سایت ملیون ایران

کرمانشاه؛ بی‎‌آبی و محیط زیست تخریب شده / کیومرث امیری

ماهنامه خط صلح – استان پهناور کرمانشاه با ۲۵۰۰۹ کیلومتر مربع وسعت یعنی یک و نیم درصد از مساحت کل کشور، در طول ۴۲ سال گذشته گویی به دست بی‌رحم‌ترین دشمن، چپاول و غارت شده و به سرزمینی خشک و بی آب و علف تبدیل شده است. کرمانشاه در وضعیت وخیم بحران بی‌آبی قرار گرفته و این مشکل در حالی است که محیط زیست استان نیز تخریب شده است.

همه‌ی رودخانه‌های استان خشکیده است و سراب‌هایش آخرین قطره‌های آبشان تبخیر شده و محو شده‌اند. هفت رودخانه‌ی بزرگ استان، قره سو، رازآور، گراب، مرگ، گاماسیاب، دینور آب، سیمره و…. همه خشکیده‌اند و از آن همه سراب زیبا و با طراوت در استان حالا دیگر اثر و خبری نیست و به جز خاک خشک ترک خورده‌ی کف سراب‌ها چیزی باقی نمانده است. سرابه‌ای طاقبستان، خیرالیاس، سراب یاوری، خضرزنده، سراب نیلوفر که تا پیش از این گمان می‌رفت ته و انتهایی ندارد و به دریاهای بی‌کران جهان متصل است، سرابی که بومیان عقیده داشتند جام جهانبین ایران باستان را شیرویه فرزند ناخلف خسروپریز در آن انداخته و هرگز یافت نشد؛ اکنون خشک شده و خاک و غبار از کف آن به هوا بر می‌خیزد.

با خشکیدن رودخانه‌ها و سراب‌های استان و کلان‌شهر کرمانشاه عنقریب که با مشکل خطرناک فقدان آب آشامیدنی روبرو شود؛ چرا که هم اکنون بخش بسیار بزرگی از آب شرب شهر بوسیله سد گامیشان کامیاران تامین می‌شود و در صورت کمبود آب سد کامیاران، آبی برای آشامیدن در کرمانشاه وجود نخواهد داشت.

در سراسر استان، دیگر حتی درخت تنومند با طراوتی نیست تا تن خسته‌ات را به سایه‌اش بسپاری و دم و ساعتی بیاسایی. سراسر استان به جز نقاط کم و ‌کوچکی که تاکنون استقامت کرده‌اند، تا چشم کار می‌کند هرم گرمای سوزان است و خاک خشک و تفت زده که در چشم‌اندازت شیون می‌کند.

این همه درد و رنج به وجود نیامده مگر به دست مسئولان بی‌کفایت و مدیران نالایق و غیرمتخصصی که با ندانم‌کاری و بی‌مسئولیتی دمار از روزگار این استان درآوردند. آب‌های سطحی‌اش را از آن دریغ داشتند و تا توانستند سفره‌های آب زیرزمینی‌اش را بی حساب و کتاب برای مصارف کشاورزی خالی کردند و جنگل‌های طبیعی انبوهش را بلاصاحب و بی‌حفاظ گذاشتند و تمام برنامه‌های مطالعه شده در چشم‌انداز آینده محیط زیست استان که در سال‌های پیش از روی کارآمدن نظام جمهوری اسلامی برای حفظ اکوسیستم در نظر گرفته شده بود، از روی میز برداشتند و به فراموشی سپردند؛ نهایتا شد آنچه که نباید می‌شد. سرزمینی که به عقیده کارشناسان زندگی در آن در کمتر از دو دهه آینده غیرممکن خواهد شد. اگر چه این وضع در بسیاری از دیگر استان‌های کشور نیز اتفاق افتاده و یا در حال وقوع است اما استان کرمانشاه رنج خاص و مشکلات مضاعف خود را به دوش می‌کشد.

استان کرمانشاه در آستانه ورشکستگی آبی

استان کرمانشاه با جمعیتی بالغ بر دو میلیون نفر یکی از استان‌های نسبتا پر آب با اراضی و دشت‌های حاصلخیز فراوان بود که به دلیل بی‌کفایتی و ندانم کاری و سیاست‌بازی‌های مسئولین دولتی جمهوری اسلامی در برخورد با مسائل آب و‌ خاک و به طور کلی محیط زیست ان طی چهار دهه‌ی گذشته، هم‌اکنون استان به منطقه‌ای خشک و تفت زده تبدیل و در آستانه ورشکستگی آبی و فرونشست زمین که از آن به عنوان فاجعه قرن یاد می شود قرار گرفته است.

