روند نشان میدهد که اراده نظام بر این است که استقلال عملیاتی دانشگاه را به رسمیت بشناسند پس اگر مشکلی در این باب بوده است آن را باید در نحوه اجرا جستوجو کرد.
این اجرا در دوره اصلاحات هم دچار مشکل شد، به دلیل عدم نهادسازی، سالها قبل از تصویب این قانون در سال ۸۴ که شروع برنامه چهارم توسعه هم بود وزارت علوم تمام اختیارات عملیاتی خود را به دانشگاه واگذار کرد که سوابق آن موجود است. آنجایی که اختیار به قانون نبود این روندی بود که از سال ۷۶ شروع شد و در سال۷۷ برنامهریزی درسی به دانشگاهها واگذار شد و ادامه پیدا کرد. بعضی از دلایلی که این قانون اجرا نشد نقطه مقابلش اجرا شد یعنی قانون محدودتر شد به خصوص در فاصله سالهای ۸۸ تا ۹۲ بیشتر تمرکزگرایی در مدیریت آموزش عالی کشور به وجود آمد.
دلیل ایجاد این تزگرایی چه بود، مگر قانون بر استقلال دانشگاهها تاکید نداشت؟
اعتقاد من این است که شاید چندان اعتقادی به قانون در عمل نداشتند و سبک دیگری را در مدیریت خود پیش گرفتند ولی اگر توفیقی باشد و من در این مسوولیت باشم این قانون را اجرایی خواهم کرد هر چند بخشهایی از آن اجرایی هم شده است. اما بیش از این هم جای کار دارد البته در سند دانشگاه اسلامی هم آمده که از دخالت نهادهای بیرونی در دانشگاه پرهیز شود. این آفت دانشگاههاست که استقلال هویتی، شخصیتی و فکری خود را از دست دهند و تابع جریانهای بیرون از دانشگاه باشند.
یعنی به سمت مدیریت هیاتامنایی پیش خواهیم رفت، مدیریتی که زمینهساز تقویت استقلال دانشگاههای ما باشد؟
براساس همین قانون تمام اختیارات به هیات امنا داده شده.
برای اجراییشدن این برنامه چه خواهید کرد؟
یکی از برنامههای ما، تقویت هیاتامنا و بازنگری در شرح وظایف هیاتامنا خواهد بود. همچنین در ترکیب هیات امنای دانشگاهها باید تجدیدنظر شود، وقتی این اختیارات را به دانشگاه میدهیم مهمترین رکن آن هیات امناست.
تازگیها فرهنگستان علوم، هفتمحور پیشنهادی ارایه کرده و اتفاقا در این بیانیه بر استقلال علمی نهاد دانشگاه و انتخابیبودن روسای دانشگاه تاکید شده، این رهنمود تا چه میزان میتواند موثر باشد؟
فرهنگستان علوم بالاترین نهاد علمی است. در همه جای دنیا اینگونه است که فرهنگستان در تبیین خطوط اصلی حرکتهای علمی کشور نقش دارد. بیانیه فرهنگستان علوم و موارد ذکرشده دقیق و کارشناسیشده است. باتوجه به اینکه اعضای فرهنگستان شخصیت برجسته و تراز اول کشور هستند. بنابراین بیانیه میتواند خطوط راهنما باشد و به وزارت علوم کمک کند. سیاست ما با سیاست فرهنگستان منطبق است.
ماجرای دولت سهمیهای را که شنیدهاید، برخی هم میگویند شما سهمیهآقای عارف هستید، روایت شما از حضور در کابینه یازدهم چیست؟
معرفی من هیچ ربطی به سهمخواهی نداشته، آقای عارف هم هیچ وقت چنین مطالبهای نداشتند. میدانید که من مسوول کارگروه معرفی اعضا به دکتر روحانی بودم. کارگروهها موظف بودند بر اساس شاخصهای تعیینشده، پنج نفر را به دکتر روحانی معرفی کنند. این کارگروه خوشبختانه کاملا مستقل بود. باید با شخصیتهای برجسته آموزش عالی و دانشگاهها و مراکز پژوهشی رایزنی میشد. با معرفی پنج نفر، دکتر روحانی بر اساس نظر کارگروه و ملاحظات خودشان دکتر میلیمنفرد را معرفی کردند که با عدمرای اعتماد نمایندگان مواجه شد که این رای برای ما محترم است. به هر حال، هر نامزدی که به مجلس معرفی شود، مسایل خودش را دارد. نمایندگان هم در کسب اطلاعات و رایدهی آزاد هستند. من هم امیدوارم که در مجلس به سوالات و مطالبات نمایندگان در مسایل علمی و سیاسی پاسخ دهم.
