عصر ایران؛ امیدجهانشاهی – جسته وگریخته گلهای مطرح میشود در مورد اینکه رسانههای خارج از کشور چه بسیار حرفهای و کار بلدند و چه خوب بر ذهن مردم تاثیر میگذارند و چقدر رسانههای رسمی کشور ضعف دارند در دفاع از نظام و انتقال پیامها و ارزشها و آنچه باید.
در رویدادهای مختلف بعضاً این انتقادها مطرح است که چرا رسانههای خارجنشین یکهتازی می کنند و پیام رسانههای رسمی داخل بر دلها ننشسته است.
این ذهنیت هم در مسئولان ارشد است و هم در بین عموم و چه بسیار پایاننامه هایی هم با این موضوع تهیه شدهاند و نتیجه گرفتهاند چقدر فلان رسانه خارج از کشور حرفهای است و فلان رسانه رسمی داخلی ضعیف.واقعیت اما این است که همه ماجرا به عملکرد رسانهها برنمیگردد. بخش عمدۀ آنچه ضعف عملکرد رسانههای رسمی در جنگ روانی و خبری با رسانههای خارج نشین قلمداد میشود ناشی از ضعف در حکمرانی و مدیریت کشور است.
برای تشریح این موضوع لازم است مقدمه ای کوتاه بیان شود:
اخبار فقط گزارش رویدادها نیستند بلکه قصد انتقال پیامی هم دارند. پیام ثبات و صلابت نظم مستقر و اینکه همه چیز آرام است و ای مردم احساس آرامش کنید. اخبار در کنار کارکردهایی مثل اطلاع رسانی به هدف تقویت و تداوم ایدئولوژی مستقر هم هستند.
اما واقعیت این است که مردم برخلاف خواست مسؤولان همیشه این پیام ثبات و صلابت نظم و نظام مستقر را از اخبار دریافت نمیکنند. آنها برداشت، قضاوت، درک و یا به عبارت دیگر «خوانش» دیگری از اخبار میکنند که متفاوت از آن مراد و منظور اصحاب رسانههای رسمی است.
روزنامه نگاران اخبار را به گونهای تنظیم می کنند تا معنایی در ذهن مخاطب درک شود اما معنای خبر، نه گاهی که همیشه فراتر از آن چیزی است که در اتاق خبر قصد شده است؛ چراکه تفسیر خبر و خلق معنا از سوی مخاطب تنها وابسته به نحوه تنظیم خبر نیست بلکه وابسته به تجربه زندگی روزمره و ارتباطات میان فردی مخاطب است. به عبارت دیگر خلق معنا یک رویه اجتماعی است و شهروندان بر اساس ذهنیتی که از تجربه زندگی روزمره شان شکل گرفته است یعنی از تجربه شان از وضعیت درمان و آموزش و پرورش و وضعیت آب و برق و ارتباطات میان فردی و سخنان دوستان، همکاران، اخبار را تفسیر و درک می کنند. در واقع فضای حاکم بر اخبار یک چیزی است و دریافت و تفسیر و به اصطلاح خوانش مخاطب چیز دیگری است.
از اکبر عبدی دلایل موفق شدن یک فیلم کمدی را پرسیدند، توضیحاتی داد و اما تاکید کرد یکی هم این است که گوجه نشود کیلویی ۸ تومن (در آن موقع خبر گرانی گوجه تازه بود.) حالا یک بخش از موفقیت رسانههای رسمی به این برمیگردد که مردم در فشار معیشتی نباشند.
مردی که می بیند از مرغ تا پنیر پر کشیدند اعتراضش را در میهمانی های خانوادگی نشان میدهد. نوجوانی که مدام شاهد دشنام و سرزنش مسئولان بابت گرانی ها و تبعیض و فساد است به تدریج بر نظام ارزش هایش تاثیر مخرب می گذارد. البته فضای منفی فضای مجازی هم بی تاثیر نیست اما نباید سهواً یا تعمداً علت اصلی را ندیده گرفت و به فضای مجازی تقلیل داد. تاثیر اصلی را همان تجربه مردم از زندگی روزمره و در مواجهه با قیمتها و وضعیت بیمارستان و مدرسه و آب و برق میگذارد که زمینه تفسیر اخبار در ذهن مردم را شکل میدهد. مردم تحت تاثیر اخبار هستند اما به شدت تحت تاثیر ارتباطات میان فردی هم هستند. همین حرفهای دورهمی دوستان، همکلاسیها، همکاران. بستر و زمینه ذهنی نوجوان را همین گروه دوستان میسازد و آنچه از شب نشینی ها می شنود و همه می دانیم چه چیزهایی گفته می شود.