در طول چهل سال گذشته با برنامه‌ریزی‌های اشتباه و ندانم‌کاری‌های ناشی از بی‌تدبیری و قائل بودن تبعیض میان شهرها به دلائل سیاسی‌کاری، تمامی آبهای سطحی استان که ۷ رودخانه و ده‌ها چشمه و سراب و …. را شامل می‌شود، از این استان دریغ داشته شد. آبهای آن از استان خارج شده و به جای آن با حفر چاه‌های عمیق و نیم‌عمیق به صورت مجاز و غیرمجاز کلیه ذخائر سفره‌های آب زیرزمینی‌اش طی چهار دهه برداشت شده است. استان کرمانشاه به منطقه‌ای با زمین‌های خشک و خالی تبدیل شده و هم‌اکنون در آستانه بحران بزرگ آبی و فرونشست زمین قرار دارد.

گذری بر وضعیت آبی خاکی استان کرمانشاه

رودخانه‌های مرگ در سرفیروزآباد، رازآور در کامیاران، گراب در روانسر، گامسیاب در بیستون، دینور آب در دینور، قره سو و سیمره در کرمانشاه ۷ رودخانه بزرگی هستند که در این استان جاری بوده و همه‌ی این رودخانه‌ها سرچشمه رودخانه بزرگ کرخه را تشکیل می‌دهند که در نهایت به هورالعظیم می‌ریزد. این ۷ رودخانه عمده با بسیاری از رودخانه‌های فصلی و تالاب‌ها و صدها چشمه و سراب چهره استان را سرسبز و خرم و پر نشاط کرده بود.

در طول چهار دهه ی گذشته علیرغم آنکه مطالعات علمی دقیق و در دست اجرا برای استفاده اصولی و بهینه از آبهای سطحی در جهت آبیاری اراضی استان مطالعه و برنامه‌ریزی شده بود و چشم‌انداز آبی و خاکی استان را برای دهه‌های آینده مد نظر داشت، ولی با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی همه‌ی آن زحمات و مطالعات علمی و برنامه‌ریزی‌های اصولی کنار گذاشته شد. متاسفانه حجم سنگین آب هر ۷ رودخانه جاری موجود در استان بدون آنکه قطره‌ای از آنها در استان استفاده شود، به سوی مقاصد و مناطق نامعلوم دیگری هدایت شد و دستگاه حکومتی کشاورزان استان را تشویق و ترغیب به حفر چاه‌های عمیق و نیم‌عمیق و استفاده از آب‌های زیرزمینی کرده و به این هم‌ اکتفا نکرده و حتی آب آشامیدنی شهرها و روستاهای استان را نیز از منابع سفره آب‌های زیرزمینی تامین نمودند.

این امر باعث شد بعد از گذشت ۴۰ سال هم‌اکنون استان کرمانشاه با بحران عظیم و لاینحل آبی و فرونشست زمین روبرو شود و کشاورزان و دامداران در این استان به خاک سیاه بنشینند و مهاجرت از روستاها به سوی شهرها تداوم و گسترش یابد و شهرها با بحران خطرناک بی‌آبی روبرو شوند.

سرنوشت محتوم سد گرماب در کوه سفید کرمانشاه

در قبل از انقلاب اسلامی ایجاد سد انحرافی برای سیراب کردن دشت‌های بزرگ ماهیدشت، بزرگترین دشت استان، سرفیروزآباد، سنجابی، گوران، قلخانی و روانسر و … در جنوب و جنوب شرقی و غربی استان کرمانشاه مطالعه و بیش از ۲۵ درصد از عملیات اجرایی سد نیز انجام گرفته بود. با ایجاد این سد انحرافی که طرح ایجاد آن در منطقه ای موسوم به تنگ گرماب در کوه سفید در نظر گرفته شده بود، بخشی از آب سیمره به سراب سرفیروزآباد هدایت و سرازیر شده و با حرکت در مسیر طبیعی بستر رودخانه مرگ پس از سیراب کردن دشت‌های سرفیروزآباد، ماهیدشت، کوزران، سنجابی، گوران، قلخانی، روانسر و ….. جمعا به مساحت حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع جریان آب دوباره به شکل طبیعی مسیر خود را به سوی رودخانه قره سو ادامه داده و به شکل دایره‌ای جریان می‌یافت تا قطره‌ای آب آن هدر نرود و آب‌های اضافی دوباره به حوزه اصلی رود برگشت نماید که یکی از پروژه‌های بی‌نظیر و منحصر به فرد در حوزه آب‌خیزداری در جهان به حساب می‌آمد.

با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی متاسفانه این طرح بسیار بزرگ و کارگشا کنار گذاشته شد. با کنار گذاشتن این طرح برای استان کرمانشاه طرح‌های جدید برای کنترل آب رودوخانه بزرگ سیمره و کرخه در دستور کار دولت‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت. بر اساس آن طرح‌ها هیچگونه بستری برای استفاده مردم استان کرمانشاه از آب‌های سطحی ایجاد نشد و اجازه کمترین برداشتی از آب ۷ رودخانه مورد اشاره به کشاورزان استان داده نشد؛ در حالی که آب این رودخانه‌ها به طور کلی و به شکل منسجمی از مسیر رودخانه سیمره پس از پشت سر گذاشتن اراضی استان و خروج آب‌ها از آن در ادامه مسیر رودخانه سیمره دستکم ۱۸ سد کوچک و بزرگ بر روی رودخانه سیمره و کرخه ایجاد شد. اکثر این سدها دارای معایب و مشکلاتی بوده و به شکلی اکوسیستم مسیر خود را به طور کلی و به دلایل گوناگون دچار مشکلات بغرنج و لاینحلی کرده است.