تجربه رای عدماعتماد به میلیمنفرد و نجفی را پشت سر گذاشتهایم، فکر میکنید در بحث رای اعتماد، بتوانید مجلس را قانع کنید؟
وظیفه ما تلاش و ارتباط، تعامل و آگاهیبخش است. واقعیت این است که وقتی فردی به مجلس معرفی میشود مسوول اطلاعرسانی، پاسخ به پرسشهای نمایندگان و معرفی خود با تمام نقاط قوت و ضعف است، این مهم است که مجلس به شناخت کافی از آن نامزد برسد بعد از شناخت کافی رای نمایندگان چه منفی و چه مثبت محترم است و من روی آن تعصبی ندارم. باید تلاش کنم تا شناخت کافی و صحیح از من به دست آید؛ بالاخره فرد باید در معرفی نقاط مثبت و منفی خود هم منصف باشد. در این شرایط رای چه منفی و چه مثبت ارزش دارد. مهم است که مجلس تصویر مبهمی از من نداشته باشد؛ بنابراین باید تلاش کنم تا تصویری واقعی از خود ارایه دهم ولی اینکه مجلس قانع میشود یا نه در اختیار مجلس است.
آیا این صحت دارد که لابیهایی صورت گرفته و شما به دلیل واکنشها و برخی فشارها از تغییر مدیران صرف نظر کردهاید؟
من در نخستین روز پذیرش این مسوولیت در مقابل همین سوال قرار گرفتم. تغییر معاونت و ریاست یک سیاست ملی و بنا به ضرورت است. به تغییرات گسترده اعتقادی ندارم. اعتقاد دارم که در خیلی از موارد میشود با بهبود رفتار مدیریتی خیلی از مشکلات را حل کرد. با این وجود این مساله منتفی نیست. اگر ضرورت ایجاب کند، تغییر انجام میشود. این مشی خود من بوده که تغییرات حداقلی انجام دهم و این را به حساب عقبنشینی نگذارید که من تصمیماتی داشتم و انجام ندادم. ضمن اینکه مطبوعات عزلونصبمان را خیلی غلیظ مطرح میکنند که این عبارت را پررنگ میکند. در حالی که من چهار تعویض در معاونت و وزارت داشتم.
وقتی آقای زاهدی به وزارت علوم آمد، آیتالله عمید زنجانی را از ریاست دانشگاه تهران برداشت. اما اصولگرایان در برابر این برکناری هیچ فضاسازی نداشتند. بعدتر هم ماجرای برکناری پروفسور ثبوتی از دانشگاه زنجان اتفاق افتاد و هیچ
عکسالعملی صورت نگرفت، آیا رفتار سیاسی و جناحی پشت این ماجراست؟
اولا مطبوعات از لفظ برکناری استفاده میکنند و من آن را نمیپسندم. ما از زحمات روسا و معاون قبلی تقدیر و تشکر کردیم. البته تغییر و تحول هم یک واقعیت است و باید افرادی با انرژی بیایند و به دیگران هم فرصت دهیم. اما این موضوع به هیچوجه به این معنا نیست که از افراد، نقطه ضعف و تخلف گرفتم و عزل شدند. تنها کافی است که با دولتهای قبل مقایسه آماری کنید که در یک ماه تقریبا ۵۰ جابهجایی داشتند. واقعیت بحث من سیاسی نیست. من سرپرست هستم و تا وقتی این مسوولیت را برعهده دارم براساس اختیارات قانونیام مصلحت را انجام میدهم و سعی میکنم در جهت پیشرفت علمی کار کنم.
اصولگرایان در تمام این سالها، در برابر اخراج استادان و دانشجویان سکوت کردند و حالا برکناری رییس دانشگاه علامه طباطبایی موجی از اعتراضها را به راه انداخته. فکر نمیکنید خیلی در برابر اعتراضها سکوت کردهاید؟
من بنا را بر جوابدادن نمیگذارم و وارد فضای سیاسی نمیشوم. نحوه مدیریتی من اینگونه است. به صلاح نمیدانم که در عرصه افکار عمومی بخواهم بحث و گفتوگوی سیاسی بکنم. رفتارهای ما مدیریتی، کارشناسی و علمی است و به فکر توسعه علمی کشور هستم. اگرمسالهای است هیاتهایی هستند که رسیدگی کرده و جواب میدهند.