خلق معنا به شدت وابسته به ارتباطاتی است که ما با اطرافیانمان و نیز نحوه ارتباطی که با سلیقهها و نیز دیدگاهها و ایدئولوژیها داریم. اصلاً معنا زاییده ارتباط است و چگونگی تفسیر از دل ارتباطی که با دیگران برقرار میکنیم مشخص می شود. خلق معنا در ارتباط ما با افراد و محیط اطرافمان است.
مردی که میبیند با انفجار اجاره بها و پرواز قیمت گوشت و مرغ در تامین معاش عزیزانش عاجز است اتفاقا مواجهه با اخبار رسمی کشور را فرصتی میداند برای تخلیه ناراحتی، فرصتی برای اینکه جلوی خانواده بگوید مقصر اینها هستند.
همه چیز تبلیغات نیست که همه بار روی دوش اهالی رسانه گذاشته شود، یک بخش آن هم برمیگردد به اینکه یک شهروند معمولی بتواند گوشت و تخم مرغ بخرد.
البته فقط مساله منحصر به گرانی و مسائل معیشتی هم نیست. وقتی مردم اعتراض اهالی خوزستان نسبت به فقدان آب آشامیدنی مناسب را میبینند ناراحت میشوند، این ناراحتی کجا بروز میکند: در خوانش اخبار.
وقتی خبری در می پیچد که عده ای وامهای کلان گرفتهاند و پس نمیدهند چون زورشان میرسد، مردم ناراحت میشوند. این ناراحتی کجا بروز میکند: در خوانش اخبار.
وقتی مردم در رسانهها می بینند که فلان کشور در منطقه در تولید ملی و یا صادرات پیشرفتهایی به دست آورده است و ما درگیر چه مسائلی هستیم ناراحت می شود. این ناراحتی کجا بروز می کند: در خوانش اخبار.
امیدآفرینی، اعتماد سیاسی و حس خوب به ایران، فقط به تبلیغات و عملکرد حرفهای رسانهها وابسته نیست، بخش عمده آن در گرو کارامدی سیستم است. در واقع دو طرفه است، هم مدیریت و کارامدی مسئولان و برخورد سریع و به موقع دستگاه قضا با مفسدان را می خواهد و هم عملکرد رسانهها.
ناگفته پیداست منظور این نیست که وضعیت فعلی رسانههای رسمی خوب است و مشکلی در سیاستهای خبری و تکنیک های خبری نیست.
البته انتقادات زیادی در این زمینه مطرح است اما جان کلام در اهمیت کارآمدی نظام در موفقیت یا عدم موفقیت رسانهها است.
عملکرد مسؤولان است که نگاهها را به رسانههای داخل یا خارج معطوف و متوجه میکند. تخریب وزیری که تا دیروز سخنان او در مورد تولید لامبورگینی دستمایۀ خنده بود چندان نیازی به عملکرد حرفهای ندارد.
برخی اظهار نظرهای نسنجیده مسئولان در واقع پاس گل زیبا به رسانههای خارجنشین است و البته عکس آن نیز وجود دارد. وقتی در روز نخست کاری وزیر جدید نیرو به اهواز میرود و از آنجا به مردم در مورد وضعیت فعلی و روند کارها گزارش میدهد، یعنی توجه مردم به خوزستان را درک کرده است و نفس این کار زمینه ذهنی مثبتی را ایجاد میکند که بستر فعالیت موثر رسانههای داخلی میتواند باشد.
کارآمدی سیستم شرط اصلی همراهی و همدلی مردم است البته در کنار آن عملکرد رسانههای رسمی هم مهم و جدی است اما ستون فقرات، کارآمدی سیستم است.
* تیتر از عصر ایران است. نویسنده به دلیل شخصیت آکادمیک، از این تیتر استفاده کرده بود: «خوانش خبری به کارآمدی مدیران است».