علاوه بر این پروژه بزرگ، طرح حصارکشی منابع طبیعی استان و درختکاری در لابه‌لای جنگل‌های طبیعی این قسمت از زاگرس جهت نگه داشتن و پرورش اکوسیستم‌ طبیعی منطقه نیز اجرا شده و قسمت‌های وسیعی را تحت پوشش قرار داده بود. متاسفانه با روی کار آمدن جمهوری اسلامی تمامی این طرح و برنامه‌ها کنار گذاشته شد. پروژه سد انحرافی گرماب به فراموشی سپرده شد و کلیه حصارکشی‌ها از بین رفته و سیم‌های خاردار آنها به سرقت رفت و نهال‌های نورسیده در لابه‌لای جنگل‌های وسیع بلوط همگی از بین رفتند و چوپان‌ها گله‌هایشان را در مراتع قرق شده و جنگل‌های حفاظت شده یله دادند و چیزی به نام حفظ و نگهداری محیط زیست باقی نماند.

تلمبه هایی که سفره‌های آب زیرزمینی را در مدت چهار دهه به طور کلی خالی و منطقه را به خاک سیاه نشاند

به جای همه آن طرح‌های مفید و مطالعه شده، متاسفانه پروژه خطرناک حفر چاه‌های عمیق و نیم‌عمیق و استفاده بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی در دستور کار دولت‌های جمهوری اسلامی قرار گرفته و جانشین شد که بر اساس آن در نقطه نقطه دشت‌های استان چاه‌های عمیق و نیم‌عمیق مجاز و غیر مجاز حفر شد و به نور چشمی هم بیش از پیش اجازه استفاده از آبهای زیرزمینی داده شد.

موتورهای آب شبانه‌روز و یک‌سر کار کردند و کشاورزان در رقابت و هم‌چشمی با یکدیگر تمام تلاش خود را برای بیرون کشیدن هر چه بیشتر آب‌های زیرزمینی بدون هیچ نظارتی به کار گرفتند. در این اثنا آبیاری هم به شکل سنتی و با هدر دادن ده‌ها برابر آب موجود در آبیاری به طور ناعادلانه انجام می‌گرفت. یکی دو دهه‌ی بعد چاه‌های نیمه‌عمیق خشکیدند و این بار اجازه به اصطلاح کف‌شکنی در جهت عمیق‌تر کردن چاه‌ها مرسوم شد؛ کشاورزان با تشویق و ترغیب‌های دولت و اخذ وام و غیره چاه‌های عمیق حفر کردند تا آخرین قطره‌های باقیمانده آب‌های زیرزمینی را از عمق زمین بالا بیاورند. در ادامه‌ی این روند هم‌اکنون بعد از گذشت چهار دهه نه آبی در رودخانه‌ها باقی مانده است و نه در چاه‌های حتی عمیق و در بعضی از مناطق استان دیگر هیچ آبی اعم از سطحی و زیرزمینی باقی نمانده است.

جنگلهای بزرگ بلوط به خشکی گرائیده و از باغ‌های میوه انبوه موجود در استان هیچ اثری باقی نمانده است. این روند در حال پیش‌روی به سوی دیگر مناطق است. بیش از ۸۰ درصد از دامداری‌های سنتی موجود در استان به دلیل از بین رفتن مراتع و جنگل‌ها و فقدان آب و علوفه برای دام‌هایشان از بین رفته و باقیمانده آنها آخرین نفس‌هایشان را می‌کشند؛ این در حالی است که تمامی دامداران صنعتی در استان به دلیل برنامه‌ریزی‌های غلط و رشد روزافزون و محاسبه نشده‌ی تورم و گرانی در کشور ورشکسته شده و صاحبان آنها به دلیل بدهی‌های بانکی فراری و یا روانه زندان شدند.

در حال حاضر و با گذشت بیش از چهل سال از این هرج و مرج، آنچه برای استان باقی مانده است، گرمای سوزان و خشکی سرزمینی و دیگر پدیده‌های خشن و ویرانگری هستند که می‌روند تا روز به روز بر عمق و ژرفای این فاجعه‌ی زیست محیطی در منطقه و بالطبع فاجعه انسانی بیفزاید.

سیل مهاجرت‌ها به سوی شهرها، از مناطقی که آب‌شان تمام شده و هیچ سایبانی برای اسکان موقت هم برایشان باقی نمانده، از خیلی وقت‌ها پیش شروع شده و چنان در حال گسترش است که طولی نخواهد کشید تمامی روستاهای استان کرمانشاه خالی ار سکنه شوند.

خروج از نسخه موبایل