مصاحبه اخیر شریعتی با روزنامه کیهان طوری است که شخصیت استادان زیر سوال میرود، برای این مساله به شکل خاص کاری کردهاید؟
دانشگاه علامه در این زمینه بیانیه داده، سیاست وزارت علوم نیز بر این است که با تمام توان از حرمت استادان دانشگاه و اعضای هیات علمی دفاع کند، همواره این کار را کردهایم و برای دفاع از شأن استادان سر قولم هستم. اما اگر بخواهیم رویه استقلال دانشگاهها را دنبال کنیم، واکنش به این موضوع را به ریاست دانشگاه میسپاریم، خوشبختانه دانشگاه با انتشار به موقع بیانیه در این زمینه هشدارهای لازم را داده و مسایل را روشن ساخته.
و در مورد انبوه اخراجها و بازنشستگیها چطور؟
درباره بازنشستگیها و اخراجها یک کمیته تشکیل دادیم که هر کس مطالبهای دارد و فکر میکند که حقی از او ضایع شده میتواند به آن مراجعه کند. همین حالا ۱۰۰ استاد شکایت و مسایل خود را به وزارت علوم فرستادهاند.
در نامهتان برای لغو بورسیه به کمبود منابع مالی اشاره داشتید، آیا واقعا ماجرای کمبود مالی بود یا نام برخی آقازادهها در فهرست بورسیه امسال بود؟
ببینید، نامه من در این زمینه صرفا برای جلوگیری از ایجاد تعهدات بود و بس. پس جلو چیزی گرفته نشده. انگیزه من مالی است. اما اینکه بورسیهها مطابق ضابطه بوده یا نه، باید بررسی شود. ما در این زمینه پیگیری میکنیم. اما بحث اصلی نامه من، صرفا کمبود مسایل مالی و اعتباری بوده و تعهدات قبلی را زیر پا نگذاشته. این خبر را بگو که آن مساله مرتفع شده و در این زمینه دوباره شروع به فعالیت کردیم و برای سال بعد اطلاعیه بورسیه خواهیم داد.
بین پایبندی به اصول و افتادن کدام را انتخاب میکنید به کدام پایبندید؟
بنده سابقه روشنی دارم. از ۴۰ سال پیش تا الان در خدمت انقلاب هستم، به اندازه عمر همین انقلاب سابقه مدیریتی دارم و رفتار و دیدگاهم مشخص است. بنا ندارم بهخاطر رای اعتمادگرفتن چیزی را غیرواقعبینانه جلوه دهم. تمام تلاشم این است که آنچه هستم را ارایه دهم تا مجلس با شناخت دقیق از من رای دهد، رایی که هر چه باشد، برای من محترم است.
همه ضررها مادی نیست، علاوه بر اخراج و بازنشستگی اجباری برخی استادان، هزینههای معنوی بر زندگی خانوادگی و خصوصی آنها بار شده، خانهنشینی برای برخی استادان با افسردگی و عدمرضایت از زندگی توام شده، حالا هم که آقای شریعتی با برخی صفتهای انتقاد برانگیز، از استادان دانشگاه علامه اسم بردهاند.
این نکته شما جدید است. حداقل وظیفه ما این است که حقوق از دست رفته آنها را برگردانیم. چه استادان بازنشستهای که به ناحق از محیط دانشگاه کنار گذاشته شدهاند و چه دانشجویی که از حق تحصیل محروم شده. این کف مطالبات است. اما وزارت علوم از اینکه پژوهش مستقلی در این بخش انجام شود، استقبال میکند، بسیار درخور اهمیت است که بتوانیم میزان آسیب واردشده به استادان را در این سالها بررسی کنیم، چه آسیبهای مادی و چه آسیبهای معنوی.
گروهی از دانشجویان، ستارهدار شدهاند و اینروزها پیگیر مطالبات خود هستند و تعدادشان به هزار نفر میرسد، آیا دانشگاهها ظرفیت بازگشت تمام این دانشجویان را در اختیار دارند و اینکه آیا شما بر قولتان پابرجا هستید؟
در بازگشت دانشجویان ستارهدار به دانشگاهها تردیدی نیست، چراکه این جزو حقوق شهروندی است و نظام اسلامی اجازه نمیدهد که حق هیچکس پایمال شود. خوشبختانه برای بازگشت همه این دانشجویان ظرفیت کافی وجود دارد. هر وقت مشخص شد که آن دانشجو واقعا به ناحق از تحصیل بازمانده، باید به وضعیت او رسیدگی شود.
از دانشگاه خواجهنصیر و فردوسی خبر رسیده که بازنشستگی شتابزده و لغو قراردادها هنوز در جریان است.
مطمئن باشید، بهتمام اینها رسیدگی میشود.